|

پلاسکوی نو؛ خوانش تطبیقی

پیش از پلاسکو ساختمان‌های مشهورِ بسیاری طعمه حریق و سپس بازسازی شده‌اند؛ از بمباران جنگی کلیساهای تاریخی اروپا گرفته تا آتش‌سوزی بزرگ‌ شیکاگو در سال ۱۸۷۱. آتش در طول هزاران سال با ازبین‌بردن آثار تاریخی ارزشمند نقش بزرگی در تعیین مسیر تاریخ معماری داشته است و اغلب بستر را مهیا ساخته تا به ظهور چیز جدیدی از خاکسترها بینجامد. اکنون سؤال این است که آیا پلاسکوی کنونی هم محصول جدیدی برآمده از دل خاکستر ساختمان پیشین است؟

پلاسکوی نو؛ خوانش تطبیقی

 مهشید معتمد -  دکترای معماری و عضو هیئت علمی دانشگاه

پیش از پلاسکو ساختمان‌های مشهورِ بسیاری طعمه حریق و سپس بازسازی شده‌اند؛ از بمباران جنگی کلیساهای تاریخی اروپا گرفته تا آتش‌سوزی بزرگ‌ شیکاگو در سال ۱۸۷۱. آتش در طول هزاران سال با ازبین‌بردن آثار تاریخی ارزشمند نقش بزرگی در تعیین مسیر تاریخ معماری داشته است و اغلب بستر را مهیا ساخته تا به ظهور چیز جدیدی از خاکسترها بینجامد. اکنون سؤال این است که آیا پلاسکوی کنونی هم محصول جدیدی برآمده از دل خاکستر ساختمان پیشین است؟

آتشی که فقط چهار هفته پس از به قدرت رسیدن هیتلر توسط مارینوس واندر لوب کمونیست در ساختمان پارلمان آلمان (رایشتاگ) آغاز شد، برای تاریخ جهان مهم‌تر از تاریخ معماری بود: نازی‌ها از این آتش‌سوزی به عنوان بهانه‌ای برای کاهش آزادی‌های مدنی و تقویت حکومت خود بر آلمان استفاده کردند. با این حال، در ۸۰ سال گذشته خودِ ساختمان در معماری اهمیت بیشتری یافته است. رایشتاگ که به دلیل تبلیغات نازی‌ها تا حدودی ویران شده و در طول جنگ سرد و عدم اتحاد کشور بازسازی نشده بود، در دهه ۱۹۹۰ به نماد دموکراسی جدید تبدیل شد. زمانی که نورمن فاستر آن را بازسازی کرد و گنبد شیشه‌ای بر فراز آن الگوی جدیدی برای ساختمان‌های دولتی شفاف (هم در معنای واقعی کلام و هم به‌صورت مجازی) ارائه کرد. این‌جاست که تفاوت اصلی بازسازی/نوسازی‌های اثرگذار در ساختمان پلاسکوی جدید نمایان می‌شود.

نظرات عمومی و متخصصان درباره طرح ساختمان جدید پلاسکو حکایت از عدم پذیرش یا در بهترین حالت بی‌تفاوتی نسبت به آن دارد. سؤالاتی که درباره مسابقه طراحی این پروژه مطرح شد، هنوز بی‌پاسخ‌ مانده‌ و مخاطبان را اِقناع نکرده‌ است. در سطح اول، این مشکلات به کارفرمای پروژه (بنیاد مستضعفان) بازمی‌گردد. پلاسکوی جدید برای سازندگان از منظر دیگری به جز منظر اقتصادی اهمیت نداشته/ندارد. دلیل این امر که به جای طرح یادمان اصرار بر ساخت یک ساختمان وجود داشت، هزینه‌های بازسازی و تعهد به مالکان بوده که موجب تعجیل در انتخاب طرح و ساخت آن در سه شیفت کاری شبانه‌روزی و طی ۳۶ ماه شد. می‌دانیم صرفاً پس از اعتراضاتی که در مرحله فاز یک پروژه وارد شد، فرایند ارجاع به‌ صورت مسابقه‌ای تغییر یافت، اما دلایل برگزیده‌شدن این پروژه به عنوان طرح دوم مسابقه برای ساخت چه بوده است؟ صرفاً امکان و هزینه ساخت پروژه نسبت به باقی آثار و تأمین واحدهای مورد نیاز سازنده؟!

