اصل بر علنیبودن دادرسی است اما غیرعلنی برگزار میشود
بنا بر قانون اساسی اصل بر علنیبودن محاکمات در دادگاه است اما غیرعلنیبودن آن هم در مواردی است که قاضی دادگاه آن را اعلام میکند و علت آن را هم کامل توضیح میدهد. پس اصل بر علنیبودن دادرسی است که اگر افرادی غیر از طرفین دعوا و همراهان آنها بخواهند شرکت کنند، مانعی نباشد ولی متأسفانه فعلا اصل بر غیرعلنیبودن است
نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری: بنا بر قانون اساسی اصل بر علنیبودن محاکمات در دادگاه است اما غیرعلنیبودن آن هم در مواردی است که قاضی دادگاه آن را اعلام میکند و علت آن را هم کامل توضیح میدهد. پس اصل بر علنیبودن دادرسی است که اگر افرادی غیر از طرفین دعوا و همراهان آنها بخواهند شرکت کنند، مانعی نباشد ولی متأسفانه فعلا اصل بر غیرعلنیبودن است؛ یعنی در ایران قضات بهصراحت اصل را بر غیرعلنیبودن گذاشتند، درحالیکه قانون اساسی و قوانین عادی اصل را بر علنیبودند میگذارند. رویه و شیوهای که الان در ایران پیاده میشود غیرعلنیبودن است و برای مثال نمیتوان داخل دادگاه انقلاب شد، طرفین دعوا و وکیل که دعوت شدهاند، میتوانند وارد شوند ولی فردی مثل خبرنگار، دانشجو، حتی فرد معمولی امکان واردشدن را ندارد که این شیوه غیرعلنیبودن آسیب جدی بههمراه خواهد داشت؛ بنابراین اصل بر علنیبودن است، مگر پروندههای خاص که قاضی اعلام میکند. یک خبر خوش هم چند روز پیش در رسانهها خواندم که از این به بعد قرار است تا احکام دادگاه را با تغییراتی در اسم طرفین منتشر کنند که اگر این اتفاق بیفتد، ما به مهمترین منبع یعنی احکام دادگاه دسترسی خواهیم داشت. در کنار این قابل تأکید است در صورت علنیبودن دادگاه همه مردم که نمیروند، فردی که کار پژوهشی میکند، دانشجو یا خبرنگار آنجا حاضر میشود تا از آن چیزی یاد بگیرد. یکی از منابع علم حقوق دکترین قضائی یا رویه قضائی است که آن استدلالی که قاضی از موضوع میکند، برابر اصل ۷۳ قانون اساسی تفسیر قوانین عادی مجلس شورای اسلامی است و صراحتا میگوید این تفسیر مانع از تفاسیر دادرسان در مقام احقاق حق نمیشود، یعنی یک قاضی که پشت میز نشسته درباره یک موضوعی اظهارنظر میکند و قانون هم تفسیر خودش را دارد، به همین علت است که میبینیم رویههای مختلفی در دادگاه صورت میگیرد که یک حالت تهافتی یا تناقضی بین آرا پیش میآید و به همین علت هیئت دیوان عالی کشور آرایی را که رویههای مختلف دارد، بررسی میکنند و آن را که به ثواب نزدیکتر است، برمیگزینند، تا این اندازه دکترین اهمیت دارد.
من هر کشوری که میروم سعی میکنم به دادگاه آنجا بروم و هرگز مانعی برای حضورم وجود نداشته، حتی زمان دانشجویی ما را به اجبار به دادگاههای مختلف میبردند، در صورتی که دو سال پیش تلاش بسیار کردم دانشجوهای مقطع کارشناسی را به دادگاه ببرم که بعد از تلاش بسیار رفتند، بعد از جلسه دادگاه جهانبینی این جوانها نسبت به کار قضاوت تغییر کرده بود و بسیار مؤثر واقع شده بود.