دوراهی توسعه و توقف
امروز بسط و توسعه اقتصادی و صنعتی در کشورها از شاهراه انرژی است و تنها تابع هدف صحنهآرایی معادلات بینالمللی، انرژی پایدار است. انرژی فرصتساز و ثروتآفرین است و اساس و پایه منافع ملی است و امروز جنگ و منطق صلح در روابط بینالملل منطبق بر اهدافی است که دستیابی به توسعه پایدار انرژی را دنبال میکند. اکنون توسعه زیرساختهای انرژی قربانی سیاستهای توسعهسوز و ناعادلانه بازتوزیع این ثروت بلارقیب ملی است.
مهدی عربصادق
امروز بسط و توسعه اقتصادی و صنعتی در کشورها از شاهراه انرژی است و تنها تابع هدف صحنهآرایی معادلات بینالمللی، انرژی پایدار است. انرژی فرصتساز و ثروتآفرین است و اساس و پایه منافع ملی است و امروز جنگ و منطق صلح در روابط بینالملل منطبق بر اهدافی است که دستیابی به توسعه پایدار انرژی را دنبال میکند. اکنون توسعه زیرساختهای انرژی قربانی سیاستهای توسعهسوز و ناعادلانه بازتوزیع این ثروت بلارقیب ملی است. امروز تعرفههای انرژی رانتساز است و راندمانسوز و نهتنها به بهانه مردم، ناتوانی در توسعه را وسعت بخشیده بلکه آینده منافع آنها را در مخاطره جدی غیر قابل کتمان و انکارناپذیر قرار داده و ضریب اصابت یارانههای انرژی را بهشدت فروکاسته است و سلطهساز فرادستان بر منافع فرودستان است. توسعه اقتصادی تنها و تنها یک مسیر دارد و آن پذیرش هزینه فرصت در انرژی است و اگر دخالت هزینههای فرصتساز و بهای تمامشده در تعرفه دخالت نداشته باشد، فرصتهای رشد اقتصادی سوخته و دودش به چشم طبقات پاییندست میرود، اما گرمای این آتش سوزان خانمانسوز اقتصاد کشور، دیگ خانه طبقات مرفه را گرم میکند. شفافیت در فرایند قیمتگذاری و تشریح بهای تمامشده و نحوه اعمال یارانه به مصارف معمول خانوار، میتواند برای مردم اطمینانبخش باشد و با چنین فرایندی به عنوان مثال اگر یک خانواده در پایین یا حومه شهر در یک آپارتمان ۵۰ متری زندگی میکند و مصرفی به میزان ۲۰۰ کیلووات ساعت دارد، درصد بالایی از هزینهاش را میتوان با یارانه انرژی حذف یا حتی رایگان کرد و در سوی مقابل شهر، مالک آپارتمان ۵۰۰ متری با مصرف ۲۰ برابری، با همان فرمول و یارانه عدالتمحور برابر با دیگری پرداخت کند، اکنون نهتنها هر دوی این شهروندان یارانه برابری گرفتهاند، بلکه برداشت بیشتر طبقه مرفه از منافع ملی، با هزینه خود اوست و ضمن اینکه او در دوراهی مدیریت مصرف یا پرداخت هزینه واقعی رفاه بیشتر هرکدام را میتواند برگزیند، یا زیرساخت و منابع را به قدر سهم خود به کار بگیرد یا هزینه استهلاک امروز و توسعه آینده را بپردازد و این هزینه به جیب همان صنعت ریخته شود و البته شفافیت با مردم در این مجرا و اثنا اصل است، چراکه دستاویز این عده ذینفع خاص این خواهد بود که ثروت ملی جای دیگری میرود. اکنون رفاه اجتماعی رشد یافته، همچنین نابرابری در بهرهمندی و رانتها کاهش یافته، بهرهوری و راندمان بهبود مییابد، فناوری و تکنولوژی تجهیزات و خطوط تولید بهروز میشود، رقابتپذیری، فضای رقابتی و کیفیت محصول توسعه مییابد، سرمایهگذاری با مشارکت مردم در بخش انرژی افزایش مییابد و آن را توجیهپذیر میکند، اشتغال، رشد اقتصادی و توسعه پایدار افزایش مییابد. آزادسازی هزینههای انرژی، دنیا را به سمت رفاه بیشتر و توسعه پایدار سوق میدهد و بحرانهای محیطزیستی را کاهش میدهد.