از دامنه دماوند تا ساحل اقیانوس؛ شرایط امنیتی اجازه خواهد داد مکران پایتخت ایران شود؟
ساحلنشینی پایتخت!
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: انتقال پایتخت به سواحل مکران از نظر امنیتی امکانپذیر نیست
قرار است تهران دیگر پایتخت نباشد؛ شهری که از دوران قاجار مرکز سیاسی و اداری ایران بوده و تمرکز قدرت، ثروت و البته جمعیت، آن را به کلانشهری در مرز انفجار تبدیل کرده و جابهجاییاش را اجتنابناپذیر.
قرار است تهران دیگر پایتخت نباشد؛ شهری که از دوران قاجار مرکز سیاسی و اداری ایران بوده و تمرکز قدرت، ثروت و البته جمعیت، آن را به کلانشهری در مرز انفجار تبدیل کرده و جابهجاییاش را اجتنابناپذیر. اما تغییر یک پایتخت به سادگی بیانش نیست؛ مسئلهای پیچیده با ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و... و همین پیچیدگی مانع اجرائیشدن همه پیشنهادها در سه دهه گذشته شده. انتخاب یک پایتخت جدید به لحاظ شرایط جغرافیایی و امنیتی نیاز به بررسی دقیق و تحلیل متعددی دارد.
هرچند این روزها عارف، معاون اول رئیسجمهور، از گزینه مکران بهعنوان پایتخت احتمالی پرده برداشته و تأکید کرده «قطعا در انتقال پایتخت تردید نمیکنیم و یکی از مناطقی که میتواند به صورت جدی مطرح باشد، منطقه مکران است». فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم دیروز این انتخاب را قطعی اعلام کرده و حتی از دو شورا؛ یکی که مشکلات پایتخت را بررسی میکند و دیگری که درباره اقتصاد دریامحور کار میکند، سخن گفته و افزوده: «به ظرفیتهایی در منطقه مکران نیاز است، بههمینخاطر ما از همینجا اعلام میکنیم که از همه دانشگاهیان، نخبگان و خبرگان اعم از نیروهای مهندسی یا جامعهشناسی یا اقتصاددانان کمک میگیریم». در انتقال پایتخت مزایای بسیاری نهفته است، اما اگر به برخی از مهمترین فاکتورهایی که باید در این فرایند مدنظر قرار گیرند، نگاهی بیندازیم یا روند تغییر پایتخت دیگر کشورها در سالهای نهچندان دور را ببینیم، متوجه سختی به مرحله اجرا درآمدن این ایده میشویم. البته ایران از دوران هخامنشیان تا امروز پایتختهای متعددی داشته است.
از شهرهایی مانند پاسارگاد، پارسه، شوش و هگمتانه همدان و بابل در دوران هخامنشیان تا تیسفون و کازرون «شاپور» در دوره ساسانیان؛ یا مرو و تیسفون در دوره طاهریان، شیراز و استرآباد و بخارا و اردبیل و اصفهان و... تا تهرانی که قاجار به پایتختی برگزید و در دوران پهلوی همچنان پایتخت ماند و در جمهوری اسلامی ایران هم تاکنون پایتخت است؛ تغییر پایتخت از چند قاعده کلی پیروی کرده که مهمترینش مسائل امنیتی و پاسداری از پایتخت از گزند دشمنان خارجی و داشتن مرکزیت در دسترسی به امکانات ارتباطی و اداری و وجود زیرساختهای توسعهای و دوربودن از مرزهای همسایگان بوده است. هرچند این روزها تغییر پایتخت یک تابو یا امری منحصربهفرد نیست و موارد مشابهی در برزیل، نیجریه، قزاقستان و میانمار را در چند دهه اخیر شاهد بودهایم که شکل و شمایل مدرن این تغییر پایتخت هستند و شاید راهنمای خوبی برای تغییر در این روزگار باشند؛ زیرا با ورود بشر به عصر صنعتی و آغاز زندگی مدرنیته جابهجایی پایتختها مانند گذشته نبوده و حتی در اروپا دهههاست خبری از این تغییرات نیست که از پایداری سیاسی، توسعه زیرساختها در طول سالهای گذشته، توجه به غنای فرهنگی و هویت پایتختها و کارآمدی و البته گریز از هزینه گزاف این تغییر نشئت گرفته است. اما این موضوع به این معنا نیست که تغییر پایتخت در شرایط ضروری نباید انجام شود، زیرا زمانی که مزایا بر معایب فزونی یابد، تصمیم قطعی باید گرفته شود و دراینبین میتوان به تجربه تغییر پایتخت در کشورهای دیگر از جمله در همسایگی ما اشاره کرد.
