رفتارهای نادرست حرفهای و پیشرانی شرایط
در کنار مواردی مانند ضعف قوانین و مقررات و نظام اداری، ضعف عوامل کنترلی و نظارتی، ضعف فناوری و روشهای اجرائی، ضعف کیفی مصالح مصرفی و غلبه سوداگری بر اصول و قواعد فنی، بخشی از آنچه موجب ازدسترفتن ساختمانهایی برخوردار از استحکام، ایمنی، آسایش، صرفه اقتصادی و بهرهدهی مناسب میشود، در ضعف مسائل رفتاری و اخلاقی شبکه انسانی ساختوساز قابل جستوجو است.
در کنار مواردی مانند ضعف قوانین و مقررات و نظام اداری، ضعف عوامل کنترلی و نظارتی، ضعف فناوری و روشهای اجرائی، ضعف کیفی مصالح مصرفی و غلبه سوداگری بر اصول و قواعد فنی، بخشی از آنچه موجب ازدسترفتن ساختمانهایی برخوردار از استحکام، ایمنی، آسایش، صرفه اقتصادی و بهرهدهی مناسب میشود، در ضعف مسائل رفتاری و اخلاقی شبکه انسانی ساختوساز قابل جستوجو است. مهندسان طراح، ناظر و مجری به همراه سایر شاغلان در ساختمان، مالکان و کارفرمایان، بهرهبرداران، مسئولان و مأموران نهادهای متولی، شبکه انسانی ساختوساز را تشکیل میدهند. وزارت راه و شهرسازی در سال 1395 با توجه به مسائل اخلاقی حاکم بر ارائه خدمات مهندسی، دستورالعملی تحت عنوان «نظامنامه رفتار حرفهای اخلاقی در مهندسی ساختمان» تدوین و به سازمانهای نظام مهندسی ابلاغ کرد که البته هیچگاه مورد توجه و تلاش برای ترویج آن از سوی سازمانهای نظام مهندسی ساختمان قرار نگرفت. در ادامه بارزترین مصادیق رفتارهای نادرست و رعایتنشدن اخلاق در ارائه خدمات مهندسی نظام ساختوساز شهری ارائه میشود.
1- ارائه گواهیهای صوری و جعل سابقه کار در بدو ورود به حرفه و اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی
2- انجام طراحی در صورتی که فرد فاقد پروانه طراحی است و اخذ مهر و امضای تأیید از مهندسان دارای پروانه
3- تأیید نقشهها و طرحهایی که توسط افراد دیگر تهیه شده و بررسینکردن کافی در نقشه و طرح تهیهشده
4- عدم رعایت موارد آییننامهای در طراحی برای به اصطلاح سبکسازی طرح برای جلب مشتری (بسازوبفروشها) به دفتر طراحی
5- انجام طراحی با دانش اندک و عدم تسلط به همه مباحث فنی و آییننامهای
6- بازدیدنکردن کافی به لحاظ تعداد بازدیدها و صرف وقت کافی در هر بازدید برای بررسی همه موارد نظارتی
7- انجام نظارت با دانش اندک و عدم تسلط به همه مباحث فنی و اجرائی و نظارتی
8- چشمپوشی و صرفنظر از اشکالات اجرائی در جهت اخذ مابازای ریالی از مالکان در جایگاه ناظر و مجری
9- سختگیری بیجا و به اصطلاح مچگیری نسبت به موارد ساده و پیشپاافتاده و قابل اغماض و اصلاح برای اخذ مابازای ریالی از مالکان
10- قبول تعهد و پذیریش مسئولیت اجرای ساختمان بهعنوان مجری ذیصلاح و در عمل انجامندادن تکالیف و وظایف قانونی (مجری صوری)
11- بهروزرسانینکردن دانش حرفهای بعد از اخذ پروانه اشتغال و مطالعهنکردن ویرایشهای بعدی مقررات ملی ساختمان
12- تحویل پروانه اشتغال به کار مهندسی به شرکتها و اشخاص حقوقی بدون ارائه خدمات مهندسی
13- بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی کارگاه در جایگاه مجری و ناظر (مواردی مثل حفظ و حراست از گیاهان و درختان اطراف، مصرف بیرویه آب، مصرف بیرویه انرژی، آلودگی هوا از انتشار گرد و غبار قابلکنترل و دود دستگاههایی که امکان حذف یا کنترل دارند)
14- بیتوجهی به وضعیت کارگران مشغول در ساختمان به لحاظ قراردادی، ایمنی، بهداشتی، معیشتی و کرامت انسانی
15- اسرافکاری و عدم رعایت حقوق کارفرما برای اجرای بهینه ساختمان به لحاظ زمانی و هزینهای
16- رعایتنکردن حقوق همسایگان و اشخاص ثالث برای رعایت ایمنی پیرامون کارگاه (شعاع مؤثر) و عدم رعایت و کنترل آلایندههای صوتی و بصری
17- انجامندادن بررسیهای کافی و لازم و ارائه گواهیهای صوری در جایگاه بازرس و آزمایشگر جوش، بتون، خاک و سایر مصالح
18- عدم پرهیز و انصراف مهندس از کاری که به لحاظ فیزیکی، فکری، علمی و زمانی امکان ارائه خدمات بهینه را ندارد.
البته علل وقوع چنین مواردی نیاز به بررسی و زمینهکاوی دارد. زمینه بروز بسیاری از بیاخلاقیهای رایج، قوانین و مقررات و نظام اداری و اقتصادی ساختوساز است که مسائل رفتار حرفهای مهندسان در کنار آنها بهعنوان عوامل ازدسترفتن کیفیت ساختمانها مطرح میشود. بهعبارتی ضعفها و انحرافات نظام اداری و اقتصادی حاکم، هم کاهش کیفیت ساختمانها را در پی دارد و هم کاهش کیفیت خدمات مهندسی را موجب میشود. در همان سالی که نظامنامه اخلاق حرفهای از سوی وزارت راه و شهرسازی ابلاغ شد، وزارت مذکور تلاش بسیاری کرد تا در قالب «آییننامه کنترل ساختمان» به اصلاح رویهها و روابط حرفهای حاکم بر ساختوساز بپردازد اما با مخالفتهای سنگین ذینفعان وضع موجود و عوامل و نمایندگانشان در هیئت دولت و مجلس و شهرداریها مواجه شد. مسئلهای که باعث شد نظامنامه اخلاقی مهندسی هم به دست فراموشی سپرده شود. محیط و شرایط موجود است که هم تعدد رفتارهای نادرست و هم تعدد عاملان به آن رفتارها را به وجود میآورد. در مثالی درخصوص کارکرد «قفل» عنوان میشود که اندکی از افراد اگر قفل و بستی هم در کار نباشد به حریم دیگری وارد نمیشوند و اندکی دیگر با وجود قفل هم، باز درصدد شکستن حریم برمیآیند اما اکثر افراد در مواجهه با در بسته و قفل از ورود به حریم دیگری صرفنظر میکنند. در شرایطی که محیط، افراد را به سمت رفتارهایی خاص و یکدست پیش میراند، نمیتوان انتظار رعایت آرمانهای اخلاقی از اکثر افراد داشت. با اصلاح شرایط، تعداد اندکی از رفتارهای نادرست و تعداد اندکی از عاملان به آن رفتارها باقی میماند.