جرمشناسی مسمومیتهای زنجیرهای دختران
ماجرای مسمومکردن دختران دانشآموز روزبهروز ابعاد گستردهتری پیدا میکند؛ چنانکه تبهکاران بعد از قم و بروجرد و قزوین، به تهران نیز رسیدهاند.
ماجرای مسمومکردن دختران دانشآموز روزبهروز ابعاد گستردهتری پیدا میکند؛ چنانکه تبهکاران بعد از قم و بروجرد و قزوین، به تهران نیز رسیدهاند. اجزای این جنایت کاملا حاکی از آن است که این اقدام، یک رفتار تبهکارانه سازمانیافته و برنامهریزیشده است که با هدف معینی که هنوز نمیدانیم چیست به اجرا درمیآید. بعضی از این اجزا را میتوان بهراحتی شمرد:
- هدف تبهکاران مدارس دخترانه است.
- دبیرستانهای دخترانه سوژه اصلی آنهاست.
- شهرهای قربانی کاملا از نظر آبوهوایی و اقلیمی متنوعاند؛ قم، تهران، قزوین، بروجرد، اردبیل. این تنوع نشان میدهد عوامل طبیعی مانند وضعیت آب یا چیزهای دیگر دخالتی در این مسمومیتها نداشتهاند.
- یک نماینده مجلس گفت مسمومیتها ناشی از گاز N2 هستند. این ماده به طور عادی در محیط وجود ندارد. احتمال اینکه چنین مادهای به طور طبیعی و عادی در شهرهای متنوع فقط در جاهای معینی مانند دبیرستانهای دخترانه منتشر شود، صفر است.
- چنین عملیات پیچیده و بزرگی که دهها دبیرستان دخترانه در شهرهای مختلف را در بر بگیرد، نمیتواند محصول کار یک نفر باشد. تهیه ماده سمی، جاسازی آن برای پنهانماندن، انتشار آن در محیط، اقدام در شهرهای مختلف و... عناصری هستند که براساس آنها باید نتیجه گرفت مسمومسازی دختران یک عملیات سازمانگروهی و سازمانیافته است.
- هر اقدام مجرمانه، دارای هدفی معین است. مثلا سرقت برای به دست آوردن مال است. اقدام به مسمومسازی دختران، فاقد منافع مادی است. این اقدام بیش از هر چیز موجب ایجاد ناامنی دختران در محیط آموزشی است. واکنش مردم هم به طور طبیعی برای امنیت جان دخترانشان مدرسهنفرستادن آنهاست. به نظر میرسد هدف تبهکاران نیز چیزی نزدیک به همین است.
عناصری که گفته شد به سادگی نشان میدهد مسمومسازی دختران دبیرستانی در شهرهای مختلف، یک تبهکاری سازمانیافته، برنامهریزیشده و با هدفی سیاسی-اجتماعی است. حال چند پرسش بزرگ این است که: اولا چرا مقامات مسئول هیچ گزارش دقیق و جامعی از این وقایع دهشتبار جنایت نمیدهند؟ ثانیا چرا تاکنون اقدام مؤثری برای کشف و شناسایی تبهکاران به عمل نیامده است؟ این انفعال از آنجا معلوم میشود که تبهکاران، همچنان به کار خود مشغولاند و با افزایش شهرهای قربانی به عملیات خود توسعه میدهند. اگر آنها شناسایی شده بودند، یا خودشان احساس میکردند در آستانه شناسایی و دستگیریاند، حتما عملیات خود را متوقف میکردند. ثالثا وقتی آقای فاضلمیبدی در مصاحبه با «شرق»، این عملیات را کار گروهی هزارهگرا نامید، مجبور شد گفته خود را تکذیب کند. چرا و چگونه چنین اجباری برای او ایجاد شد؟.آنچه در جریان مسمومسازی دختران اتفاق افتاده است موجب نگرانی و ترس مردم است. حال که این ماجرا به تهران رسیده، نهفقط نگرانیها بیشتر شده است، بلکه ابعاد خبری آن بسیار وسیعتر شده و نگرانیها را جنبهای ملی میبخشد. خصوصا در شرایط سخت اقتصادی و پس از ناآرامیهای اخیر کشور، میتواند موج تازهای از نارضایتیها ایجاد کند. آنچه تاکنون در مواجهه با این تبهکاری انجام شده است، بههیچوجه متناسب با ابعاد آن نیست که اگر بود چنین توسعه نمییافت. باید وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و سایر نهادهای امنیتی ارادهای کامل و تمامعیار به کار ببرند تا این گروه تبهکار شناسایی و به مردم معرفی شوند. به نظر میرسد عاملان این وقایع به اهدافی مهمتر میاندیشند که بسیار بدتر از آن باشد که الان دیده میشود.
سر چشمه شاید گرفتن به بیل/
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل.