تنبیه به دلیل اجرای وظیفه
بهتازگی کلیپهای زیادی از برخورد فیزیکی معلمان و دبیران با دانشآموزان یا اولیا، در فضای مجازی منتشر میشود. یکی از پرسشهایی که مطرح شده این است که اخیرا چه اتفاقی روی داده که اینهمه فیلم و کلیپ از بروز چنین درگیریهایی در مدارس منتشر میشود؟
بهتازگی کلیپهای زیادی از برخورد فیزیکی معلمان و دبیران با دانشآموزان یا اولیا، در فضای مجازی منتشر میشود. یکی از پرسشهایی که مطرح شده این است که اخیرا چه اتفاقی روی داده که اینهمه فیلم و کلیپ از بروز چنین درگیریهایی در مدارس منتشر میشود؟ شاید بتوان گفت تغییر محسوسی در زمینه تعامل معلم، دانشآموز و اولیا رخ نداده و میزان درگیریها چندان فرقی با گذشته نکرده است، جز اینکه پیش از این همراهداشتن موبایل در مدرسه ممنوع بود و در نتیجه دانشآموزان نمیتوانستند از این حوادث فیلم بگیرند و در شبکههای مجازی منتشر کنند، اما در یکی، دو سال گذشته که آموزشها بیشتر در فضای مجازی انجام میشود، دانشآموزان موبایل دارند و میتوانند با تهیه فیلم از حوادث مدرسه و انتشارشان در شبکههای مجازی، آنها را به اطلاع جامعه برسانند. انتشار این کلیپها از یک طرف موجب وهن جامعه فرهنگیان شده و از طرف دیگر نگرانی خانوادهها را درباره نوع برخورد مربیان مدارس با دانشآموزان در پی داشته است. متأسفانه وزارت آموزشوپرورش هیچ راهکاری برای بهبود وضعیت تعلیم و تربیت ارائه نداده و در هر موردی که موجب نگرانی جامعه شده است، بهجای تلاش برای حل بنیادین مسئله و اتخاد راهکاری سازنده و همهجانبه، سعی میکند به سادهترین روش، ماجرا را فیصله دهد. برای مثال، شیوع تنبیه بدنی در مدارس، یکی از نگرانیهای اولیاست، اما آموزشوپرورش نتوانسته آن را به شیوه درست مدیریت کند.
یکی از مهمترین عواملی که موجب شده است تنبیه بدنی دانشآموزان یا درگیری بین دانشآموزان و دبیران زیاد شود آن است که قوانین جامعی برای تبیین و تعریف وظایف دانشآموزان و همچنین وظایف و اختیارات دبیر و معلم وضع نشده است.
برای مثال قانون، تنبیه بدنی دانشآموزان را منع کرده، اما هیچ جایگزینی برای نوع دیگر تنبیه در نظر نگرفته است. دلیل بسیاری از موارد تنبیه بدنی دانشآموز توسط دبیر، برهمزدن نظم کلاس توسط دانشآموز است.
از آنجا که در قانون آموزشوپرورش هیچ تنبیهی برای برهمزنندگان نظم کلاس پیشبینی نشده است (طبق قانون مدارس، معلم حتی مجاز به اخراج موقت دانشآموز از کلاس نیست)، عموم دبیران، مدتها بیانضباطی دانشآموز خاطی را تحمل میکنند و در نهایت زمانی که صبر و حوصلهشان به پایان میرسد، ناخواسته اقدام به تنبیه بدنی دانشآموز میکنند که هم شأن و جایگاه معلم را خدشهدار میکند و هم تأثیر روانی و تربیتی بدی روی روحیه دانشآموزان دارد.
با این همه تاکنون قانونی برای تنبیههای مجاز وضع نشده است. در ادامه به دو کلیپ که در شبکههای مجازی فراگیر شده است، میپردازیم.
1- معاونی با قیچی، بخش کوچکی از موی بلند دانشآموزان را کوتاه میکند و با این کار به آنها یادآور میشود که باید موی بلندشان را اصلاح کنند.
انتشار این فیلم، با نارضایتی مخاطبان و خانوادهها همراه بود، چراکه این کار را ورای اختیارات مدرسه ارزیابی کردند؛ اما باید دانست سالهاست که دانشآموزان پسر موظف هستند موی خود را کوتاه کنند (اصطلاحا با نام مدل موی دانشآموزی) حتی دانشآموزان در روز ثبتنام تعهدنامهای را امضا میکنند که موارد انضباطی شامل محدودیت در پوشش و آرایش موها و رفتار مطلوب در مدرسه، در آن قید شده است.
یکی از بندهای این تعهدنامه «اصلاح موی سر متناسب با شئون دانشآموزی» است. همه دانشآموزان این تعهدنامه را امضا میکنند و موظفاند به آن پایبند باشند و معاونان نیز موظفاند بر حسن انجام این قانون نظارت کنند. اما به محض آنکه شبکههای اجتماعی از کلیپ کوتاهکردن موی دانشآموزان پر شد و افکار عمومی جامعه علیه مدیر و معاون و مدرسه شد، مسئولان وزارت آموزشوپرورش بهجای آنکه مسئولیت قوانینی را که وضع کردهاند، بر عهده بگیرند، در چرخشی 180 درجهای، میگویند: «رفتار فرد خاطی با دانشآموزان، مطابق ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، «اعمال و رفتار خلاف شئون اداری یا شغلی است» که از طریق هیئت رسیدگی به تخلفات اداری و مطابق مجازات و تنبیهات مقرر در قانون مذکور، بررسی و پیگیری میشود». اما باید به این مسئولان محترم یادآوری کرد کوتاهکردن مو، قانونی است که خودتان وضع کردهاید و در تمام این سالها، در تمام مدارس اجرا میشد و یکی از مهمترین وظایف مدیران و معاونان، نظارت بر حسن انجام این قانون است. به بیان دیگر، آن معاون محترم مدرسه، دقیقا به دلیل انجام کاری که طبق قانون، وظیفهاش بود، مؤاخذه شد.
2- چندی پیش یکی از همسایگان، با مراجعه به مدرسه با معاون درگیر میشود. آنچنان که در کلیپ این ماجرا دیده میشود، خویشتنداری معاون مدرسه برای آرامساختن ضارب نتیجهای ندارد و ضارب در حضور دانشآموزان و اولیا و همکاران معاون، او را مضروب میکند، به گونهای که افراد حاضر، ناچار به مداخله شده و فرد ضارب را از معاون دور میسازند. انتشار این کلیپ در فضای مجازی تکدر خاطر جامعه معلمان و فرهنگیان را در پی داشت. هرچند نمونههای چنین رفتاری فراوان است، اما آموزشوپرورش هیچ راهکاری برای کاهش این درگیریها یا برخورد با فرد خاطی و اعاده آبرو و حیثیت فرهنگی گرانقدر در این ماجرا نداشت و تنها به «دلجویی وزیر از فرهنگی هتکحرمتشده»! اکتفا کرد.
مجموع این رویدادها نشان میدهد که آموزشوپرورش هنوز درک نکرده است که شرایط جامعه تغییر کرده و باید خود را با شرایط جدید سازگار کند، بلکه همچنان بر این باور است که همه مشکلات مدیریتی را میتوان با روشهایی مانند «انکار»، «لاپوشانی»، «ریشسفیدی»، «پاککردن صورت مسئله» و... حل کرد. اکنون دیگر زمان آن رسیده است که به آموزشوپرورش یادآوری کرد باید با تغییر و تحول اساسی در قوانین و دستورالعملها، خود را برای آیندهای که شأن معلم و حرمت دانشآموز محترم است، مهیا کند.