|

هزاران افسوس برای یک خودکشی

مرگ دانشجوی دکترای رشته برق دانشگاه تهران بر اثر خودکشی، شوک بزرگی را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت. در شبکه‌های اجتماعی بیشتر خانواده‌ها و پدر و مادرها بودند که در شوک این خبر فرو رفتند.

هزاران افسوس برای یک خودکشی
گیسو فغفوری دبیر صفحه آخر روزنامه شرق

مرگ دانشجوی دکترای رشته برق دانشگاه تهران بر اثر خودکشی، شوک بزرگی را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت. در شبکه‌های اجتماعی بیشتر خانواده‌ها و پدر و مادرها بودند که در شوک این خبر فرو رفتند. در اوج خبرهای تلخ این روزها، این خبر مانند تیری بود که بر دل بسیاری از خانواده‌هایی نشست که امیدوار به آینده ایران به خاطر تلاش فرزندان‌شان بودند.

روز شنبه ۱۲ آذر که خبرگزاری ایسنا این خبر را مخابره کرد، اندکی بعد بیانیه دانشگاه تهران منتشر شد که این دانشجو خود را از پله‌ها به پایین پرت کرده است. دیروز صبح خبر درگذشت این خانم منتشر شد.

گفته می‌شود این دانشجو نگارنده یک مقاله پژوهشی مستخرج از رساله خود بوده است که حاصل پژوهش چهارساله او بوده و در یک ژورنال معتبر بین‌المللی پذیرفته شده بود؛ اما بنا بر تأکید استاد مربوطه نام یک دانشجوی دیگر بدون رضایت خانم در آن گنجانده شده بود.

این گزارش از روندی بود که برای این دانشجو رخ داده است. اکثر مادران و خانواده‌ها با اندوه از زحمات این دانشجو و‌ مسیری که طی کرده، یاد کردند و یکی نوشت: «چقدر تلاش کرده تا به مرحله دکترا، اون هم رشته برق تهران رسیده. درد خیلی‌خیلی سنگین و غیر قابل تحملیه. خدا به خانواده‌ش خیلی صبر بده»؛ اما برخی دیگر به‌شدت از استاد و روندی که در پیش گرفته، عصبانی بودند. بسیاری معتقد بود باید نام این استاد مطرح و رسوا شود؛ چرا‌که این‌گونه استادان بویی از انسانیت نبرده‌اند‌ و حتما این روند را ادامه خواهند داد و فقط به فکر سوءاستفاده از جایگاه خود هستند. برخی دیگر معتقد بودند دانشجویان تحت فشار زیادی، چه از منظر مالی و چه از منظر سخت‌گیری برخی استادان هستند.

حسن آخانی، استاد دانشگاه و‌ کارشناس محیط زیست نیز در یادداشتی به بیان تجربه‌های خود به‌عنوان استاد و‌ دانشجو، چه در ایران و‌ چه در خارج از کشور پرداخت‌. او با کنار هم قرار‌دادن نام این دانشجو «زهرا» با نام رود «زهره» که به‌زودی با آب‌گیری سد چم‌شیر نابود خواهد شد، نوشت: «برای من فرقی بین خودکشی زهرا و کشتن رودخانه زهره نیست. همان نظام آموزشی که زهرا را به خودکشی کشاند، دارد با بی‌اخلاقی یک عده استاد‌نما و مهندس، رودخانه زهره را می‌کُشد».

او همچنین از همکاران و دانشجویان خواست: «من از همکاران دانشگاهی و دانشجویان می‌خواهم که بیاییم در این موارد صحبت کنیم. ماجرای این دختر، ماجرای هزاران دانشجوی دیگری است که نام‌هایی روی مقاله‌های‌شان می‌آید که حتی یک بار مقاله را نخوانده‌اند. دانشجویانی که برخلاف همه جای دنیا حقوق‌شان پرداخت نمی‌شود و گرفتار مشکلات روحی زیادی هستند. اگر نمی‌توانیم بودجه پژوهش و امکانات و حقوق پژوهشگر را تأمین کنیم، نباید دانشجو بگیریم».

در‌این‌میان تیغ انتقاد به سوی این استاد روانه بود که او‌ سعی کرد در یک گروه با انتشار فایل صوتی به توجیه عملکرد خود بپردازد؛ اما رفتار او بیشتر ریاکارانه مورد ارزیابی قرار گرفت و این سؤال از او‌ پرسیده شد که اگر باور دارد و تأکید می‌کند اصل زحمت را این خانم دانشجو کشیده، چه لزومی بر پافشاری اسم شخص دیگری بوده است.

این سؤال را هم شاید بعدتر استاد بتواند جواب دهد که چه جوابی برای مرگ و از‌دست‌رفتن زندگی و آرزوهای این دانشجو دارد.

این خودکشی سبب شد تا بار دیگر مصائب تحصیل در ایران مرور شود. این خواسته شده که اسامی این استاد و استادانی نظیر او علنی و رفتار و عملکرد آنها در دادگاه بررسی شود و محاکمه او باید حتما پیگیری شود تا حداقل بتوان این روند را بهبود بخشید؛ چرا‌که مرگ این دانشجو بیهوده نباشد.

هرچند به نظر می‌رسد روند سوءاستفاده و فشار استادان در شرایط کنونی آموزشی ایران پایانی نخواهد داشت.