دریانوردی در اقیانوسی تاریک با بیم موج و گردابی چنین هائل
رویههای اجرائی برای تحول کشور
«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل» تصویرسازی هنری حافظ از زندگی در شرایط متغیر و نامطمئن است. دریانوردی در چنین محیطی دلهرهآور، پیچیده و پرخطر است. فرض کنیم دریانورد ماهری با یک کشتی قدیمی در چنین شرایطی بخواهد کشتی خود را پس از طی مسافتی طولانی به سلامت به ساحل مقصود برساند. اضافه کنید که در مسیر حوادث دریایی هم جابهجا در کمیناند. علیالقاعده، دریانورد ما سختی کار را میداند، ولی چه باید بکند؟
محمدتقی رمضانزاده
«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل» تصویرسازی هنری حافظ از زندگی در شرایط متغیر و نامطمئن است. دریانوردی در چنین محیطی دلهرهآور، پیچیده و پرخطر است. فرض کنیم دریانورد ماهری با یک کشتی قدیمی در چنین شرایطی بخواهد کشتی خود را پس از طی مسافتی طولانی به سلامت به ساحل مقصود برساند. اضافه کنید که در مسیر حوادث دریایی هم جابهجا در کمیناند. علیالقاعده، دریانورد ما سختی کار را میداند، ولی چه باید بکند؟
دانشمندان مدیریت برای ناوبری در چنین شرایطی پیشنهادهایی دارند. برای درک بهتر این موضوع از منظر راهبری تحول، ابتدا چند مفهوم اصلی این موضوع را توضیح میدهم. دریانورد ما ابزارهایی دارد، روشهایی میداند و مسیرهایی برای رسیدن انتخاب میکند. در مدیریت این ابزارها را «منابع» مینامند. این منابع شامل دو دسته «فیزیکی و محسوس» و «معنوی و غیرمحسوس» هستند. داراییهای فیزیکی در مثال ما ابزارهای ناوبری شامل بادبان، سکان، موتور و سایرین است. منابع معنوی شامل تجارب ناوبری، هوش و دانش ناوبری ناخدا و دستیارانش، تصور ذهنی دزدان دریایی از قدرت کشتی و مهارت ناخدا و قس علیهذاست. اما کشتی ما صرفا با «داشته و دانش» به پیش نخواهد رفت و به مقصد نخواهد رسید. روشهای ناوبری و دریانوردی باید به کار گرفته شوند. ناخدا و تیم دریانوردی او بارها و بارها کارهای خود را به ترتیب خاص انجام دادهاند. شروع و پایان کارها و ترتیب و کیفیت آنها ملکه ذهن دریانوردان ما شده است. عالمان مدیریت این عملیات را با ترتیب و اثر مشخص آنها بهعنوان «قابلیت» میشناسند. قابلیتها به دلیل خاصیت روتینشده خود باعث کمشدن اصطکاک اجرائی بین گروههای مختلف و بهرهوری بیشتر میشوند. قابلیتها هم دو دستهاند: اول، قابلیت معمولی که در مثال ما میتواند قابلیت گروه دریانوردی در تأمین خوراک افراد در مسیر، در نگهداری کشتی یا در پیشبینی وضع مسیر باشد. دوم، قابلیت پویا که به وسیله آن قابلیتهای معمولی را برای استفاده در محیطهای جدید بهروز میکند. ناخدای ما در شرایطی که سرعت کند شده و سفر بیشتر از برنامه طول میکشد، باید نحوه مدیریت خوراک و روحیه افراد را تغییر دهد و این کار را مثلا با اضافهکردن برنامه صید ماهی با امکانات محدود خود به روال روزانه دریانوردی انجام میدهد. قابلیتهای اجرائی در بدنه اجرائی کشور و در قالب «نهاد»ها و رویههای آنها ذخیره، نگهداری و مدیریت میشوند. در نهایت انتخاب مسیر. ناخدا با توجه به داشتهها، دانش و قابلیتهای اجرائی کشتی و تیم دریانوردی آن، مسیری برای رسیدن به مقصد در نظر میگیرد و جابهجا با توجه به اتفاقهای جدید ممکن است در مسیر تغییراتی بدهد. در مدیریت این بخش از داستان بهعنوان تعیین «راهبرد» شناخته میشود.
کشورها و سازمانها معمولا ترکیب متنوعی از منابع، روشها و راهبردها در اختیار دارند. منابع یکتا یا داراییهای معمولی، قابلیتهای پویا و قابلیتهای عادی و راهبردهای چابک و کند. شناسایی ضعفها و قوتهای اساسی این ترکیب پیشنیاز موفقیت تحول است. در انتخابات اخیر ناخدای اجرائی کشور مشکل را در «نحوه استفاده» از دانش و داشته، یعنی در اجرای راهبردها میداند. تأکید بر برنامههای توسعه موجود و عدم ورود به جزئیات برنامههای جدید در مناظرههای انتخاباتی میتواند نشانهای از این رویکرد دکتر پزشکیان باشد. در سه دهه گذشته بارها متخصصان و سیاستگذاران برنامههای مفصلی ارائه و تصویب کردهاند که به دلایلی اجرائی نشدهاند. دکتر پزشکیان بر اجرای برنامههای موجود تأکید داشتهاند. اما با توجه به اختلافهای تاریخی بین ذینفعان و ذینفوذان، به نظر میرسد دولت دکتر پزشکیان مسیری پرپیچوخم برای این بهروزکردن سیستم اجرائی خواهد داشت. با این وصف، در ادامه به توضیح روشهای اصولی «تحول اجرا» بر اساس فرضهایی که بیان شد، میپردازم.
