|

از کافه شهرداری تا تئاتر شهر

مجموعه تئاتر شهر به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعه هنرهای نمایشی ایران در سال ۱۳۴۶ بر اساس طرحی از بیژن انصاری، توسط مهندس علی سردار افخمی به مرحله اجرا درآمد و فرایند ساخت آن تا بهمن ۱۳۵۱ به طول انجامید.

 میترا جلوداری -  کارشناس ارشد معماری

 

مجموعه تئاتر شهر به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعه هنرهای نمایشی ایران در سال ۱۳۴۶ بر اساس طرحی از بیژن انصاری، توسط مهندس علی سردار افخمی به مرحله اجرا درآمد و فرایند ساخت آن تا بهمن ۱۳۵۱ به طول انجامید. تا پیش از ساخت تئاتر شهر، این مکان به‌عنوان باغ بلدیه، مکانی خوش‌آب‌وهوا به شمار می‌آمد که معمولاً خانواده‌های تهرانی برای تفرج به آن سر زده و به‌ویژه در روزهای تعطیل و عصرهای پایان هفته، ازدحام جمعیت زیادی را می‌شد در آن شاهد بود. کافه‌ای که امروزه ساختمان تئاتر شهر به‌ جای آن قرار گرفته، ۲۸ مرداد ۱۳۱۱ در میانه باغ بلدیه به بهره‌برداری رسید. روبه‌روی کافه بلدیه که بعدها به کافه شهرداری مشهور شد، استخر بزرگی قرار داشت و محوطه‌سازی باغ، زیبایی بسیاری به آن داده بود و به‌ویژه در تابستان‌ها که رستوران فضای باز آن کاربرد پیدا می‌کرد، شب‌های رؤیایی تهران را در آن مکان رقم می‌زد.

آخرین مستأجر این کافه بزرگ و زیبا، فردی به نام محمد بماکانگر بود که طی قراردادی در تاریخ ۲۸ تیرماه ۱۳۲۷، این مجموعه را برای مدت هشت سال (قابل تمدید) به‌ قرار ماهانه ۱۲۰ هزار ریال، از شهرداری تهران اجاره کرده بود. او متعهد شده بود تا تعمیرات اساسی کافه را بر عهده بگیرد و برای این منظور شهرداری نیز از تخلف او در اجاره بخشی از باغ به شخص دیگری چشم‌پوشی کرد تا کافه شهرداری بتواند شکل و شمایل زیبای خود را بازیابد. هنوز چند سالی از موعد قرارداد نگذشته بود که شهرداری به‌ قصد بازپس‌گیری محل، مذاکرات خود را با مستأجر آغاز و برای تأمین زیان واردشده، به هر یک از مستأجرین مبلغ 150 هزار تومان پرداخت کرد. بدین ترتیب در هفتم مرداد ۱۳۳۶ حکم تخلیه کافه و محوطه پس از سال‌ها کشمکش به مرحله اجرا درآمد.

ساختمان، مدور و خیمه‌گونه است و نسبت این‌گونه طراحی با معماری تماشاخانه‌های ایرانی و پلان‌های نمایش مدور در یونان باستان، انتخابی هوشمندانه قلمداد می‌شود که به طرز زیبایی با هنر کاشی‌سازی و آجرچینی ایرانی تلفیق ‌شده است. همچنین گنبد نیم‌دایره‌ای‌شکل بالای آن بی‌شباهت به کلاه‌فرنگی در معماری ایرانی نیست. چنانچه قرارگیری آن روی یک صفه بزرگ یادآور معماری تخت جمشید است؛ با همان کارکرد بسیار عمل‌گرا که ریشه در زیباشناسی ایرانی نیز دارد و همین تمهید آن را در میان ساختمان‌های مجاور و فضای پیرامون برجسته‌تر ساخته است.

مدیریت تئاتر شهر در بدو امر به سازمان جشن و هنر سپرده شد، سپس سازمان رادیوتلویزیون ملی ایران عهده‌دار آن شد و در اواخر دوران پهلوی دوم امور آن به انجمن ایران و آمریکا واگذار شد. وقوع انقلاب اسلامی باعث شد تا مدیریت آن در ابتدا به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سپس به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرده شود.

تخریب کافه (بلدیه) شهرداری به عنوان مکانی با مخاطب عمومی و ساخت مجموعه تئاتر شهر با مخاطبانی از طبقه فرهنگی خاص، نشان از نبود مطالعه در برنامه‌ریزی کاربری اراضی شهری داشت. کافه شهرداری با قصه‌ها و روایت‌های خودش به عنوان فضایی که برای شهروندان حس تعلق خاطر ایجاد می‌کرد، تخریب شد. گویی تمام آن خاطرات از صحنه روزگار محو شدند اما به هرحال ساختمان تئاتر شهر با معماری شاخص خود ساخته و پاتوقی برای اهالی فرهنگ شد. وظیفه مدیریت شهری محافظت از آن به عنوان یکی از بناهای فرهنگی باارزش است که امروز خاطرات و روایت‌های منحصربه‌فرد خود را دارد. فضایی که به رونق تئاتر کشور کمک شایانی کرده و خانه هنرمندان بزرگی است. در طول این سال‌ها، حفاظت از تئاتر شهر به دلیل قرارگیری این مجموعه در بوستان دانشجو و ناهنجاری‌های اجتماعی آن، با چالش‌های بسیاری همراه بوده است. در چند روز اخیر خبر حصارکشی مجدد بوستان دانشجو با طرحی ناشیانه بر بستری که روزگاری بیژن صفاری طراح آن بوده، بسیار تأسف‌برانگیز بود که نشان از پاک‌کردن صورت‌مسئله توسط مسئولین دولتی و مدیریت شهری دارد که به جای یافتن راه‌حل پایدار و مناسب، حصارکشی را انتخاب می‌کند و مجموعه تئاتر شهر را گرفتار در قفس می‌کند. این امر گواه آن است که همچنان مسئله حق بر شهر به رسمیت شناخته نشده است و بدون مطالعه کافی تصمیم به اقدامات غیرکارشناسی گرفته می‌شود.

مسئله بهره‌برداری و نگهداری از مجموعه‌های شهری یکی از چالش‌های جدی است و این موضوع فقط محدود به تئاتر شهر نمی‌شود. اخباری که از مجموعه‌های دیگر نیز به گوش می‌رسد، حاکی از تصمیمات مشابه است که حق بر شهر، فدای ناتوانی و ناکارآمدی مدیریتی می‌شود و از همه مهم‌‌تر پاسخ به این پرسش که آیا ایجاد حصار، کمکی به حل بحران‌های اجتماعی آن محدوده می‌کند، قطعاً منفی است. بنابراین راهکار انتخاب‌شده به جای حل مشکل، مشکلات جدیدی هم اضافه می‌کند.