|

واکنش این روزهای اصولگرایان به هر اقدام خارجی؛ از بستن تنگه هرمز تا گرفتن خراج

ماجراهای تنگه هرمز

اروپا بابت امنیت کشتی‌هایش «در تنگه هرمز» باید به ‎سپاه ما خراج دهد، این سخنان زهرا شیخی، نماینده مجلس در واکنش به «قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروه‌های تروریستی» است. چندی است که تنها راهکار اصولگرایان برای مقابله با رویکردهای ضد ایرانی غرب و از سوی دیگر پوشاندن ضعف دیپلماسی‌شان به تنگه هرمز ختم می‌شود و گویی با همین تهدید می‌توانند دنیا را از هستی ساقط کنند.

ماجراهای تنگه هرمز
وحیده کریمی دبیر گروه سیاست روزنامه شرق

 اروپا بابت امنیت کشتی‌هایش «در تنگه هرمز» باید به ‎سپاه ما خراج دهد، این سخنان زهرا شیخی، نماینده مجلس در واکنش به «قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروه‌های تروریستی» است. چندی است که تنها راهکار اصولگرایان برای مقابله با رویکردهای ضد ایرانی غرب و از سوی دیگر پوشاندن ضعف دیپلماسی‌شان به تنگه هرمز ختم می‌شود و گویی با همین تهدید می‌توانند دنیا را از هستی ساقط کنند.

