|

چرا گزارش‌های ملی خاک می‌خورد؛ حمزه شکیب مدرس دانشگاه تربیت مدرس به «اهالی» پاسخ می‌دهد

پلاسکو؛ عبرت‌هایی که نگرفتیم

تهران پر از پلاسکوهایی است که هنوز نوبت ریزش آنها نرسیده، شاید هنوز کارگری، آتش صبحگاهی روشن نکرده یا نوبت زلزله تهران نرسیده که به تکانی با خاک یکسان شوند. سیستم‌های برق جرقه‌ای نزده یا هنوز نوبت بی‌احتیاطی یکی از ساکنان ساختمان‌های بلندمرتبه تهران که می‌گویند شمارشان به هزار می‌رسد، نرسیده است. شاید همین فردا ساختمان دیگری فرو ریزد. «عدم رسیدگی دوره‌ای به ساختمان» و «غفلت از انجام منظم اقدامات جامع برای سرویس و تعمیرات اساسی» دو دلیلی است که کارشناسان برای آسیب‌پذیری ساختمان‌های قدیمی شهر مطرح می‌کنند. اگر چه مقررات ملی ساختمان در قالب یک مبحث (مبحث ۲۲)، ضوابط مربوط به مراقبت و نگهداری از ساختمان را برای سازنده‌ها و بهره‌برداران ساختمانی تعیین کرده، اما ضعف ابزاری نهادها و دستگاه‌های مسئول تنظیم بازار ساخت‌و‌ساز و کوتاهی مسئولان نظارتی در پیگیری حسن اجرای مقررات ملی، باعث شده ساختمان قدیمی و نوساز بلندمرتبه، به خطر بزرگ‌تر از پلاسکو، برای شهر تبدیل شوند و پایتخت را از بابت آتش‌سوزی گسترده و حوادث ثانویه پس از آن تهدید کنند. در این زمینه نه‌تنها مدیریت شهری بلکه وزارت راه ‌و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی ساختمان مسئول دفع خطر از ساختمان‌های جدید و قدیمی پایتخت و جلوگیری از تکرار حوادثی مشابه حریق و تخریب ساختمان پلاسکو هستند. بعد از این حادثه تلخ، سه گزارش کارشناسی درخصوص بازخوانی این حادثه و راهکارهای پیشگیری از حوادث مشابه تهیه شده بود، اما نتایج هیچ کدام از این گزارش‌ها به طور جدی پیگیری نشد. با حمزه شکیب، مدرس دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان که در دوره دوم و سوم شورای شهر تهران مسئولیت کمیسیون عمران شورای شهر را برعهده داشته است، درباره اینکه چرا گزارش‌های کارشناسی منجر به تغییر رویه نمی‌شود، گفت‌وگو کرده‌ایم.

پلاسکو؛ عبرت‌هایی که نگرفتیم

تهران پر از پلاسکوهایی است که هنوز نوبت ریزش آنها نرسیده، شاید هنوز کارگری، آتش صبحگاهی روشن نکرده یا نوبت زلزله تهران نرسیده که به تکانی با خاک یکسان شوند. سیستم‌های برق جرقه‌ای نزده یا هنوز نوبت بی‌احتیاطی یکی از ساکنان ساختمان‌های بلندمرتبه تهران که می‌گویند شمارشان به هزار می‌رسد، نرسیده است. شاید همین فردا ساختمان دیگری فرو ریزد. «عدم رسیدگی دوره‌ای به ساختمان» و «غفلت از انجام منظم اقدامات جامع برای سرویس و تعمیرات اساسی» دو دلیلی است که کارشناسان برای آسیب‌پذیری ساختمان‌های قدیمی شهر مطرح می‌کنند. اگر چه مقررات ملی ساختمان در قالب یک مبحث (مبحث ۲۲)، ضوابط مربوط به مراقبت و نگهداری از ساختمان را برای سازنده‌ها و بهره‌برداران ساختمانی تعیین کرده، اما ضعف ابزاری نهادها و دستگاه‌های مسئول تنظیم بازار ساخت‌و‌ساز و کوتاهی مسئولان نظارتی در پیگیری حسن اجرای مقررات ملی، باعث شده ساختمان قدیمی و نوساز بلندمرتبه، به خطر بزرگ‌تر از پلاسکو، برای شهر تبدیل شوند و پایتخت را از بابت آتش‌سوزی گسترده و حوادث ثانویه پس از آن تهدید کنند. در این زمینه نه‌تنها مدیریت شهری بلکه وزارت راه ‌و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی ساختمان مسئول دفع خطر از ساختمان‌های جدید و قدیمی پایتخت و جلوگیری از تکرار حوادثی مشابه حریق و تخریب ساختمان پلاسکو هستند. بعد از این حادثه تلخ، سه گزارش کارشناسی درخصوص بازخوانی این حادثه و راهکارهای پیشگیری از حوادث مشابه تهیه شده بود، اما نتایج هیچ کدام از این گزارش‌ها به طور جدی پیگیری نشد. با حمزه شکیب، مدرس دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان که در دوره دوم و سوم شورای شهر تهران مسئولیت کمیسیون عمران شورای شهر را برعهده داشته است، درباره اینکه چرا گزارش‌های کارشناسی منجر به تغییر رویه نمی‌شود، گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

