وظیفه خطیر نهادهای مردمی حافظ میراث شهرها
در هفته آخر فروردین ماه میراث فرهنگی دوباره محور توجه محافل تخصصی قرار گرفت. حال، سوم اردیبهشت روز معمار را به فال نیک گرفته و سعی میکنم چند کلمه در باب مسئولیت مدیران، نهادهای مردمی و متخصصان معمار در امر حفاظت از بناها و بافتهای تاریخی شهرهایمان به عرض برسانم. خبر این بود که ایران عضویتش را در سه سازمان بینالمللی لغو کرد؛ یعنی دولت ایران اعلام کرده که «با توجه به تمایلنداشتن به تداوم عضویت در برخی مجامع بینالمللی، لایحه لغو عضویت در این مجامع را به مجلس تقدیم کرده است».
در هفته آخر فروردین ماه میراث فرهنگی دوباره محور توجه محافل تخصصی قرار گرفت. حال، سوم اردیبهشت روز معمار را به فال نیک گرفته و سعی میکنم چند کلمه در باب مسئولیت مدیران، نهادهای مردمی و متخصصان معمار در امر حفاظت از بناها و بافتهای تاریخی شهرهایمان به عرض برسانم. خبر این بود که ایران عضویتش را در سه سازمان بینالمللی لغو کرد؛ یعنی دولت ایران اعلام کرده که «با توجه به تمایلنداشتن به تداوم عضویت در برخی مجامع بینالمللی، لایحه لغو عضویت در این مجامع را به مجلس تقدیم کرده است». این مجامع عبارت بودند از «شورای بینالمللی موزهها» ایکوم، «شورای بینالمللی محوطهها و بناهای تاریخی (ایکوموس)» و «شبکه سازمانهای علمی جهان سوم» که مصوب شده بود همکاریهایی با وزارت فرهنگ و آموزش عالی و بهویژه دانشگاه صنعتی شریف و سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران داشته باشد. ابتدا حسرت خوردیم که چرا باید در این دوران انزوا از جهان پیشرونده، ما این ارتباطات نحیفمان را هم از دست بدهیم؛ اما انعکاس فوری خبر این بود که ایران از ایکوم و ایکوموس جهانی حذف نشده است؛ زیرا از دولت احمدینژاد به بعد این دو نهاد با پرداخت حق عضویت از سوی اعضا همچنان به فعالیت ادامه میدهند. ایکوموس ایران یک انجیاو است؛ یعنی سازمانی مردمنهاد یا سَمَن، و غیردولتی. در ضمن این شورا خصوصی نیست و بینالمللیبودن آن هم تا زمانی که همه سمنهای ملی کشورهای جهان در آن عضو باشند، پابرجاست. جای زهی سعادت؛ زیرا چشم و دل ما ایرانیها به بناها و بافتهای تاریخیمان است و هرکسی را که در ماندگاری آنها بکوشد
گرامی میداریم. باید بگویم که اگرچه در دهه 60 زمینه شکلگیری انجمنها و تشکلهای مردمنهاد در شهرهای ایران قانوناً ایجاد شد؛ ولی ما تا دهه 80 و تصویب آییننامه مربوطه هیچ تعریف درستی از حوزه نفوذ و اختیارات تشکلهای مردمنهاد نداشتیم. تا قبل از این ما اصلا بهدرستی نمیدانستیم معنی غیرانتفاعی و غیردولتی چیست. تا دوره قاجار که اغلب ساختار ارباب و رعیتی حاکم بود، با تشکلهای صنفی محدود، کارها را حاکمان و ریشسفیدان فیصله میدادند. بعد از آن هم دولتِ شاه قدرتمند به مدرنیزاسیون مشغول بود و انجمنها دخالتی نمیکردند، مگر در کار ادب و هنر و علم؛ اما در نیمقرن اخیر برای کمک به دولت و نظارت بر اجرای وظایفش لازم داریم در زمینههای مختلف «سمن» داشته باشیم. برای محیط زیست، برای بافتهای تاریخی، برای پرورش جامعه جوان و خیریه و...؛ بنابراین مهم است بدانیم که این نهادها چه هستند و وظیفهشان چیست. سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در راستای عمل به وظایف فرهنگی خود در زمینه صیانت از میراث فرهنگی، در سال ۱۹۶۴ در «دومین کنگره معماران و متخصصان بناهای تاریخی» که در شهر ونیز ایتالیا برگزار و به انتشار یکی از مهمترین اسناد جهانی حفاظت از میراث فرهنگی به نام «منشور ونیز» منجر شد، نهادی غیردولتی را تحت عنوان «شورای بینالمللی بناها و محوطهها» (International Council on Monuments and Sites) بنیان نهاد که به اختصار ایکوموس (ICOMOS) نامیده میشود. ایکوموس تنها سازمان غیردولتی جهانی است که برای تحقق نظریهها و روششناسی و فنون حفاظت از میراث معماری و باستانشناختی تلاش میکند.
