پاتوقهای محلی، فضای همنشینی
تقریبا بیش از یک دهه است که پاتوقهای محلهای در دستور کار مدیریت شهری قرار گرفته است، از تهران تا کرج و مشهد و... . این فضاها، بهعنوان فرصتی برای ایجاد فضای مکث و گفتوگو در محلات مورد توجه واقع شده است.


تقریبا بیش از یک دهه است که پاتوقهای محلهای در دستور کار مدیریت شهری قرار گرفته است، از تهران تا کرج و مشهد و... .
این فضاها، بهعنوان فرصتی برای ایجاد فضای مکث و گفتوگو در محلات مورد توجه واقع شده است.
تجربه ایجاد این پاتوقها بهخصوص در اواخر دهه 90 شمسی در تهران و دیگر شهرها فرصتهای جدیدی برای اهالی محل ایجاد کرد که با وجود تراکم ساختمانی محلات و محدودیت تردد بهواسطه تسلط ماشین برای کوچه و خیابانهای محله، مکانی برای آنها فراهم میکند که فرصت نشستن و دیدن و گفتوگوکردن را پیدا کنند!
پاتوقهای محلهای، همان سرکوچههای قدیم محلات یا بازارچههای کوچک مرکزی محلات یا سکوهای دم در خانه یا پلههای ورودی به خانههاست که مشتاق پذیرش شهروندان برای دمی گفتوگو و گپ روزانه و درددل بود و به همسایگان محله خوشامد میگفت!
همانجاکه فرصت تعامل و نشستوبرخاست و دوستیها شکل میگرفت، همانجا که شهر با همه غریبگیها آشنای دیرین بود که هممحلهایها را بهسوی خود فرامیخواند تا در غم و شادی در کنار هم باشند!
با رشد شهرنشینی و تغییر سبک زندگی در شهرها و تغییر سیما و منظر ساختمانها و محلات دیگر خبری از آن فرصتهای محلهای برای دورهمی همسایگان و هممحلهایها نبود و اشتیاق گفتوگو و دوستی و یاری و همدلی با نوعی بیپاسخی همراه شده بود؛ چراکه دغدغه زندگی شهری مانع از آن میشد که افراد بتوانند محله و ساختار آن را دوباره بازسازی کنند؛ چراکه محله در بستر روابط و فضا و مکان هویت پیدا میکرد!
با توجه به این مهم، مدیریت شهری در کشور پاتوقهای محلهای را که تصویری امیدبخش برای حیات دوباره و باز زندهسازی مجدد زندگی محلهای بود، فراهم کرد؛ زمینهای که ارتباطات انسانی در آن جریان مییافت و دوستیهایی شکل میگرفت!
در محله خوببخت و اتابک وقتی از کنار پاتوق کنار امامزده سید ملک خاتون در منطقه 15 شهر تهران عبور میکنی، بازیهای رنگارنگ کودکان در کنار مادران که به گپ و گفتوگو نشستهاند، خاطرات هممحلهایها را تداعی میکند یا وقتی در کنار بوستانهای بزرگ، فضاهای سبزی محدود را در عمق محله پیدا میکنی که با چند میز و صندلی در کنار هم بستری برای همنشینی ایجاد کردهاند و مردان و زنان درکنار فرزندان و... به گفتوگو نشستهاند، حس خوب محله تداعی میشود!
بنابراین با توجه به اینکه امروزه سرزندگی و شادابی از مهمترین نیازها و انتظارات شهروندان در زندگی است، ایجاد مکان –فضاهایی که بتواند این مهم را در قالب رویدادهای محلهای یا فضا- مکانهای مکث تداعی کند، الزامی است!
کاهش فضاهای عمومی شهری، بهخصوص در عمق محلات نیاز به توسعه پاتوقهای محلهای را بیشتر کرده است؛ فضای مشترک برای واحدهای همسایگی که حس مشترک در محیط و فضای همدلانه و مشترک را در کنار رابطه انسانی به تجربه بیاورند. ازاینرو شاید اگر در کنار حس سرزندگی شهری مسئله دردسترسبودن و آسایش و آرامش و امنیت را با پیوستگی خوانایی به این پاتوق پیوند بزنیم، شاید بیشتر به نقش این مکانها برای توسعه کیفیت زندگی و تسری روح انسانی در شهر دسترسی پیدا کنیم.
درواقع سرزندگی فضای شهری به سلامت جسم و روح شهروندان کمک میکند و بستر شکلگیری واحد همسایگی یا محلهای را بیشتر تأمین میکند.
شیوع بیماری کرونا ضرورت توجه به این کانونهای همسایگی را برای مدیران و برنامهریزان عیان کرد و این نکته را یادآوری کرد که در شهرها نیازمند واحدهای محلهای ارتباطی و مشارکتی برای تأمین نیازهای اجتماعات محلی هستیم. دراینمیان بهکارگیری عناصری زیباشناسانه در این پاتوقها به همراه نورپردازی متناسب بهویژه در شبهای تابستان بستری نیکو برای گردهماییهای مادران و فرزندان و همسایهها و... است.
درواقع پاتوهای شهری محلی برای حرفهای همسایگی در فضای کوتاه تا منزل و بستری برای قرارهای محلهای خانوارها برای لذت باهمبودن و در کنار هم بودن است!
دسترسی پیاده به این مکانها نخستین یا مهمترین ویژگی آنهاست؛ جایی که امنیت و ایمنی در کنار سرزندگی و نشاط تعریف دوباره میگیرد.
بستری که امید به همدلی و همراهی را بیشازپیش میتواند در محلات شهری نوید دهد!