|

جنون جنگ

رمان «فابیان» از آثار شاخص اریش کِستنر است که نخستین‌ بار در سال 1931 منتشر شد و در آن تصویر زنده‌ای از زندگی در برلین معاصر به دست داده شده است. کِستنر در رمانش نقدی تند و تیز از جناح راست کرده و اخلاقیات آن روزگار را موهن و غیراخلاقی نشان داده‌ و از سوی دیگر، تصویری هجوآمیز از سنت‌های آلمانی به دست داده است. اریش کِستنر، نویسنده، شاعر و طنزپرداز آلمانی بود که در سال 1899 در درسدن متولد شد.

جنون جنگ

شرق: رمان «فابیان» از آثار شاخص اریش کِستنر است که نخستین‌ بار در سال 1931 منتشر شد و در آن تصویر زنده‌ای از زندگی در برلین معاصر به دست داده شده است. کِستنر در رمانش نقدی تند و تیز از جناح راست کرده و اخلاقیات آن روزگار را موهن و غیراخلاقی نشان داده‌ و از سوی دیگر، تصویری هجوآمیز از سنت‌های آلمانی به دست داده است. اریش کِستنر، نویسنده، شاعر و طنزپرداز آلمانی بود که در سال 1899 در درسدن متولد شد. سبک ادبی‌ او با درون‌مایه‌های شوخ‌طبعی و نقد اجتماعی شناخته می‌شود. کِستنر را با آثارش در ادبیات کودکان، به‌ویژه « امیل و کارآگاهان»‌ نیز می‌شناسند. او در سال 1960 مدال بین‌المللی هانس کریستین اندرسن را دریافت کرد و در طول عمرش شش بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده بود. «فابیان» اخیرا با ترجمه اژدر انگشتری در نشر بیدگل منتشر شده و به پیوست رمان مقدمه رادنی لیوینگستون بر ترجمه انگلیسی اثر هم به فارسی برگردانده شده است. او در بخشی از متنش نوشته که اگرچه اریش کِستنر کمونیسم را هم نفی کرده بود، اما روزنامه کمونیستی «پرچم سرخ» این رمان او را ستود. «فابیان» نه‌تنها در دوره انتشارش، بلکه همچنان محل بحث و جدل‌های زیادی است و این نشانه‌ای از زنده‌بودن این اثر است. مترجم انگلیسی اثر نوشته که «فابیان» بیش از پیش جایگاه خود را به‌عنوان یکی از رمان‌های کلیدی جمهوری وایمار پیدا کرده و اثری است که تصویر دقیق و وفادارانه‌ای از حال‌و‌هوای سال‌های احتضارش نشان می‌دهد. او با قیاس این رمان با رمان‌های شاخص دیگری که می‌توان شباهت‌هایی میان آنها یافت، نوشته: «یقینا هستند آثاری که واجد اعتبار ادبی بیشتری باشند؛ برای مثال، کوه جادو اثر توماس مان یا مرثیه‌های دوئینو اثر ریلکه. اما این آثار (در مقام دستاوردهای برجسته ادبی مدرنیسم متعالی) با جامعه‌ای که آنها را پدید آورده پیوندهای غیرمستقیم‌تر و ضمنی‌تری دارند. حتی اپرای سه پولی برشت با برلین میدان الکساندر آلفرد دوبلین نیز موفق نمی‌شوند به خوبی رمان کستنر برلین سال‌های جنون‌آمیز قبل از 1933 را چنین ملموس و بی‌واسطه به تصویر بکشند. شباهت‌هایی با کتاب‌های برلینِ کریستوفر ایشروود وجود دارد، ولی رمان کستنر زودتر از آنها منتشر شد و داستان خود را از زاویه یک خودی روایت می‌کند. علاوه بر این، کستنر –به‌عنوان صدای متین و کنایه‌آمیز لیبرال‌دموکراسی‌ای که به شکلی غم‌انگیز محکوم بود به نابودی- بیان بی‌واسطه و مستقیمی دارد که نویسندگان دیگر، و شاید بزرگ‌تر، از آن بی‌بهره‌اند‌». خود کستنر هم در بخشی از پیشگفتارش با اشاره به دوره‌ای که مدنظر رمان است، نوشته: «بیکاری گسترده، فشار روحیِ ناشی از بحران‌ اقتصادی، میل به کرختی، اقدامات نسجنیده احزاب؛ اینها نشانه‌های وخیم بحرانی قریب‌الوقوع‌اند، و حتی سکوت و آرامش هولناک قبل از طوفان هم بود؛ رخوت قلبی که مثل فلجی همه‌گیر بود. برخی عزم مقابله با طوفان و سکوت کردند، ولی پس زده شدند. ترجیح دادیم به هوچی‌ها و شارلاتان‌هایی گوش دهیم که گچ خردل و دواهای مسموم‌شان را به ملت قالب می‌کردند. دنبال عوام‌فریبان افتادیم، در آن پرتگاه سقوط کردیم، پرتگاهی که اکنون مثل مرده‌های متحرک در آن جا خوش کرده‌ایم و سعی می‌کنیم خود را با آن وفق دهیم، جوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده‌».