تغییر پایتخت از ساحل به مرکز
شاید تجربه ترکیه که در سال ۱۹۲۳ تصمیم به انتقال پایتخت خود از استانبول به آنکارا گرفت، کمک خوبی در این مسیر باشد بهویژه آنکه از شهر ساحلی به مرز کشور این انتقال انجام شد، یعنی نقطه مقابل انتخاب امروز ایران؛ زیرا این تصمیم به دلایل متعددی گرفته شد و تأثیرات زیادی بر توسعه این کشور داشت.
دلایل انتقال پایتخت به آنکارا
موقعیت جغرافیایی مرکزی: آنکارا در مرکز ترکیه قرار دارد و این مکان به ارتقا و انسجام جغرافیایی کشور کمک کرد. استانبول در نزدیکی مرزهای غربی ترکیه قرار داشت و از نظر دفاعی در معرض تهدیدات بیشتری بود.
مسائل امنیتی: آنکارا به دلیل قرارگرفتن در مناطق داخلیتر ترکیه، از نظر دفاعی امنیت بیشتری داشت. استانبول در طول تاریخ بارها از طرف نیروهای خارجی مورد حمله و تصرف قرار گرفته بود.
توسعه مناطق داخلی: انتقال پایتخت به آنکارا موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق داخلی ترکیه شد و تمرکز اقتصادی کشور را از استانبول به دیگر مناطق نیز گسترش داد.
تغییرات سیاسی و اجتماعی: مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، خواستار ایجاد یک نماد جدید برای ترکیه مدرن و سکولار بود و انتقال پایتخت به آنکارا به این تغییرات کمک کرد.
تأثیرات و چالشها
توسعه زیرساختها: آنکارا بهسرعت توسعه یافت و زیرساختهای شهری جدیدی برای ادارات دولتی، مسکن و خدمات عمومی ایجاد شد. هزینههای ساخت و توسعه زیرساختها بسیار بالا بود.
انتقال سازمانها و ادارات: انتقال سازمانها و ادارات دولتی به آنکارا نیاز به مدیریت دقیق و هماهنگیهای گسترده داشت.
این انتقال موجب تغییرات اجتماعی و فرهنگی در زندگی روزمره کارکنان دولتی و خانوادههای آنها شد.