هرازچندگاهی با بروز التهاب در سیاست خارجی و دیپلماسی ایران و افزایش تنش بین ایران و کشورهای غربی موضوع بستن تنگه هرمز هم داغ می‌شود. این روزها نیز از یک سو پرونده هسته‌ای و احیای برجام به محاق رفته و از سوی دیگر، کشورهای غربی دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه ایران به بهانه حقوق بشر و مداخله تهران در بحران اوکراین کلید زده‌اند که نقطه اوج آن نیز تصمیم پارلمان اروپا برای قرار‌گرفتن نام سپاه در لیست سازمان‌های تروریستی است. از‌این‌رو این‌ روزها مکررا در بین اصولگرایان شاهد تهدید به بستن تنگه هرمز هستیم، حال به هر بهانه‌ای. دیروز زهرا شیخی، نماینده اصفهان در مجلس، در واکنش به تروریستی‌خواندن سپاه از طرف پارلمان اروپا گفت: امنیت تنگه هرمز را سپاه مقتدر ایران تأمین می‌کند. این نماینده مجلس در توییتر خود نوشت: وقت مماشات نیست. همه کشورهای جهان، عوارض عبور از تنگه‌ها را می‌گیرند. امنیت تنگه هرمز را سپاه مقتدر ایران تأمین می‌کند و اروپا بابت امنیت کشتی‌هایش باید به ‎سپاه ما خراج دهد. جواب سیلی، سیلی است. البته پرچم‌دار این تهدید هم حسین شریعتمداری است. او چندی پیش در روزنامه کیهان نوشت: «این حق مسلم و قانونی ایران است که به کشتی‌های نفتکش و شناور‌های حامل کالای تجاری متعلق به کشور‌های متخاصم اجازه عبور از تنگه هرمز را ندهد. وحشت غرب از احتمال بسته‌شدن تنگه هرمز به‌وضوح حکایت از آن دارد که بستن تنگه هرمز به روی کشور‌های حامی تروریست‌ها در کشورمان، اولا: قانونی است، ثانیا؛ ایران توان انجام آن را دارد و ثالثا؛ کشور‌های حامی اغتشاش و ترور در ایران را با شرایط شکننده و فلج‌کننده‌ای روبه‌رو خواهد کرد. بستن تنگه هرمز به روی کشتی‌های نفتی و شناور‌های تجاری کشور‌های غربی حق قانونی ایران برای مقابله با اقدامات تروریستی آنها در داخل کشورمان است و حتی می‌توانیم بخشی از محموله‌های تجاری آنها را در مقابل آسیب‌های مالی که به کشورمان زده‌اند، به‌عنوان غرامت مصادره کنیم». او پیش از این هم در روزهای گذشته درباره اقدام نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» نوشت: «در یادداشت ۲۲ آذرماه از بستن تنگه هرمز به روی نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری کشور‌های یادشده به‌عنوان یکی از اهرم‌های قدرتمند و پشیمان‌کننده برای مقابله با جنایات آمریکا و اروپا یاد کرده بودیم... اکنون این سؤال جدی و صد البته منطقی از مسئولان محترم کشورمان (نه‌فقط وزارت خارجه) مطرح است که چرا از این حق قانونی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله پشیمان‌کننده با جنایات کشور‌های متخاصم استفاده نمی‌کنند؟». این نوع اظهار‌نظر در کیهان مسبوق به سابقه است و روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود در 19 آبان 1400 نوشته بود: «اندیشکده خاورمیانه با بیان اینکه ایران، توانایی خود را در تأمین امنیت انرژی جهان در خلیج ‌فارس و تنگه هرمز نشان داده، می‌نویسد: بستن تنگه برای چندین سال تنها به ۳۰۰ مین نیاز دارد و نیروی دریایی ایالات متحده برای مقابله با این تهدید در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت کاملا ناتوان است. به یقین تهدید عمده، زرادخانه فزاینده موشک‌های ضد کشتی ایران با بردهای مختلف است». کیهان که به نقل‌قول از اندیشکده «میدل‌ایست» در این زمینه پرداخته، در ادامه آورده است: «میدل‌ایست در بخش‌هایی از گزارش مفصل خود نوشت: تنگه ‌هرمز یکی از مهم‌ترین تنگه‌های دریایی جهان برای عرضه جهانی نفت و گاز طبیعی است. موضوع دریانوردی در این تنگه مدت‌هاست که منبع تنش بوده است. در‌حالی‌که هرگونه تلاش از سوی ایران برای بستن تنگه ‌هرمز نامحتمل به‌ نظر می‌رسد، با این حال، رویدادهای سه سال گذشته نشان داد که ایران همچنان می‌تواند بدون افزایش خطر رویارویی نظامی با غرب، مشکلاتی را در این تنگه ایجاد کند». مخالفان این ایده معتقدند که «تنگه هرمز یک آبراه بین‌المللی حفاظت‌شده است و در نتیجه اقدام به مسدود‌کردن آن با نیروی نظامی به‌خصوص که بخشی از خطوط کشتی‌رانی در حریم دریایی عمان قرار دارد». مخالفان این ایده همچنین نگران هستند که «اقدام یک‌جانبه ایران برای جلوگیری از تردد کشتی‌ها در تنگه هرمز طبق قوانین بین‌المللی، بهانه جنگ برای کشورهایی تلقی شود که از تنگه هرمز استفاده می‌کنند و تمام کشورهای دیگری که حامی اجرای قوانین بین‌المللی درمورد این تنگه هستند». به‌خصوص که ماده ۳۷ کنوانسیون سازمان ملل متحد درمورد حقوق دریایی عبور از آبراه‌هایی را «که مسیر کشتی‌رانی بین‌المللی بین یک حریم دریایی یا منطقه اقتصادی مشخص با سایر آب‌های بین‌المللی و مناطق اقتصادی هستند»، تضمین کرده است. این مقررات به‌طور مشخص درمورد تنگه هرمز مصداق دارد. هرچند تندروهای داخلی برای توجیه این ایده خود به تهدید بستن تنگه هرمز از طرف حسن روحانی اشاره می‌کنند که اگر او گفت خوب و چرا ما می‌گوییم درست نباشد؛ اما مسئله این است که زمانی که حسن روحانی تلویحا از این حق ایران سخن گفت، شرایط کاملا متفاوت از این روزها بود. اولین‌بار حسن روحانی تیرماه سال 97 وقتی سیاست قطع صادرات نفت ایران از سوی مقامات آمریکایی عیان شده بود، از بستن تنگه گفت. هرچند روحانی برای نخستین بار نامی از تنگه هرمز نیاورد. او گفت: اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن‌وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببینید. در آن مقطع سخن روحانی به بستن تنگه تعبیر شد و فرماندهان نظامی از‌جمله شهید سردار قاسم سلیمانی به دلیل بیان این موضع از او تشکر کردند. در آن مقطع آمریکا سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران تا آبان‌ماه یعنی شروع دور دوم تحریم‌ها را دنبال می‌کرد؛ اتفاقی که ممکن نشد. پیش‌ازآن روحانی در مرداد‌ماه موضوع بستن تنگه را پیش کشیده بود. البته این‌بار نه تنگه، تنگه‌ها: «کسی که اندکی سیاست بفهمد، نمی‌گوید جلوی صادرات نفت ایران را می‌گیریم. تنگه‌های زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست».