   حوادث بزرگ در شهر خسارت‌های هنگفتی به بار می‌آورد؛ از خسارت‌های جبران‌ناپذیر جانی تا تاوان‌های سنگین مالی، از سوی دیگر درس‌هایی نیز به همراه دارد که می‌تواند به تکرارناپذیری این حوادث در آینده منجر شود یا احتمال تکرار آن را به حداقل برسانیم. متأسفانه وقتی حادثه اتفاق می‌افتد، ورود هیجانی به موضوع داریم. مطالعات کارشناسی مفصل و خوبی هم انجام می‌دهیم، اما زمانی که می‌خواهیم آن را عملیاتی کنیم، با گذر زمان همه‌چیز فراموش می‌شود و کاری که باید به شکل اصولی انجام شود، صورت نمی‌گیرد. مانند فراموشی گزارش‌های پلاسکو از گزارش ملی پلاسکو تا گزارش فنی و گزارشی که توسط شورا تهیه شد.

برای بررسی فاجعه پلاسکو، تیمی از طرف شهرداری اقدام به بررسی ماجرا کرد و گزارش خیلی خوبی هم آماده شد. ما برای ساختمان‌های ۱۲ طبقه به بالا (که در تهران بیش از هزار ساختمان با این تعداد طبقه داریم) به صورت پایلوت، از این گزارش استفاده کردیم و قرار بر این شد روی این ساختمان‌ها، نقشه‌های سازه‌ای و برقی و... مطالعه شود. نقشه‌ها به صورت سه‌بعدی آماده شود و در کنار آن، سناریوهای مختلف در مکانیزم فروریزش (در صورت احتمال وقوع حریق در طبقات) را بررسی و تأیید کنیم. سپس قرار شد این مطالعات به ایستگاه‌های آتش‌نشانی ارائه شود تا مطالعات مربوطه اطفای حریق در نقشه‌های سه‌بعدی سازه‌های معماری در طول روز به وسیله مانیتورها مورد ارزیابی قرار گیرد تا متخصصان با سناریوهای مختلف فروریزش آشنا و صورت‌مسئله برایشان روشن شود. این پیشنهاد متأسفانه مغفول ماند و تاکنون کاری برای اجرایی‌شدنش انجام نشده است. وقتی گزارشی تهیه می‌شود، هدف از تهیه گزارش باید کاملا مشخص و شفاف باشد. شما اشاره کردید که یک گزارش ملی آماده شد. بُعد سیاسی این گزارش خیلی بیشتر از بُعد فنی آن بود. وقتی که ورود به ماجرا، به این صورت باشد، در مقطعی که کاربرد سیاسی دارد از آن استفاده می‌شود و بعد از آن مقطع، دیگر به کاربرد فنی‌اش بی‌توجهی می‌شود. چنین وضعیتی ایجاد شده و متأسفانه در اتفاق تلخی که برایمان افتاد، ساختمان پلاسکو (که نماد ساختمان‌های بلندمرتبه بود) از بین رفت بدون آنکه بتوانیم درسی از آن بگیریم. این در حالی است که ما کماکان به وجوه مختلف آن حادثه می‌پردازیم و برنامه‌ریزی کرده‌ایم که ۲٨ و ۲۹ دی در سالگرد فروریختن ساختمان پلاسکو یک همایش هم داشته باشیم.

  بخشی از آن گزارش به مقصرین حادثه می‌پرداخت و چگونگی وقوع حادثه و بررسی آن از ابعاد مختلف و پیشنهادهایی ارائه شده، بخشی از این گزارش هم به گزارش کمیته فنی نزدیک بود؛ گزارشی که تیم شما تهیه کرده بود و در واقع این گزارش‌ها خیلی با هم فاصله نداشت.

