|

دیپلماسی در بحبوحه جنگ

در بحبوحه جنگ اوکراین، وزرای خارجه آمریکا و روسیه در حاشیه نشست وزرای خارجه G20 در هند به یکدیگر رسیدند؛ دیداری برنامه‌ریزی‌نشده که تنها 10 دقیقه به طول انجامید. شاید در نگاه اول، 10 دقیقه گفت‌وگو، اصلا زمان تأمل‌برانگیزی نباشد؛ اما اگر بر خصومت‌های میان کاخ سفید و کرملین معطوف باشیم که روابطی بسیار تیره‌تر از دوران جنگ سرد را رقم زده است، این دیدار بسیار معنادار است.

دیپلماسی در بحبوحه جنگ

احمد وخشیته-استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه: در بحبوحه جنگ اوکراین، وزرای خارجه آمریکا و روسیه در حاشیه نشست وزرای خارجه G20 در هند به یکدیگر رسیدند؛ دیداری برنامه‌ریزی‌نشده که تنها 10 دقیقه به طول انجامید. شاید در نگاه اول، 10 دقیقه گفت‌وگو، اصلا زمان تأمل‌برانگیزی نباشد؛ اما اگر بر خصومت‌های میان کاخ سفید و کرملین معطوف باشیم که روابطی بسیار تیره‌تر از دوران جنگ سرد را رقم زده است، این دیدار بسیار معنادار است.

اجازه بدهید به این موضوع از زاویه‌های دیگری نیز توجه داشته باشیم؛ همین هفته پیش یعنی چند روز پیش‌تر از این دیدار بود که ولادیمیر پوتین قانون تعلیق مشارکت روسیه در پیمان استارت نو را امضا کرد. یا هم‌زمان با همین ملاقات بود که آمریکا اعلام کرد اعطای بسته کمک‌ نظامی جدید به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار را که بایدن در کی‌یف به زلنسکی قول داد، اجرائی می‌کند. وزیر خارجه آمریکا نیز که پیش از عزیمت گفته بود هیچ برنامه‌ای برای دیدار با همتای روس خود ندارد و سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز اعلام کرده بود که به دلیل مواضع ایالات متحده، دیداری انجام نمی‌شود؛ بنابراین اگر با رویکردی مبتنی بر ایدئولوژی بخواهیم نگاه کنیم، هریک از طرفین اگر احساس می‌کرد که با طرف دیگر ممکن است در راهرو رودررو شود، باید بهانه‌ای برای تغییر مسیر پیدا می‌کرد؛ مثلا رفتن به سرویس بهداشتی.

اما برعکس؛ از آنجایی که سیاست‌ خارجی روسیه و آمریکا مبتنی بر واقع‌گرایی است و دیپلماسی را ابزاری می‌دانند که این امکان را برای کسب بیشترین منافع رقم می‌زند، از هر مسیری که به این نقطه ختم شود، استقبال می‌کنند. از این نظر ملاحظه می‌کنیم که آنتونی بلینکن ابتکار عمل این دیدار را رقم می‌زند و سرگی لاوروف نیز از آن استقبال می‌کند. بدیهی است که در این دیدار که در فرمت یک جلسه رسمی دوطرفه طولانی و از پیش‌ برنامه‌ریزی‌نشده نبود، نمی‌توان انتظار داشت که موضوعات دقیقی مورد مذاکره قرار بگیرد؛ اما 10 دقیقه زمان کافی است برای کلیدواژه‌هایی که به صورت رودررو طرفین به دیگری منتقل می‌کنند که در هریک از آنها، سیگنال مهمی نهفته است که می‌تواند زمینه‌ساز آغاز گفت‌وگوهای رسمی و تحولی ممتاز در مسیر یک بازی برد-برد برای دستیابی به آتش‌بس باشد. به نظر می‌رسد این جمله بلینکن یکی از همین سیگنال‌های مهم است که خصومت‌ها متوقف و گفت‌وگوهای معنادار آغاز شود.

به یاد بیاوریم مقاله هنری کیسینجر را که با عنوان «چگونه از جنگ جهانی دیگری جلوگیری کنیم» در ماه دسامبر نوشت و تنها راه این موضوع را دیپلماسی عنوان کرد؛ بنابراین با شدت خصومت‌ها میان کاخ سفید و کرملین گزاف نیست اگر بگوییم در نقطه عطفی هستیم که یک سوی زبانه‌گرفتن آتش این دشمنی‌ها می‌تواند به ظهور جنگی فراتر از سرزمین اوکراین منجر شود و این درست مصداق همین نکته‌ای است که کیسینجر به نقل از کریستوفر کلارک عنوان می‌کند که رهبران اروپا به خواب رفتند و وارد درگیری شدند که اگر جهان را در پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ پیش‌بینی می‌کردند، هیچ‌گاه وارد چنین منازعه‌ای نمی‌شدند.

اما واقعیت این است که دیپلماسی در زمان جنگ، مسیری بسیار دشوار است؛ چراکه فارغ از پیچیدگی‌ها برای تعریف یک فرایند برد-برد معطوف به منافع همه طرف‌ها،‌ باید افکار عمومی را نیز اقناع کرد؛ توجه داشته باشیم که با پررنگ‌شدن خصومت‌ها، دو‌قطبی خیر و شر برای توجیه اقدامات از سوی دولت‌ها نیز پررنگ می‌شود و عقب‌نشینی در هنگام دیپلماسی نیازمند شجاعت و صبر است.

به‌عنوان مثال اجازه بدهید بار دیگر به همین دیدار بلینکن و لاوروف نگاهی داشته باشیم؛ دیداری که انتقادهایی را در ایالات متحده متوجه وزارت خارجه این کشور کرد تا خبرنگاری از ند پرایس بپرسد که آیا تغییر رویکردی در قبال مسکو روی داده است؟ تا او پاسخ بدهد ما به دیپلماسی در زمان تنش اعتقاد داریم؛ موضوعی که به گونه‌ای دیگر رسانه‌های روسی عنوان کردند که بلینکن در این دیدار از لاوروف درخواست کرده است که روسیه تصمیمش برای تعلیق عضویت در پیمان استارت را لغو کند.

با‌وجود‌این توجه داشته باشیم که هم‌زمان با تمام تاریکی‌ها در روابط مسکو و واشنگتن،‌ همین حدود 10 روز پیش بود [۲۴ فوریه ۲۰۲۳] که روسیه برای نجات جان دو فضانورد روس و یک آمریکایی پرتابگر سایوز را به فضا فرستاد و اتفاقا دو مقام ارشد ناسا نیز برای نظارت بر پرتاب به ایستگاه فضایی بایکونور آمده بودند؛ بنابراین روسیه و آمریکا اگرچه در موضوع معماری امنیتی در یوروآتلانتیک به‌شدت تنش پیدا کرده‌اند؛ اما در حوزه فضایی همکاری‌های نزدیکی را دنبال می‌کنند و اساس همین واقع‌گرایی در تعریف روابط سبب می‌شود تا از هر روزنه‌ای برای دیپلماسی نیز استفاده کنند؛ اگرچه موانعی پر از ناامیدی در مسیر آن قرار دارد؛ اما می‌دانند تنها راه برای پایان کشمکش است.