آن سخنان رئیس‌جمهور وقت، آمریکا را به واکنش واداشت؛ زیرا روحانی گفته بود که جنگ با ایران مادر جنگ‌ها و صلح با ایران مادر صلح‌ها است. دونالد ترامپ نوشت: «دیگر هرگز، هرگز آمریکا را تهدید نکن». تنش میان ایران و آمریکا هرچند در آن روزها بالا گرفته بود؛ اما درنهایت نه تنگه هرمز بسته شد، نه آمریکا توانست تهدید جدی برای ایران باشد؛ اما این‌ روزها داستان بستن تنگه هرمز متفاوت است. حتی زمانی که اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس مجلس و نماینده رهبر ایران در شورای عالی دفاع، مهر ۱۳۶۲ در نماز جمعه تهران، درباره بستن تنگه هرمز گفت: «ما با کشتی‌های‌مان تنگه هرمز را نمی‌بندیم. ما یک دیوار آتش درست می‌کنیم با توپ‌های ۱۳۰ که خودتان می‌دانید چقدر داشته‌ایم. ما وقتی که روزی دو بار روی تنگه هرمز آتش درست کنیم، در خود بندرعباس اگر ما توپ‌های ۱۷۵میلی‌متری را که ۴۸ کیلومتر برد دارد، بگذاریم و گلوله‌هایش را وسط تنگه بیندازیم، چه کسی می‌تواند از آن تنگه عبور کند. ما تنگه هرمز را با کلاشینکف هم می‌توانیم ببندیم...» هم شرایط ایران با امروز متفاوت بود و این‌گونه نبود که برای هر ماجرایی عده‌ای تندرو بخواهند تنگه هرمز را ببندند و این‌گونه پیام تصمیمی پرهزینه و مطمئنا اجرائی را به دنیا مخابره و دنیا را در مقابل ایران متحدتر کنند. تنگه هرمز، جایی است که ۸۰ درصد نفت خاورمیانه از عرض ۵۴ کیلومتری آن عبور می‌کند. نفتکش‌هایی که از این تنگه عبور می‌کنند، یک‌سوم تجارت دریایی نفت جهان را تشکیل می‌دهند. نفتکش‌ها برای عبور از تنگه هرمز و واردشدن به دریای عمان از مسیری عبور می‌کنند که جزایر سه‌گانه یعنی تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی و قبل از آنها جزایر فرور بزرگ و سیری قرار دارند. همه این جزایر تحت کنترل ایران است. ادامه مسیر نفتکش‌ها محدوده جزیره قشم و کشور عمان است. عرض این محدوده باریک حدود ۱۰ کلیومتر است. بعد از این گذرگاه ورودی ۵۴ کیلومتری تنگه هرمز قرار دارد که بین ایران و عمان است. این مسیری که نفتکش‌ها روزانه باید برای صادرات نیمی از نفت خام جهان طی کنند؛ ۱۵ میلیون بشکه نفت.

مسدود‌کردن تنگه هرمز با نیروی نظامی، به معنی بستن یکی از شریان‌های اصلی تجارت نفت و همچنین مسیر ارتباطی همسایگان ایران در خلیح فارس با دنیای خارج، بی‌تردید با واکنش تند جامعه جهانی رو‌به‌رو می‌شود. به‌همین‌دلیل هم مرکز مطالعات کنگره آمریکا در گزارشی که سال ۲۰۱۲ میلادی تهیه کرده، برآورد کرده است که ایران ممکن است مسدودکردن تنگه هرمز را به‌صورت پله‌پله انجام دهد تا بتواند زمان واکنش نظامی احتمالی را - تا حدودی - کنترل کند: «اعلام ممنوعیت کشتی‌رانی در تنگه هرمز، بدون اشاره مستقیم به عواقب آن اعلام اینکه کشتی‌های عبوری ممکن است مورد بازرسی قرار بگیرند یا توقیف شوند. استفاده از امکانات نظامی برای شلیک هشدار به سمت کشتی‌های تجاری یا نفتکش در منطقه. استفاده از امکانات نظامی برای هدف قراردادن کشتی‌های مشخص. مین‌گذاری در تنگه و خلیج فارس. استفاده از زیردریایی و موشک برای هدف قراردادن کشتی‌های تجاری و نظامی». اینکه در عمل چنین گزینه‌ای روی میز مسئولان عالی‌رتبه وجود دارد یا خیر، خیلی مشخص نیست؛ اما برای تندروها مسئله فراتر از یک تصمیم احساسی نبوده و فعلا برای هر نوع واکنشی بستن تنگه هرمز را پیشنهاد می‌دهند.