بحث ما فنی بوده و هست. در همایشی هم که امسال برگزاری می‌کنیم، قصد داریم روی ابعاد فنی قضیه تأکید کنیم تا از حادثه درس بگیریم. برای مثال، درست است که وقوع یک زلزله (به عنوان یک حادثه طبیعی) خسارت به همراه دارد، اما در دنیا از هر زلزله‌ای درس می‌گیرند و کار می‌کنند تا دفعه بعد، خسارت حداقل شود. ما متأسفانه به لحاظ فرهنگی و سیاسی، این خط را دنبال نمی‌کنیم و دنبال کاری که باید انجام دهیم، نمی‌رویم. زلزله بویین‌زهرا، رودبار، بم و... رخ می‌دهد، بعد از این اتفاق رفتارهای هیجانی وجود دارد و به مرور دیگر فراموش می‌شود. بعد از زلزله رودبار دولت وقت مصوبه داد که همه ساختمان‌های کشور ظرف شش ماه مقاوم‌سازی شود، اما کسی که چنین مصوبه‌ای می‌دهد، حجم کار را نمی‌داند. اینکه آیا در واقع چنین کاری شدنی است؟ اعتبارش چقدر است؟ تخصصش را داریم؟ اینها به طور هیجانی فقط روی کاغذ نوشته می‌شود و... اینجا هم همین‌طور است. باید نکات و آورده‌های فنی گفته می‌شد، سینه به سینه نقل و فرهنگ می‌شد تا نفر بعدی که تخصصش اطفای حریق است، بداند اگر طبقه منفی یک ساختمان بلندمرتبه آتش بگیرد، سناریوی فروریزش آن چیست؟ اگر در طبقه دوازدهم حریق صورت گیرد، چه اتفاقی می‌افتد؟ و... کسی که در زمینه اطفای حریق کار می‌کند باید این گزارش‌ها را ببیند تا با شیوه برخورد مواجه شود که آنجا علاوه بر اطفای حریق چه کارهایی باید بکند اما متأسفانه این کارها انجام نشده است.

  برگزاری همایش منجر به اصلاح می‌شود؟

ما وقتی یک همایش برگزار می‌کنیم، مطالعه موردی هم می‌گذاریم. پنج همایش درباره حادثه متروپل در استان‌های مختلف برگزار کردیم و به این نتایج رسیدیم که اگر محاسبات لازم در ساختمان انجام می‌شد، مانع فروریزی آن می‌شد، یا اگر نظامات اداری‌اش صورت می‌گرفت و نظام مهندسی را دور نمی‌زدند و یک سیستم کنترلی وجود داشت، آن حادثه رخ نمی‌داد یا حداقل یک نفر مسئولیتش را برعهده می‌گرفت. ما در این همایش‌ها هم دغدغه آموزش داریم و هم مسئولیت‌ها را یادآوری می‌کنیم. به عنوان مثال درباره متروپل، در باب نقشه‌خوانی در جوشکاری اشتباه محاسباتی صورت گرفت و روی این مبحث مطالعه موردی (Case study) انجام شد.

  بعد از حادثه پلاسکو این نقد بارها مطرح شده که دستورالعمل‌های مبحث ۲۲ مقررات ملی ساختمان جدی گرفته نمی‌شود و می‌گفتند اگر جدی گرفته می‌شد، پیشگیرانه بود و حادثه پلاسکو اتفاق نمی‌افتاد. چرا در مواجهه با این مبحث بعد از این همه سال اتفاق مثبتی نیفتاده؟ به تازگی در نشستی، باز هم موضوع مبحث۲۲ و لزوم اصلاح آن مطرح شده و اگر این اتفاق رخ می‌داد، حادثه پلاسکو رخ نمی‌داد... .

