فرستادن کودکان آسیبدیده به جای اشتباهی
موضوع حمایت از کودکان بدسرپرست یا هر کودکی که دارای والد است اما امکان ادامه زندگی در کنار آنها را ندارد، همواره در میان کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی مطرح بوده است.
موضوع حمایت از کودکان بدسرپرست یا هر کودکی که دارای والد است اما امکان ادامه زندگی در کنار آنها را ندارد، همواره در میان کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی مطرح بوده است. خلأهای قانونی یا بهروزنشدن آنها همراه و همسو با تغییرات اجتماعی بارها مورد تذکر و نیاز به اصلاح قرار گرفتهاند اما اتفاقی رخ نداده و شاهد هستیم که جمعیت قابل توجهی از دختران و پسران در سنین کم و تا 18سالگی با بحرانهای زیادی در خانواده و جامعه روبهرو هستند. به عبارتی این کودکان کانون امن زندگی خود و حلقه نزدیکترین افراد زندگی خود را به دلیل آسیبهای بسیار ترک میکنند و به دلیل عدم حمایت نهادهای حمایتی و دولتی، پایشان به خیابان باز میشود و دیگر این عرصه جایی است که کوچک و بزرگ نمیشناسد.
حبیب بهرامی، کارشناس آسیبهای اجتماعی و مدیر مؤسسه کاهش آسیب «سیمای سبز رهایی» میگوید دولتها وظیفه دارند فضایی را ایجاد کنند تا همه کودکانی که به دلایل مختلف آسیبی از خانه و خانواده بیرون آمدهاند، جایی برای ماندن داشته باشند تا در معرض آسیب بیشتر قرار نگیرند و این موضوع ربطی به دختر یا پسر بودن کودک ندارد و هر دو در معرض آسیبهای زیادی هستند.
او با اشاره به حمایتها و اقدامات خوبی که دولتها در این سالها در راستای حمایت از افراد آسیبپذیر انجام دادهاند، گفت: دولتها بهخصوص در حوزه حمایت از افراد درگیر اعتیاد اقدامات زیادی را انجام دادهاند و خانههایی را به عنوان مراکز توانمندسازی و جامعهپذیری معتادان بهبودیافته ایجاد کردهاند تا معتادان جایی برای ادامه زندگی داشته باشند. در شرایطی که دولت برای گروههای آسیبدیده از اعتیاد چنین مراکزی را ایجاد میکند، چرا نباید برای کودکان و نوجوانانی که در معرض انواع آسیب در خیابان و جامعه هستند، اقدام کند.
او با تأکید بر اینکه ایجاد چنین مراکزی برای کودکان رهاشده از سوی والدین در واقع همان پیشگیری از آسیبهای بیشتر است، گفت: ما همواره با کودکان و پسربچههایی روبهرو هستیم که در معرض انواع آسیب هستند و در حالی که والدینشان زنده و سالم هستند اما حامی و خانواده همراهی ندارند و در چنین شرایطی نجات این کودکان اولویت بیشتری دارد.
بهرامی افزود: در حال حاضر گروههای آسیبدیده زیادی را با شرایط متفاوت در کشور داریم که از شرایط بیخانمانی و آسیبهای ناشی از آن رنج میبرند؛ از ترنسها که به دلیل فرهنگ و فشار خانواده خانه را ترک میکنند تا کودکانی که حاصل طلاق و اختلافات خانوادگی هستند. تمام گروههای خاص و آسیبپذیر حق دارند مورد حمایت باشند و سرپناهی برای خود داشته باشند، اما موضوع افراد سالم و کودکان و نوجوانان سالمی که به هر دلیلی فضایی امن برای زندگی ندارند، متفاوت است و این افراد باید در اولویت باشند و اولویت راهاندازی فضای امن برای این افراد همان امر پیشگیری است که هزینه کمتری نسبت به درمان دارد. چنانچه شرایط پذیرش و امنیت این کودکان و نوجوانان در معرض آسیب را فراهم نکنیم، باید هزینههای هنگفتی را برای درمان مسائل متعددی که آنها را تهدید میکند، بپردازیم.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی با بیان اینکه سازمان بهزیستی فضایی برای اسکان امن کودکان پسر 18ساله که آسیبهای مختلفی دارند، ندارد و مجبور میشود موارد آسیبخورده را به مراکزی که در حوزههای دیگر فعال است ارجاع دهد، گفت: مثلا مورد ترنس را به پناهگاه شبانه منتقل کردهاند و همه ما میدانیم که کیس ترنس در هر دو سرپناه زنان و مردان میتواند تهدید باشد و همزمان مورد آسیب هم قرار بگیرد و اساسا انتقال این افراد به چنین فضایی اشتباه است. حالا در نظر بگیرید پسربچهای که فاقد هر نوع آسیب است و در عین حال قابلیت و استعدادهایی هم دارد اگر به چنین مراکزی که برای آسیبهای مشخصی فعال هستند ارجاع شود، زمینه آسیب بیشتر را فراهم میکند. در واقع عادیترین و دردسترسترین آسیب مسری در چنین فضاهایی اعتیاد است که میتواند به راحتی گریبانگیر این کودکان شود.
بهرامی افزود: برخی از گروههای مردمی و انجیاوهای فعال همچون طلوع بینامونشانها چنین آسیبی را شناسایی کرده و فضاهایی را برای نگهداری این کودکان و پسربچههای بلاتکلیف در این سن ایجاد کردهاند اما قابل تعمیم به کل کشور نیست و سازمان بهزیستی میتواند در ارتباط با این گروههای مردمی، موارد حمایتی خود را به این گروهها و نهادهای مردمی ارجاع دهد.
بهرامی افزود: به نظر میرسد اگر دولت به سازمانهای مردمنهاد بهای بیشتری دهد و آنها را به رسمیت بشناسد، توانمندی این سازمانها برای حمایت از این اقشار به مراتب از دولت بالاتر است. اگر سنگاندازی و تخریب نباشد، این ارگانهای غیردولتی در میان همه خلاأهای قانونی و محدودیتهای اجتماعی، عملکرد خوبی در حمایت از این افراد دارند. بهترین گزینه این است که دولت در خلأ حضور و عدم توانایی ورود خود، تسهیلگری را انجام دهد تا گروهها و سازمانهای مردمنهاد خودشان وارد این فضا شوند یا در همکاری اشتراکی با هم از این اقشار در معرض آسیب حمایت کنند. در عین حال خیرین زیادی هستند که از این سازمانهای مردمنهاد و گروههای آسیبپذیر حمایت میکنند و باید از فرصت این حضور و همکاری به نفع اقشار آسیبدیده استفاده کرد.
مدیر مؤسسه کاهش آسیب «سیمای سبز رهایی» میگوید بهزیستی میتواند در نشستی مشترک با سازمانهای غیردولتی، دستورالعملی را با توجه به محدودیتهای قانونی و آییننامهای تدوین کند و مراکز و فضاهایی امن را برای این کودکان و بهخصوص پسربچهها داشته باشد تا این کودکان در زمان مناسبی وارد دانشگاه یا بازار کار شده و زندگی عادی و سالمی را شروع کنند.