ارتقای امنیت: آنکارا به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، از نظر امنیتی قویتر و ایمنتر از استانبول بود. افزایش حضور نیروهای امنیتی و نظامی در آنکارا به تأمین امنیت پایتخت جدید کمک کرد. بنابراین انتقال پایتخت ترکیه از استانبول به آنکارا یک تصمیم استراتژیک بود که تأثیرات عمدهای بر توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور داشت. البته برزیل هم چنین تغییری را تجربه کرده و این دو تجربه میتواند بهعنوان الگویی برای دیگر کشورها در نظر گرفته شود که درصدد انتقال پایتخت خود مانند ایران هستند. این دستاوردها نشان میدهند که تغییر پایتخت میتواند به توسعه اقتصادی و اجتماعی، کاهش فشار بر پایتخت قبلی، بهبود مدیریت و کنترل و افزایش امنیت کمک کند. با این حال، هر کشور باید با توجه به شرایط خاص خود، بررسیهای دقیق و کارشناسی انجام دهد تا بهترین تصمیم را بگیرد. امروز نوبت ایران است که تصمیم بگیرد که میخواهد پایتخت خود را چگونه تغییر دهد. پایتخت اقتصادی و اداری و سیاسی از هم جدا میشوند یا پایتختی یکپارچه قرار است در مکران ساخته شود. سرزمینی که در مسیر توسعه قرار دارد اما امروز شرایط میزبانی از پایتخت را ندارد و نیاز به آمادهسازی زمینههای مختلف است و مهمترینش بحث امنیتی و سیاسی است. سرزمینی ساحلی و دور از توسعه به دلیل غفلت مدیران اجرائی در سه دهه گذشته اما در مسیر کریدور شمال- جنوب و دارای پتانسیل ارتباطی بالای راه آبی-ریلی برای اتصال هند و دیگر کشورها به جاده ابریشم میتواند گزینهای خوب اما پرچالش باشد. چابهار در جنوب سیستانوبلوچستان که بارها با چالش حملات تروریستی دستوپنجه نرم کرده، قرار دارد و هرچند منطقه امنی تا به امروز بوده، اما نگرانیهای امنیتی به لحاظ گستردگی سرزمینی این استان و همجواری با کشورهای افغانستان و پاکستان همیشه بیم از حضور گروههای تروریستی را با خود داشته؛ حال در چنین شرایطی انتقال پایتخت به نزدیکترین محل به کشورهای میزبان گروههای تروریستی، خود یک چالش مهم است.
طرح انتقال پایتخت سیاسی است
در همین زمینه احمد بخشایشاردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با «شرق»، «انتقال پایتخت از تهران به سواحل مکران» را موضوعی سیاسی دانسته و میگوید: «انتقال پایتخت صرفا و صرفا یک شعار سیاسی است که بههیچوجه امکان تحقق ندارد». او با اشاره به پیشینه طرح انتقال پایتخت، تأکید میکند: «مگر میشود تهران با اینهمه زیرساخت و وزارتخانه را به شهر دیگری منتقل کرد. در هر دورهای رئیسجمهوری که روی کار میآید، از این دست شعارها میدهد که هیچکدام هم نتوانستهاند آن را عملی کنند». این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، گریزی به تغییر پایتخت در دوران پهلوی میزند و میگوید: «در دوره شاه برنامه این وجود داشت که هشتگرد را تبدیل به پایتخت ایران کنند که کاملا سیستماتیک و به شیوه (پارلمانی-شهری) قرار بود این اتفاق بیفتد».
این نماینده مجلس شورای اسلامی به موفقیتنداشتن دولتها در انتقال پایتخت اشاره میکند و میافزاید: «در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و حسن روحانی هم مطرح شد که پایتخت منتقل شود و حتی در دوره ریاستجمهوری رئیسجمهور شهید هم این مسئله مطرح شد و هماکنون رئیسجمهور دولت چهاردهم نیز این مسئله را مطرح کرده است، ولی هیچوقت امکان عملی وجود ندارد که تهران با این حجم از امکانات، وزارتخانهها، مجلس، دولت و همه سازمانها و ارگانهای مهم و ۱۵ میلیون جمعیت به شهر دیگری منتقل شود». بخشایشاردستانی به پیشنهادهای مطرحشده برای انتقال پایتخت به سواحل مکران هم با دیده تردید نگاه میکند و میگوید: «این شعار انتقال پایتخت به سواحل مکران فقط برای آبادشدن این منطقه خوب است ولی امکان عملی ندارد. معمولا پایتخت کشورها را در مرکز کشور قرار میدهند تا این شهر استراتژیک در امنیت قرار داشته باشد».
