در جنگ انسان بازنده است
لالیگا در جریان است و در پخش تلویزیونی بازیها تابلوی نتایج گوشه تصویر است و پرچم زرد - آبی کوچکی هم آنجاست که چندان توجهی به خود جلب نمیکند. بازیهای سری آ ایتالیا هم در جریان است و تابلوی نتایج این بازیها در پخش تلویزیونی هم با واژه PEACE (صلح) همراه شده است.همین.
لالیگا در جریان است و در پخش تلویزیونی بازیها تابلوی نتایج گوشه تصویر است و پرچم زرد - آبی کوچکی هم آنجاست که چندان توجهی به خود جلب نمیکند. بازیهای سری آ ایتالیا هم در جریان است و تابلوی نتایج این بازیها در پخش تلویزیونی هم با واژه PEACE (صلح) همراه شده است.همین. روزهای اول حمله روسیه به اوکراین جامعه جهانی بهشدت احساساتی بود و از شرق تا غرب سیل همدردی انسانها با انسانها به پا بود، حالا همچنان جنگ در جریان است ولی همدردی؟ آمریکاییها نگران کاهش قدرت خرید و تفریح بهخاطر تورم چنددرصدی هستند و اروپاییها نگران اینکه مبادا در زمستان سردشان شود. مسلسلهای آمریکایی و روسی، گلولههای چینی و آلمانی، بمبهای انگلیسی، موشکهای کرهای و فرانسوی و پهپادهای ترکیهای و ... مشغول کار هستند. هرروز مردان و زنان و کودکانی بر زمین میافتند. هر روز پدران و مادرانی داغدار جوانمرگهای خود میشوند و کودکانی یتیم میشوند. میزان درد و رنج آنان را نمیشود با ردیفی از کلمات توصیف کرد. برنده این جنگ کدام طرف است؟ اوکراین؟ زمین سوختهای با زیرساختهای نابودشده که اگر جنگ همین امروز هم تمام شود تا دههها آرامش و رفاه را نمیبیند؟ یا روسیه که هزینههای وحشتناک جنگ فرسایشی را میپردازد؟ مطمئن باشید این جنگ با تبعات گستردهاش بر ساختار سیاسی– اقتصادی– اجتماعی شبهابرقدرتی به نام روسیه در تاریخ ثبت خواهد شد. اصلا میتوان از برنده حرف زد؟ از بازندهها چه؟ متأسفانه اصلیترین بازنده جنگها «انسانها» هستند. تودههای چندمیلیاردی انسانهایی که نمیتوانند مانع بروز جنگهایی شوند که توسط چند صد نفر انسان! برنامهریزی و اجرا میشوند تا قدرت و ثروت بیشتری در کانونهای چند نفری انسانی! مجتمع شود. تفکر در باب جنگ ناامیدکننده و خجالتآور است. احساس لحظهایام این است که انسانیت هیچ دورهای تا این حد منفعل و خویشاندیش نبوده، یادم میآید در همین چند سال اخیر جنگها یمن، سوریه، عراق و افغانستان را به ویرانههای آخرالزمانی بدل کردند ولی سطح دغدغه اکثر مردم جهان حفظ قدرت خرید بود یا تولید سلفیهایی برای شبکههای مجازی، قبل از آن هم جنگ بوسنی در قلب اروپا جاری بود و انگار نه انگار. در دهههای اخیر جنگها در لیبی و سودان و سومالی و اتیوپی آفریقایی و ویتنام و کامبوج و کره آسیایی میلیونها انسان را به خاک افکند. پیش از آن هم در مقیاسی بینظیر در جنگهای جهانی توحش و خشونت در جریان بود و پیش از آن هم... . اکثریت انسانهای جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم باور داشتند جهان دیگر روی جنگ را به خود نخواهد دید. اما تنها چند سال بعد بسیاری از کشورهای جهان آشکار و پنهان در کره و ویتنام درگیر بودند و تمام حرکتهای صلحطلبانه عامه مردم بازنده بودند. اگر کلان فکر کنید از انسان ناامید میشوید. مردم، آن توده بسیاربسیار بزرگ انسانی به نام مردم جهان، از جنگ و خشونت بیزار است، اما درعینحال قدرت توقف جنگ بهعنوان بزرگترین نماد خشونت را هم ندارد. اگر فکر کنید از انسان ناامید میشوید.