سازمان میراث فرهنگی نیز سهشنبه هفته گذشته جلسهای را در کاخ گلستان تهران، به مناسبت روز جهانی بناها و بافتهای تاریخی تحت عنوان نشست «بحرانها و منازعات از دریچه منشور ونیز» برگزار کرد. تعدادی از مدیران و کارشناسان مسلط به مسائل میراث کشورمان سخنرانیهای خوبی کردند و گفتند که منشور ونیز در ایران بومی شده است. همچنین ما باید راهحلهایی برای مقاومسازی و حفاظت از بناها و بافتهای 168 شهر تاریخیمان که در جهان یگانهاند و برخی ثبت جهانی شدهاند، داشته باشیم. ما باید در کتابهای درسی از کودکی به مردممان در باب اهمیت بناها و بافتهای تاریخیمان آموزش دهیم.
سازمان میراث باید بودجههایی را برای این اقدامات پایه از دولت و مجلس مطالبه کند. میراث ارزشمند ما ثروتی است که میتواند پایهای برای توسعه اقتصادی بدون نفت در ایران باشد. و ما واقعا برای این کار آماده نیستیم و تلاش زیادی نکردهایم؛ اگرچه بیش از 20 سال است که مردم ما به اهمیت بافتهای قدیمی پی بردهاند و متخصصان ما توانستهاند با طرح کمپینهای مختلف جلوی بسیاری از اقدامات نادرست در همه حوزهها را بگیرند. اگر تاکنون بزرگان میراث مانند مرحوم باقر آیتاللهزاده شیرازی در رأس این نهادها بودهاند، اکنون نوبت همه علاقهمندان به میراث است که برای گشایش این نهادهای مهم و تخصصی وارد صحنه شوند. این نهادها در جایگاه غیردولتی، حتی بهراحتی میتوانند عملکرد دولتها و شهرداریها در حوزه محوطهها و بناها یا موزهها را نقد کنند. اگر در دهه 60 این نهادها هنوز در کشور جا نیفتاده بود، اکنون دیگر قریب به ۲۰ سالی هست که مستقل شدهاند و میتوانند با سرمایهگذاری و مشارکت با اشخاص حقیقی و حقوقی حوزه میراث و گردشگری را هدایت و متحول کنند. در خلال بحثها سؤالهایی هم مطرح شد: اینکه چرا درِ ساختمان زیبا و تاریخی ایکوموس به روی اعضا و مردم علاقهمند باز نمیشود؟ چرا محیطی گرم و پذیرا، مثلا کافه، در فضای باز آن درست نمیکنند تا علاقهمندان جوان و تحصیلکرده را جلب و به فعالیت یا استفاده از کتابخانه تشویق کنند؟ این نوع خدمات حتی میتوانند از سوی غیر ارائه شوند. چرا ایکوموس روحیه نقاد و مطالبهگر ندارد و وقتی بنایی تخریب میشود، اعتراض یا بیانیه صادر نمیکند؟