«عصیانِ» یوزف روت که مدتی پیش با ترجمه سینا درویش‌عمران و کیوان غفاری در نشر بیدگل به چاپ رسیده بود، عنوان رمانی است که اخیرا در این نشر بازچاپ شده است. یوزف روت یکی از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات آلمانی در میان سال‌های دو جنگ جهانی است. رمان «عصیان» نخست در سال 1924 به صورت سریالی در روزنامه آلمانی «فوروِرتس» منتشر شد و در همان سال در قالب کتاب نیز به چاپ رسید. روت در سال 1894 در خانواده‌ای یهودی متولد شد. او در دوران جوانی در دانشگاه وین فلسفه و ادبیات آلمانی خواند و در 1916 با پیوستن به نیروهای ارتش، تحصیل را رها کرد. جنگ تجربه‌ای است که تأثیر زیادی بر او گذاشت و رد این تجربه در برخی آثار او دیده می‌شود. روت هم به‌عنوان نویسنده و هم به‌عنوان روزنامه‌نگار، چهره مهمی به شمار می‌رفت و در هر دو عرصه شناخته‌شده بود. او در سال 1923 اولین رمانش به‌ نام «تار‌عنکبوت» را نوشت؛ داستانی که البته هیچ‌گاه در قالب کتاب به چاپ نرسید. روت این رمان را به‌ شکل پاورقی در روزنامه کارگر وین چاپ می‌کرد و بعدها آن را به‌ لحاظ ادبی بی‌ارزش دانست. رمان بعدی او «هتل ساوی» نام دارد که در روزنامه فرانکفورتر منتشر می‌شد. «عصیان» سومین رمان یوزف روت است. این رمان که در روزنامه سوسیالیست‌های آلمانی منتشر می‌شد، در سال 1924 در قالب کتاب هم منتشر شد. این سه رمان به دوره آغازین کار روت اختصاص دارند. «عصیان» روایتی است که به واپسین دم زندگی یک انسان و ذهنیت او پرداخته است. یوزف روت در این رمانش، به‌گونه‌ای بی‌رحمانه به مسئله سرنوشت می‌پردازد. در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «آقای آرنولد قدبلند، تندرست و به نسبت متمول بود و بااین‌حال چندان از زندگی‌اش راضی نبود. کسب‌وکارش رونق داشت. در خانه همسری وفادار منتظرش بود که برایش دو فرزند به دنیا آورده بود: دقیقا همان‌طور که آرزویش را داشت، یک پسر و یک دختر. کت‌وشلوارهایش خوب به تنش می‌نشست، کراوات‌هایش همیشه مطابق مد روز بود، ساعت جیبی‌اش درست کار می‌کرد و ساعات روزش با دقت هرچه تمام‌تر برنامه‌ریزی شده بود. هیچ اتفاق غیرمنتظره ناخوشایندی زندگی آرام و منظمش را متزلزل نمی‌کرد. تقریبا غیرممکن بود که سر صبح نامه‌ای‌ آزاردهنده از خویشاوندی فقیر به دستش برسد که در آن عاجزانه از او طلب کمک کرده باشد. اصلا خویشاوند فقیر نداشت. از خانواده‌ای مرفه بود که در آن هیچ دعوا و مرافعه‌ای رخ نمی‌داد. همه اعضای خانواده شبیه هم بودند، با یک‌جور بی‌اعتنایی مسالمت‌آمیز و جهان‌بینی مشابه، نگرش سیاسی مشابه، سلیقه شخصی مشابه، و همین‌طور در تحقیر سلیقه رایج یا پیروی از آن با هم مو نمی‌زدند». منتقدان «عصیان» را روایتی دانسته‌اند که از منطق اروپایی و سرراست قصه پریان پیروی می‌کند و او را یکی از زوایای چهارگوشی می‌دانند که رئوس دیگرش نام‌های بزرگی همچون کافکا، موزیل و تسوایگ هستند. شخصیت اصلی «عصیان» کهنه‌سربازی بازگشته از جنگ جهانی اول است که پایش را در جنگ از دست داده و چیزی جز یک نشان نظامی برایش باقی نمانده است.