از طرف دیگر، طراح پروژه هم اطلاعات بیشتری از توضیح فرایند حرکتی در ساختمان ارائه نکرده است و این ابهام به ویژه درباره نمای ساختمان تشدید می‌شود. تبدیل دیاگرام حرکتی دوبعدی به سه‌بعدی قابلیت ارائه به‌عنوان کانسپت طراحی ندارد و تنها روند طراحی را مشخص می‌کند. نمای این ساختمان، مشابه با ساختمان پلاسکوی قدیمی، کاملا بسته است و می‌توان تجسم کرد در صورت وقوع آتش‌سوزی دیگری، اِشکالات امدادرسانی و عدم دسترسی به داخل به سیاق پیشین دردسرساز و پابرجاست. از نظر زیبایی‌شناسی در طرح نما، باید پرسید الگوی به‌کاررفته تابع کدام هندسه آشنا در معماری معاصر یا سنتی ایرانی است؟ هندسه موجود در نمای پلاسکوی قدیمی طرحی متناسب و نماینده معاصریت ایرانی بود و هندسة نمای کنونی با ناسازگاری با بافت تاریخی منطقه، صرفاً پوششی برای اتفاقات داخلی است. پیشنهاد می‌شود به نورپردازی شبانه ساختمان و عملکرد نما توجه کنید. طی فرسایش آجر در سال‌های آتی و وزن زیاد نما، پیش‌بینی عملکرد این پوسته در زلزله جای بحث دارد. اصلی‌ترین رخداد سایت از ساختمان کنونی زدوده شده است؛ آتش‌نشان‌هایی که در این ساختمان جان خود را از دست دادند. چند پلکان در نمای ساختمان نمی‌تواند نماد مناسبی برای آن خاطره تلخ باشد.

کوروش رفیعی، طراح پلاسکوی نو، در مصاحبه‌ای با تقلیل نظرات منتقدانه به سطح سلیقه عموم مردم، اعلام می‌کند: «رسالت معمار می‌تواند ایجاد شکاف در شرایط موجود باشد، به‌طوری که مردم را به فکر وا دارد و به لایه‌های عمیق‌تری از ذهنیت انتزاعی رهنمون سازد». آیا طراح پلاسکوی نو از عهده این «رسالت» برآمده است؟ پایش فضای مجازی نتیجه‌ای مخالف با نگاه رفیعی نشان می‌دهد. نگرش عمومی بر آن است که این ساختمان تناسبی با وضعیت قبلی یا موجود منطقه ندارد و برعکس تلاش زیادی کرده تا تاریخچه سایت را کمرنگ کند.

شاید پلاسکو به حادثه ساختمان گرنفل لندن در سال ۲۰۱۷ (هم‌زمان با فاجعه پلاسکو) نزدیک‌تر باشد. برج ۲۴ طبقه‌ای که آتش گرفت و به دلیل به‌کارگیری مواد کامپوزیت و گسترش حریق در نما، حداقل ۷۹ نفر کشته یا مفقود و ۷۰ نفر زخمی بر جای گذاشت. پس از مهار آتش و تخلیه نهایی، ساختمان با یک پوشش محافظ و داربست پوشانده شده است. کمیته تحقیقات گرنفل و کمیسیون یادبود در سال ۲۰۱۸ راه‌اندازی شدند، اخبار و اطلاعات مربوطه را به‌طور هفتگی و مستند اطلاع‌رسانی کرده، خسارت به صدمه‌دیدگان پرداخت شده و همچنان در حال رایزنی برای انتخاب بهترین گزینه برای تخریب ایمن و بازسازی این ساختمان هستند. در پی فاجعه گرنفل، دولت بریتانیا ملزم به تغییر متریال نما در تمامی ساختمان‌های عمومی با صرف هزینه چهار میلیارد پوندی و بازنگری در قوانین حریق در ساختمان شد. با وجود طرح‌های مختلف برای بازسازی این ساختمان که از سوی برخی معماران ارائه شدند (دیوید اَجی، JAA)، اما اولویت کنونی، بررسی مشکلات قبلی به منظور جلوگیری از تکرار در آینده است. آن چیزی که در پلاسکوی جدید به چشم نمی‌خورد و امید داریم در صورت تکرار حادثه مورد توجه قرار بگیرد، بازبینی وضعیت قبلی و حادثه به گونه‌ای که در ساختمان‌های دیگر تکرار نشود، تغییر قوانین مربوطه، بررسی شرایط جهت انتخاب بهترین روند در بازسازی پروژه و جایگاه و اهمیت ساکنان و شهروندان است.