علی الگوی جاودانه برای حکومتها
یکی از سؤالاتی که همواره ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده، این است که پیامبر، ائمه یا جامعه صدر اسلام متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش بودهاند. جامعه آن دوره، یک جامعه کشاورزی و در قیاس با جوامع کنونی کوچک بوده است.
یکی از سؤالاتی که همواره ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده، این است که پیامبر، ائمه یا جامعه صدر اسلام متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش بودهاند. جامعه آن دوره، یک جامعه کشاورزی و در قیاس با جوامع کنونی کوچک بوده است. بسیاری از جوامع در قرن ۲۱، جوامع صنعتی و فراصنعتی هستند. کشاورزی ماشینیزهشده، نظام حملونقل فوقالعاده پیشرفت کرده است. مسائل نوظهور پدید آمده و جوامع به طرز شگفتانگیزی نسبت به آن جوامع متحول شدهاند؛ بهگونهای که میتوان گفت دو دنیای متفاوت رخ داده است.
لذا با وجود این تحولات شگرف، چرا باید از کسانی صحبت شود که ۱۴۰۰ سال از زندگی آنها میگذرد و آنها را الگو قرار داد؟ این پرسش، بسیار جدی است. اندیشمندان مختلف واکنشهای متفاوتی نسبت به این سؤال داشتهاند. برخی تصور میکنند که الگوبودن پیامبر یا امیرالمؤمنین و دیگر امامان به این معناست که همه چیز را با آن دوران نسبتسنجی کنیم. از اینرو هرچند با محصولات دنیای جدید سر سازگاری دارند، اما با روح و مظاهر تمدن جدید در تقابل هستند. علوم انسانی را برنمیتابند و آن را مظهر تمدن غرب و غربیشدن میدانند. از نام توسعه دوری جسته و واژههای دیگری استفاده میکنند. آنان بهگونهای سخن میگویند که انسان مسلمان و غیرمسلمان دو هویت کاملا مستقل داشته و هیچ وجه مشترکی با یکدیگر ندارند. گروهی نیز با تمسک به برخی روایات ضعیف یا منطبق با شرایط خاص مخاطب، مدعی طب اسلامی شده و در تقابل با طب نوین قرار گرفتهاند.
این تفکر تقابلی خسارات بزرگی به جامعه وارد کرده است. بهعلاوه، این نگرش به دلیل تفاوت واقعی عمل اجتماعی و سیاسی امامان به دلیل تغییر شرایط، به نوعی گزینش توجیهی دچار شده و توانایی این را دارد که به ظاهر تصمیم خود را با یک رفتار از صدر اسلام تطبیق داده و خود را توجیه کند؛ درحالیکه تفاوتها بسیار است و این رفتار ظاهرگرایانه در عمل ابزای برای توجیه سیاستهای خطا درآمده است. با توجه به تحول عمیق جوامع بشری، الگوبودن به معنای یادشده خطاست. آنان در ارزشهای اخلاقی، چگونگی مواجهه با مشکلات، رابطه معنوی با خداوند، چگونگی تعامل با مردم، اخلاق اجتماعی، اخلاق خانوادگی و... الگو هستند. ارزشهای اخلاقی، ارزشهایی پایدار و هویتساز هستند ارزشهایی مانند صداقت، راستگویی، پایمردی، استقامت و صبر جمیل و... که مختص زمان صدر اسلام نبوده، بلکه پیوسته دغدغه اصلی زندگی بشری بوده است. ما در رابطه با حکومت، با مسائلی مواجه میشویم. حکومتها در طول تاریخ برحسب شرایط متحول شدهاند. ساختار اداری حکومت ساده بوده، تفکیک قوا معنا نداشته، تعدد سازمانها و گستره مسائل مانند امروز نبوده است. استانها بهگونهای تقریبا ایالتی عمل میکردند؛ بنابراین شبیهسازی با آن دوران خطایی بزرگ است.
با وجود این، اصول اداره جامعه و ارزشهای حاکم بر حکومت قابل توجه است. برای مثال، در حکومت امیرالمؤمنین، آزادی بیان ارزش داشته و از جایگاه معتبری برخوردار بود. بدترین انتقادها و حتی توهینها توسط خوارج و گروهی از مخالفان به حضرت علی میشد. گاهی اوقات، برخی رفتارها و گفتهها چنان تلخ بود که توسط مردمی که ناظر صحنهها بودند، قابل تحمل نبود و میخواستند واکنش نسبت به فرد هتاک نشان دهند اما حضرت علی چنین اجازهای نمیدادند. درحالیکه همین رفتارها در دوران خلفا تحمل نمیشد، از حقوق خویش مانند سهم از بیتالمال محروم شده، گاه تبعید و گاه مورد آزار قرار میگرفتند. از منظر حضرت علی تا زمانی که اقدام مسلحانه نشده، آزادی مخالفان تضمینشده است.
بنابراین آزادی بیان یک اصل اساسی در حکومت امیرالمؤمنین بود. حتی وقتی مخالفان اراده جنگ میکردند، حضرت راه گفتوگو را انتخاب کرده، سعی میکرد آنان را قانع کند و هیچگاه شروعکننده جنگ نبود. وقتی آنان جنگ را شروع میکردند، حضرت میفرمودند خداوندا تو شاهد باش که من آغازگر جنگ نبودم و تمامی تلاش خویش را برای جلوگیری از آن مصروف داشتم. حضرت پس از جنگ نیز خانواده آنان را از سهم بیتالمال محروم نکرده، آزادی آنان را محترم میشمرد. معیارهای گزینش کارگزاران، نظارت حاکمیت و مردم بر عملکرد آنان، شفافیت، به رسمیت شناختن حق اعتراض، جهتگیری سیاستهای حکومت در جهت افزایش رفاه، عدالت و تضمین حقوق مالکیت، نظارت بر بازار و نه دخالت در آن و بسترسازی ارتقای فرهنگی جامعه ازجمله مواردی است که هر حکومتی باید از آن درس گیرد. اگر آن ترور و حادثه نبود، جهان امروز سمتوسویی دیگر داشت.