نمای ساختمانها به چه کسی تعلق دارد؟
بخش عمدهای از ساختمانسازیهایی که در شهرهای ما انجام میگیرد، در قطعات محدود و مشخصی از عرصههای شهری است که عمدتا از طریق پلاکهای مجاور محدود شدهاند. بنابراین ساختمانی که توسط مهندسان و سازندگان ساخته میشود و به اجرا درمیآید، بهواسطه جدارههای ساختمانهای همجوار پوشیده میشود و عموما هر ساختمان صرفا یک نمای رو به خیابان و فضای شهری دارد.
بخش عمدهای از ساختمانسازیهایی که در شهرهای ما انجام میگیرد، در قطعات محدود و مشخصی از عرصههای شهری است که عمدتا از طریق پلاکهای مجاور محدود شدهاند. بنابراین ساختمانی که توسط مهندسان و سازندگان ساخته میشود و به اجرا درمیآید، بهواسطه جدارههای ساختمانهای همجوار پوشیده میشود و عموما هر ساختمان صرفا یک نمای رو به خیابان و فضای شهری دارد. البته همیشه اینگونه نیست. در مواردی معدود، قطعات زمینها بهگونهای است که ممکن است دو یا سه یا حتی چهار ضلع رو به فضای شهر داشته باشد و در این شرایط است که حجم و پلاستیک ساختمان، فرصت خودنمایی و عرضاندام پیدا میکند یا حتی بعضا ضوابط و مقررات شهری در برخی قطعات زمین، این اجازه را میدهد که یک ساختمان از اضلاع پیرامون زمین خود عقبنشینی کرده و فرصت بازیهای حجمی داشته باشد.
بنابراین میتوان گفت ساختمانها همواره جدارههایی رو به فضای عمومی شهرها دارند و این موضوع، محل اصلی بحث ماست. معیارهای طراحی جداره بیرونی ساختمان یا به عبارت فنی، نمای ساختمان، چیست؟ نمای ساختمان به چه کسی تعلق دارد؟ در دوره عضویت در شورای پنجم پایتخت، به اعتبار مسئولیت کمیته معماری و طرحهای شهری شورا، مسئولیت نظارت بر کمیتههای نمای مناطق 22گانه را بر عهده داشتم. شورای پنجم در مصوبه «طراحی، پایش و اجرای نماهای شهر تهران» مقرر کرده بود که با شکلگیری کمیتههای نمای مناطق در 22 منطقه تهران و همچنین یک کمیته بناهای خاص و شاخص در اداره کل معماری و ساختمان در معاونت شهرسازی و معماری، نماهای ساختمانهایی که قرار است به اجرا درآید، به لحاظ فنی و کارشناسی، زیباییشناختی و نیز به لحاظ حقوق عمومی بررسی شود. در این رابطه چند نکته شایان ذکر است. نخست اینکه، به گمان من نمای ساختمانهای را باید از سه جنبه مورد بررسی قرار داد.
اول. از جنبه فنی و مهندسی. طبیعتا طرح نما و جزئیات اجرائی آن باید درست و دقیق باشد. باید به لحاظ استانداردهای ساخت و مباحت مرتبط با مقررات ملی ساختمان، همه معیارهای فنی و مهندسی و همچنین ضوابط طرحهای تفصیلی در آن رعایت شده باشد.
دوم. از جنبه زیباییشناختی. اینکه نمای یک ساختمان چگونه باید به لحاظ زیباییشناختی با ذوق و سلیقه عمومی و نیز هارمونی کلی بافت پیرامون آن سازگاری لازم را داشته باشد و ساز ناکوک نزند.
سوم. از جنبه حقوق عمومی. پرسش اینجاست که نمای ساختمان به چه کسی تعلق دارد؟ به سازنده آن؟ به مالک یا مالکان آن؟ به معماری که آن را طراحی کرده است؟ به اهالی و ساکنان آن کوچه و خیابان؟ به همه مردم شهر؟ این پرسش، اهمیتی جدی دارد. دیدگاه کلی ما در شورای پنجم این بود که نمای ساختمان علاوه بر اینکه متعلق به مالک آن است، به شهروندان و شهر نیز تعلق دارد و بنابراین جنبه حقوق عمومی نیز در آن قابل بحث است.
در کمیتههای نمای مناطق 22گانه که با مصوبه شورای پنجم، از ترکیب کارشناسی خوب و متنوعی تشکیل شده بود، طرح نماها پیش از ساخت به بحث گذاشته میشد و در مواردی برای اصلاح، مجددا به تیم طراحی آن ارجاع میشد. ترکیبی که علاوه بر مسئولان و کارشناسانی از حوزه معماری و شهرسازی شهرداری، استادان رشتههای معماری و طراحی شهری، افراد حرفهمند با معرفی و تأیید صلاحیت از سوی جامعه مهندسان مشاور ایران و نیز ناظر شورای شهر تهران حضور داشتند. اخیرا در شورای ششم، متأسفانه افراد حرفهمند که از سوی جامعه مهندسان مشاور معرفی میشدند و بر اساس ارزیابیهای ما در کمیسیون معماری و شهرسازی شورای پنجم، حضور آنها به ارتقای کیفیت کاری کمیتههای نما کمک قابلتوجهی کرده بود، حذف شدند و به گمانم این اقدام به کیفیت این موضوع لطمه وارد خواهد کرد. به اجمال میتوان گفت نمای ساختمان اگرچه امری قابلتفکیک از کلیت طراحی معماری ساختمان نیست، اما بالاخره در بافتهای شهری متراکم ما و ضوابط و مقررات حاکم بر ساختوساز، موجودیتی تاحدودی مستقل یافته است و نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت و بالاخره باید مدیریت شهری از سه جنبه فنی مهندسی، زیباییشناختی و حقوق عمومی نسبت به این موضوع توجه کافی نشان دهد و به بهانه کاهش زمان صدور پروانه و مسائلی از این قبیل، فرایند بررسی و تأیید و تصویب طرح نماهای ساختمانها را کمرنگ نکند.