بله، سال ۹۲ مبحث مقررات ملی تصویب و ابلاغ شد و بایستی بر اساس قانون اجرایی می‌شد، اما اکنون درست 10 سال و سه ماه از ابلاغ آن گذشته و هیچ اتفاقی نیفتاده است. مشکلی که وجود دارد، عدم الزام مالک و بهره‌برداران به رعایت مبحث ۲۲ مقررات ساختمان است. الان شما برای احداث یک ساختمان، به شهرداری می‌روید، دستور نقشه می‌گیرید، الزام دارید طراح را انتخاب کنید، صلاحیت هم باید داشته باشید. باید روی طرح مهر بزنند و وقتی طراحی کردید، شهرداری جواز ساخت می‌دهد و بعد می‌گوید ناظر را هم مشخص کن. این روند اداری تمام می‌شود تا پایان کار. پایان کار را که گرفتید، بهره‌برداری را شروع می‌کنید. اما بهره‌برداری که آغاز شد تا پایان عمرش اینجا دیگر کسی کاری به کسی ندارد، زیرا الزامی به رعایت مبحث ۲۲ وجود ندارد. این یک ضعف فرهنگی و سیستماتیک است. ما باید الزام داشته باشیم که به کاری مقید باشیم. اگر الزام نبود، شاید حتی طراحی‌ ساختمان را هم یک متخصص انجام نمی‌داد و ناظرش هم کسی انتخاب نمی‌کرد. اکنون مشکل، اصلاح مبحث نیست. مبحث۲۲ وجود دارد، رعایت نمی‌شود. باید مشکل الزامش را حل کرد. مشکل، عدم الزام مالک و بهره‌بردار به رعایت مبحث ۲۲ است. اگر الزام به مبحث۲۲ رعایت می‌شد، ما اکنون پلاسکو را داشتیم و چون این بنا نگهداری نشده بود، فاجعه رقم خورد. درباره بسیاری از ساختمان‌های دیگرمان هم این قضیه وجود دارد. مسئله حادی که داریم ساختمان‌های بالای ۱۲ طبقه است و هنوز این هراس هست که خدای ناکرده اگر حادثه‌ای پیش بیاید، فاجعه رخ می‌دهد.

  یکی از اقداماتی که قرار بود انجام شود، این بود که برای ساختمان‌های بلندمرتبه در برابر بحران، سناریوهای نجات تهیه شود. نقشه‌های ساختمانی شفاف شوند که این کار هم انجام نشد.

خروجی مطالعه ما این بود که ابتدا نقشه‌های سه‌بعدی را تهیه کنیم. این کار، به آن آتش‌نشانی که در ایستگاهش مستقر است کمک می‌کرد تا ساختمانی را که در محله‌اش هست، بهتر بشناسد. بعد از آن مقرر شد سناریوهای مختلف فروریزش آن ساختمان را بررسی کنیم. آن را به شکل پایلوت دربیاوریم و بعد به شکل گزارش تهیه کنیم. سپس به پنج نمونه برسیم و فرایند را به نحوی ارائه دهیم که از ابتدا یک کنترل دقیق انجام شود.

  این اتفاق افتاد؟

خیر، در حد پیشنهاد ارائه شد اما اجرایی نشد.

  کدام نهاد باید این پیگیری‌ها و نظارت را برای اجرایی‌شدن انجام می‌داد؟

شهرداری.

  وزارت راه و شهرسازی مسئولیت اصلی را در این زمینه برعهده ندارد؟

الزام به رعایت مبحث ۲۲ باید توسط وزرت راه و شهرسازی تأکید شود، ولی این شهرداری است که بیشترین بار مسئولیت را بر عهده دارد. شهرداری، یک نماد شهری است و بیشتر از دستگاه‌های دیگر باید این دغدغه را داشته باشد. اینکه وزارتخانه‌ای بیاید و مقررات اصول نگهداری ساختمان را از یک کشور دیگر بردارد و در چند استان مقررات را ترجمه و آن را ابلاغ کنند، چه فایده‌ای دارد. بدون آنکه قابلیت اجرایی داشته باشد؟

  در تهران به گفته دادستانی بیش از صد ساختمان پرخطر وجود داشته که به 90 ساختمان کاهش یافته است. بخشی از این ساختمان‌ها پررفت‌وآمد و برخی بلندمرتبه بودند. این نشان می‌دهد که در دستگاه‌های نظارتی و اجرایی حساسیت ایجاد شده است. پیشنهاد شما برای اینکه روند کاهشی تعداد ساختمان‌های ناایمن سریع‌تر طی شود و این دغدغه عمومی‌تر شود، چیست؟

باید اقدام‌ها، عملیاتی شود. اینکه دادستانی این خبر را اعلام می‌کند (فارغ از اینکه مشکلات بناهای بلندمرتبه چگونه رفع شده و آیا براساس دانش روز صورت گرفته یا نه) به هر حال خوشحال‌کننده است. پیشنهاد من بر اساس نتایج مطالعاتی که اشاره کردم، همچنان این است که متولی امر، وزارت راه و شهرسازی و وزارت کشور (از طریق شهرداری‌ها) است.

  به اجرایی‌شدن این اقدامات امید دارید؟

بله امید داریم و به سهم خود تلاش می‌کنیم. هر چند خیلی از موارد را می‌بینیم که اجرایی نمی‌شوند. باید با امید زنده باشیم.