هزینه انتقال پایتخت ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار است
او برای شکافتن ابعاد سخت خود مثالی میزند و میگوید: «بهعنوان مثال یک زمانی اصفهان، دامغان و در زمان ایلامیان اردستان و نایین پایتخت بوده است. اصلا انتقال پایتخت از تهران امکانپذیر نیست، چون پایتخت از نظر ژئوپلیتیک باید در مرکز کشور باشد تا کمترین آسیب را در زمان وجود تهدید متحمل شود». او با اشاره به اینکه شهری که بهعنوان پایتخت انتخاب میشود، باید جمعیت درخورتوجهی داشته باشد، اضافه میکند: «حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار برای انتقال پایتخت هزینه لازم است».
پایتخت باید از تهدیدات خارجی دور باشد
بنابراین انتخاب مکران حساسیت امنیتی بالا دارد و صرف موقعیت جغرافیایی مرکزی نمیتواند به خاطر گستردگی سرزمینی گزینه نهایی را تعیین کند؛ پایتخت باید در موقعیتی قرار بگیرد که دسترسی به مناطق مختلف کشور را آسان کند. موقعیت مرکزی میتواند به توزیع متوازن امکانات و خدمات کمک کند. البته درست است که دسترسی به منابع طبیعی یعنی نزدیکی به منابع آب، زمینهای زراعی و دیگر منابع طبیعی میتواند اهمیت زیادی داشته باشد؛ اما موقعیت نسبت به مرزها اهمیتش بسیار بیشتر است و فاصله مناسب از مرزهای بینالمللی میتواند امنیت پایتخت را افزایش دهد و از تهدیدات خارجی جلوگیری کند. فاکتورهای امنیتی هم در بحث شرایط جغرافیایی غیرقابل چشمپوشی است. برای مثال انتخاب منطقهای که کمتر در معرض خطرات طبیعی مانند زلزله، سیل و توفان قرار دارد، مهم است. همچنین منطقه باید دارای زیرساختهای امنیتی قوی و کنترل مؤثر بر تهدیدات داخلی و تروریسم باشد. مهمتر اینکه منطقه باید از نظر دفاعی قابل حفاظت باشد و امکانات دفاعی مناسب داشته باشد و دسترسی امنیتی نباید سهل و در دسترس برای بیگانگان باشد. در نهایت انتخاب منطقهای با ثبات سیاسی و اجتماعی میتواند به امنیت پایتخت کمک کند.
دراینبین همراهی جوامع محلی هم در مباحث امنیتی حائز اهمیت است، زیرا جلب مشارکت و حمایت جوامع محلی در فرایند انتقال، یا ایجاد فرصتهای اقتصادی جدید و جذب سرمایهگذاری برای توسعه منطقه و مدیریت منابع طبیعی و جلوگیری از تخریب محیط زیست در منطقه جدید، در اولویت بررسی قرار دارند. انتخاب پایتخت با درنظرگرفتن این فاکتورها میتواند به ایجاد شهری با امنیت بالا، زیرساختهای مناسب و توسعه پایدار کمک کند؛ بنابراین انتقال پایتخت از تهران به منطقه مکران یا هر نقطه دیگری باید با توجه به چندین مسئله کلیدی و مهم انجام شود. این مسائل براساس الگوهای موفق تغییر پایتخت در دیگر کشورها و شرایط خاص ایران تعیین میشوند؛ مانند آنچه از فاکتورهای تغییر نوشتیم. دراینمیان انتقال پایتخت و همراه با آن انتقال حجم وسیعی از ادارات، وزارتخانهها و مشاغل دولتی، چالشی بسیار بزرگ و پیچیده برای خروج از تهران است. این کار نیاز به برنامهریزی دقیق و مدیریت منابع دارد و همراه ملاحظاتی است که میتواند به اجرای موفقیتآمیز و کاهش چالشهای انتقال کمک کند. با توجه به تجربه کشورهای دیگر که پایتخت خود را تغییر دادهاند، این فرایند نیاز به برنامهریزی دقیق، همکاری گسترده و مدیریت مؤثر دارد، البته هزینه مالی و امنیتی چیزی نیست که صرف نامبردن از یک منطقه بزرگ حل شود.