پاسخ به انتظارها
اینکه از نظر آماری نمیدانیم کجا هستیم و باید انتظار رسیدن به کجا را داشته باشیم، از مباحثی است که کشور را به ورطه انتقادات عمومی و بیهدف میکشاند؛ درحالیکه دولت اعلام کرده بود انقلاب اقتصادیاش تنها به چهار قلم کالای اساسی منحصر میشود، خبر از افزایش 10 تا 15 درصدی قیمت لوازم خانگی میرسد.
اینکه از نظر آماری نمیدانیم کجا هستیم و باید انتظار رسیدن به کجا را داشته باشیم، از مباحثی است که کشور را به ورطه انتقادات عمومی و بیهدف میکشاند؛ درحالیکه دولت اعلام کرده بود انقلاب اقتصادیاش تنها به چهار قلم کالای اساسی منحصر میشود، خبر از افزایش 10 تا 15 درصدی قیمت لوازم خانگی میرسد. فراموششدن برنامههای پنجساله و دورنمای 1404 ازجمله مباحثی است که مرتب به اجرا لطمه میزند. سخنگوی دولت اعلام کردهاند که مردم فعلا صبر پیشه کنند و تا اطلاع ثانوی انتظار بکشند تا نتیجه تحول اقتصادی روشن شود (نقل به مضمون) تا کی و کجا را خدا داند! کمّیکردن یک کیفیت از مهمترین راههای ارزیابی توفیقات است تا دیگر نیازی به تعاریف و تعابیر کلی نباشد. برای انجام رفرمهای بزرگ اقتصادی باید اهداف اجرای برنامهها را در نظر آورد. نمیتوان برنامهای را اجرا کرد که مبدأ و مقصد آن بهروشنی تبیین نشده باشد. به عبارتی در کشوری که جایگاه آمار در آن بهروشنی تبیین نشده است، اجرای برنامهها در سراشیبیهای تند انتقادها قرار میگیرند و موجب نگرانی دوچندان مردم از آینده میشود. برنامه ساخت مسکن در کشور تنها به رهاشدن قیمت مسکن در کشور انجامید. سیاستهای عجیب و غریب نتوانست کسی را صاحب خانه کند. درحالیکه از همان آغاز روشن بود که دولت برای اجرای این برنامه زمین به میزان کافی ندارد. برنامههای ارزی و... هم که دیگر روشن است به کجا انجامیده است و... .
دولت به جای کاستن از هزینههای نهادها و وزارتخانهها و... بودجه آنها را افزایش میدهد و نهادهای فرهنگی که بینتیجهبودن اقداماتشان سالهاست روشن شده، تنها باد شدهاند و منابع کشور را بردهاند. اصولا در کشور ما هنوز جایگاه برنامه جا نیفتاده است و دولتها در تعقیب برنامهها معلوم نیست به کجا میروند. اگر در دولتهای گذشته دقت کنیم در چهلو اندی سال پیوسته از حماسههای بزرگ اقتصادی که قرار است کشور را متحول کند، سخن گفته شده است و فرجام همه آنها تنها فشار بیشتر بر گرده طبقات و اقشار آسیبپذیر بوده است. به عبارتی دولتها تنها گناه مشکلات را به گردن قبلی انداختهاند؛ ولی هرگز تبیین نفرمودهاند که این برنامه قرار است ما را به کجا برساند و این انقلاب عظیم اقتصادی سرانجام کی ما را به مقصود رهنمون میشود .
برنامهای که نه سر دارد و نه ته همان بهتر که اجرا نشود. باید برای توسعه، برنامهای در راستای انتخاب درست هدف برگزید. سازمان اکو در منطقه برای همکاری ایران و کشورهای منطقه آسیای میانه و توسعه همکاری میان آنها تشکیل شد و دیگر نیازی به امضای اسناد همکاری میان یکایک آنها حس نمیشود و این در حالی است که تاکنون حداقل همکاری مورد انتظار میان آنها فراهم نشده است.
در فروش نفت و گاز و دیگر همکاریها هم ایضا چنین است. قطر مشغول فروش گاز پارس جنوبی است و همکاری کشورهای مختلف را جلب میکند؛ درحالیکه روند توسعه میدان گازی مشترک میان دو کشور مبهم است و... دید و بازدیدهای مرتب میان مقامات ایران و قطر نتوانسته است به امضای قراردادی برای برداشت از میدان گازی مشترک ختم شود.
چنین اوضاعی نمیتواند نویدبخش باشد. باید کارها را به کاردان سپرد. پایبندی لفظی به تعهدات انتخاباتی به تنهایی مشکلات را حل نمیکند. برای درک مشکلات مناطق نیازی نیست هیئت دولت مرتب به استانها سفر کند و با مسئولان ناهار بخورند.
در هفته دولت مطابق سنت دولت ادعاهای شگرفی را مطرح خواهد کرد؛ اما همچنان سفره مردم کوچک و کوچکتر میشود و انتظارها معلوم نیست به کجا ختم شود.
هرکه آمد عمارتی نو ساخت/ رفت و منزل به دیگری پرداخت...