|

ترکیه و خلأ ژئوپلیتیک منطقه

برهم‌خوردن موازنه قوا پیامد کشمکش‌های نظامی و فرجام حتمی آن ایجاد خلأ ژئوپلیتیک منطقه‌ای است. اکنون بخش وسیعی از خاورمیانه در چنین وضعیتی قرار دارد.

برهم‌خوردن موازنه قوا پیامد کشمکش‌های نظامی و فرجام حتمی آن ایجاد خلأ ژئوپلیتیک منطقه‌ای است. اکنون بخش وسیعی از خاورمیانه در چنین وضعیتی قرار دارد. در گیرودار دگرگونی‌های سوریه، کشور ترکیه بر آن است تا با تحرکات نظامی و دیپلماتیک، مواضع ژئوپلیتیکی خود را مستحکم کند، اما ترکیه برای اعمال استراتژی فراملی جاری خود با مشکلات ژرفی روبه‌رو است. استراتژی سیاسی-نظامی ترکیه سه سویه دارد. نخست استقرار امنیت در مرز‌های شرقی و کردنشین خود. این گرایش ترکیه با مواضع آمریکا در تضاد است، زیرا آمریکا از کردهای سوریه حمایت می‌کند. با توجه به درهم‌تنیدگی کردهای ساکن در مرزهای ترکیه و سوریه این سیاست قوم‌گرایانه ترکیه کارساز نخواهد بود.

هرچند ترکیه در ناتو عضویت دارد اما سیاست‌های قوم‌مدارانه ترکیه با مواضع امنیتی این سازمان سازگار نیست. بخش دیگر استراتژی که ترکیه در مرزهای جنوبی خود پیش‌رو دارد، برخاسته از یک گفتمان نژادپرستانه و ناشی از رؤیای تجدید حیات حکومت عثمانی است. البته این گرایش در استراتژی جاری منطقه‌ای ترکیه بسیار کم‌رنگ است، زیرا با واقعیت‌های جهان معاصر دم‌ساز نیست. هدف و گرایش اصلی ترکیه گسترش نفوذ سیاسی منطقه‌ای است. این برنامه از طریق بهبود مناسبات سیاسی و گسترش روابط اقتصادی امکان‌پذیر است. کنش‌های سیاسی ترکیه در راستای استحکام روابط سیاسی با سوریه است، اما این کشور چشم‌انداز اقتصادی مناسبی برای سرمایه‌گذاری ترکیه ندارد. بیشترین منافع اقتصادی و توسعه ترکیه در نتیجه چند دهه بحران در منطقه ایجاد شده است. در استراتژی‌های ملی ترکیه سویه اقتصادی بر دیگر موارد چیرگی دارد. در‌حال‌حاضر ترکیه درصدد تأثیرگذاری بر برایند ژئواستراتژیک منطقه و پرکردن خلأ ژئوپلیتیک به نفع منافع ملی خود است. ترکیه در راه رسیدن به نقاط هدف‌گذاری‌شده در برنامه استراتژیک خود موانع بزرگی را در برابر دارد. قومیت‌گرایی، تضاد با استراتژی‌های منطقه‌ای ناتو و آمریکا و هراس از به‌کارگیری منابع اقتصادی، چیرگی استراتژیک منطقه‌ای ترکیه را دشوار کرده است.