برای تحول در سطح کلان، باید مشابه «یک دریانورد ماهر که در دریای توفانی ناوبری میکند»، فکر، انتخاب و عمل کرد. باید از کیفیت قابلیتهای عادی کشور مطمئن شد. با توجه به اهمیت رویهها و اقدامات نهادینهشده در رفع تعارضات اجرائی و البته در ناوبری تحول کشور موارد ذیل قابل ملاحظه مینمایند:
۱- مدیریت چشمانداز و اهداف: برای موفقیت در این سفر پرتلاطم، ضروری است که ملوانان چشمانداز مشترکی با ناخدا داشته باشند. این چشمانداز مشترک برای مدیریت مؤثر تعارضها و برای بازسازی رویهها حیاتی است. توصیه این است که در بدنه دولت به درک عمومی از «مسئله اصلاح قابلیتهای اجرائی» برسید. در این راه همیشه جریانهای مخالف وجود دارند. تعارضات اهداف و روشها را بهعنوان بخشی از مسیر تحول بپذیرید و مدیریت کنید.
۲- توانمندسازی تمام بخشها برای عبور از تلاطم: در میان امواج پرتلاطم اقیانوس، ضروری است که هر ملوان نقش فعالی در راهبری کشتی ایفا کند. به جای انتظار برای دریافت دستورات رئیس دولت، همه بخشها باید تهدیدها و فرصتهای مرتبط با چشمانداز دولت را شناسایی کنند و به آنها پاسخ دهند.
۳- تقویت تعمیر و نگهداری مشترک: هنگامی که کشتی از امواج متلاطم آسیب میبیند، تنها وظیفه ناخدا این نیست که بر تعمیرات نظارت کند. رویههای نهادینهشده موجود را هرچه زودتر احیا کنید. از انعطافپذیری این رویهها استفاده کنید. مثلا کمیتههای بین بخشی موجود در دولت یا بین دولت و سایر قوا را که در آنها چند بخش به مسائل مهم اقتصادی یا سلامت رسیدگی میکنند، تقویت و روالمند کنید.
۴- ایجاد تعادل بین ثبات و انعطافپذیری: کشتی قدیمی باید پایدار باشد تا در برابر فشار امواج خشن مقاومت کند و به اندازه کافی انعطافپذیر باشد تا به جریانهای متغیر پاسخ دهد. انعطافپذیری از فشارهای ناپایدارکننده میکاهد. روشهای نوآورانه برای بستن نشتیهای غیرمنتظره میتواند بازرسیهای کیفی روتین بدنه کشتی را تکمیل کند. همینطور سیاستهای دولتی باید متوجه ثبات بلندمدت و سازگاری سریع با چالشهای جدید باشند.
۵- ارتقای عاملیت بخشها و احترام متقابل بین بخشها: هدایت یک کشتی نیازمند پیوندهای قوی و احترام متقابل بین خدمه است. برای بخشهای مختلف فرصت ساختن رابطه ایجاد کنید؛ محیطی که در آن نظرات همه ارزشمند باشد. برای انتخاب مدیران ارشد توان مدیریت ارتباطات بین بخشی را در نظر بگیرید. جلسات رودرروی منظم بین بخشهای مختلف دولتی میتواند به توسعه درک و احترام مشترک برای نقشهای هر بخش کمک کند. با این رویهها تعارضات را مدیریت و اجرای سیاستها را منسجم کنید.
۶- بهرهبرداری از پویایی رویهها برای سازگاری: رویههای کشتی باید دینامیک باشند، به بخشها اجازه دهند تا به طبیعت غیرقابل پیشبینی اقیانوس و تهدید دائمی حوادث دریایی پاسخ دهند. رویههایی که اهداف متفاوتی را در آن واحد تأمین میکنند، بسازید.
کشور ما مانند یک کشتی باسابقه است در حرکت در عرصه اقیانوس متلاطمی پر از رقابتهای بینالمللی. تمام ملوانان باید با چشمانداز و راهبرد ناخدای اجرائی هماهنگ باشند. بخشهای مختلف در تمام سطوح باید توانمند شوند و همکاری بین بخشی تقویت شود. برای تعادل بین ثبات در رویهها و انعطافپذیری مورد نیاز برای اجرای برنامهها در محیط متلاطم، بخشهای مختلف در عمل هم باید به هم احترام بگذارند. رویههای حلوفصل تعارضات بین بخشی باید تقویت شوند. اینها همه جنسی از قابلیتهای اجرائی هستند که دولت جدید باید آنها را احیا و بهروز کند. این همه بر فرض وجود نیت حمایت، همکاری و هماهنگی کلان اجرائی است.