|

اهدای عضو؛ برنامه‌ای که رها شد

اهدای عضو یکی از بزرگ‌ترین جلوه‌های انسان‌دوستی و مهربانی در جامعه است که می‌تواند جان بسیاری از افراد نیازمند را نجات دهد. با‌این‌حال، در سال‌های اخیر، اهمیت این موضوع در برنامه‌ریزی‌های سازمان‌های تصمیم‌گیر و رسانه‌ها کاهش یافته است.

اهدای عضو؛ برنامه‌ای که رها شد

اهدای عضو یکی از بزرگ‌ترین جلوه‌های انسان‌دوستی و مهربانی در جامعه است که می‌تواند جان بسیاری از افراد نیازمند را نجات دهد. با‌این‌حال، در سال‌های اخیر، اهمیت این موضوع در برنامه‌ریزی‌های سازمان‌های تصمیم‌گیر و رسانه‌ها کاهش یافته است. این کم‌توجهی نه‌تنها به کاهش آگاهی عمومی منجر شده، بلکه باعث شده است‌ میزان اعضای قابل‌ پیوند برای بیماران نیازمند به‌شدت کاهش یابد. این وضعیت زنگ خطر جدی را برای سلامت عمومی جامعه به صدا درآورده است. اهدای عضو، مفهومی فراتر از یک اقدام پزشکی صرف است. این عمل، فرصتی است برای ایجاد امید در دل بیمارانی که در انتظار عضو جدید برای ادامه زندگی خود هستند. متأسفانه در سال‌های اخیر، با وجود پیشرفت‌های پزشکی در زمینه پیوند عضو، شاهد پسرفت نسبی فرهنگی در جامعه بوده‌ایم.

بسیاری از مردم به دلیل ناآگاهی یا باورهای غلط، از ثبت‌نام برای اهدای عضو خودداری می‌کنند. این در‌حالی است که در این سال‌ها، با تلاش‌های گسترده در رسانه‌ها و نهادهای مربوطه، شاهد پیشرفت چشمگیری در این زمینه بودیم. اما اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که شاید دهه‌ها قبل در آن بودیم؛ زمانی که بسیاری از افراد حتی از امکان اهدای عضو پس از مرگ مغزی اطلاعی نداشتند. این پسرفت فرهنگی نیازمند توجه جدی و برنامه‌ریزی دقیق است. ادارات و سازمان‌های تصمیم‌گیر در حوزه سلامت باید این موضوع را در اولویت برنامه‌ریزی‌های خود قرار دهند. وزارت بهداشت و سایر نهادهای مرتبط، می‌توانند با ایجاد کمپین‌های اطلاع‌رسانی، برگزاری دوره‌های آموزشی‌ و استفاده از ظرفیت مدارس و دانشگاه‌ها، آگاهی عمومی را افزایش دهند. از سوی دیگر، لازم است زیرساخت‌های لازم برای ثبت‌نام افراد در سامانه‌های اهدای عضو بهبود یابد تا فرایند ثبت‌نام ساده‌تر و در دسترس‌تر باشد. رسانه‌ها نیز نقشی بی‌بدیل در این زمینه دارند. همان‌طور‌که در بالا ذکر شد، در سال‌های گذشته، تبلیغات گسترده در مورد اهمیت اهدای عضو توانست بخش زیادی از مردم را با این موضوع آشنا کند. اما اکنون، کاهش این تبلیغات و جایگزینی آنها با موضوعات دیگر، موجب کاهش توجه عمومی شده است.

رسانه‌های ملی و محلی باید مجددا به این موضوع بپردازند و اهمیت اهدای عضو را به‌ عنوان یک ارزش انسانی و اجتماعی برجسته کنند. برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و حتی شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با تولید محتواهای جذاب و تأثیرگذار، مردم را به این امر تشویق کنند. داستان‌های واقعی از بیماران نجات‌یافته و خانواده‌های اهداکنندگان می‌تواند تأثیر عمیقی بر ذهن و قلب مخاطبان داشته باشد و آنها را به مشارکت در این اقدام خداپسندانه ترغیب کند. علاوه‌بر‌این، لازم است باورهای غلط و شبهات موجود در جامعه در مورد اهدای عضو با ارائه اطلاعات دقیق و علمی برطرف شود. بسیاری از افراد به دلیل عدم آگاهی یا نگرانی‌های اخلاقی و مذهبی از اهدای عضو خودداری می‌کنند.

در‌حالی‌که بسیاری از علما و مراجع، این عمل را مجاز و حتی پسندیده می‌دانند. در این راستا، همکاری نزدیک‌تر بین نهادهای مذهبی و پزشکی می‌تواند به رفع این ابهامات کمک کند. همچنین لازم است حمایت‌های قانونی و مالی از خانواده‌های اهداکنندگان تقویت شود. این خانواده‌ها، که در سخت‌ترین لحظات زندگی خود تصمیم به اهدای اعضای عزیزشان می‌گیرند، شایسته بالاترین سطح احترام و حمایت هستند. ایجاد تمهیداتی برای تکریم این خانواده‌ها و ارائه تسهیلات خاص به آنها می‌تواند انگیزه بیشتری برای سایر افراد جامعه ایجاد کند. در نهایت، اهمیت اهدای عضو نه‌تنها در نجات جان بیماران، بلکه در تقویت روح همبستگی و انسان‌دوستی در جامعه نمایان می‌شود. جامعه‌ای که افراد آن آماده کمک به یکدیگر باشند، جامعه‌ای پایدارتر، اخلاقی‌تر و شادتر خواهد بود. بنابراین، بازگرداندن این موضوع به صدر اولویت‌های برنامه‌ریزی و اطلاع‌رسانی، گامی ضروری برای سلامت و آینده جامعه است.