|

ارلینگ هالند، ضد سیستم اما موفق و گل‌زن

ارلینگ هالند بدون شک پدیده نوظهور فوتبال است. از زمانی که او با مبلغ ۵۱ میلیون پوند به جمع آبی‌آسمانی‌های منچسترسیتی پیوست، فوتبال انگلیس را به تسخیر خود درآورده است و در این راه قدرت بدنی بالا و اندام تنومند ستاره نروژی نیز به کمک او آمده است. شم بالای گل‌زنی و میل سیری‌ناپذیر در امر گل‌زنی، او را به یک مهاجم خطرناک تبدیل کرده است.

بهرام حیدری‌رامشه: ارلینگ هالند بدون شک پدیده نوظهور فوتبال است. از زمانی که او با مبلغ ۵۱ میلیون پوند به جمع آبی‌آسمانی‌های منچسترسیتی پیوست، فوتبال انگلیس را به تسخیر خود درآورده است و در این راه قدرت بدنی بالا و اندام تنومند ستاره نروژی نیز به کمک او آمده است. شم بالای گل‌زنی و میل سیری‌ناپذیر در امر گل‌زنی، او را به یک مهاجم خطرناک تبدیل کرده است. او در 19 بازی موفق به زدن 25 گل شده که با احتساب پنج گل لیگ قهرمانان آماری جالب توجه است و هر روز خبرهایی مبنی بر رکوردشکنی‌های جدید او در لیگ جزیره به گوش می‌رسد. ارلینگ هالند مالک بازی با ولورهمپتون بود و این مهاجم نروژی با هت‌تریک خود گرگ‌ها را در هم کوبید. کاری که قبلا سه بار دیگر در لیگ جزیره انجام داده بود. گویی راز آفریده‌شدن ارلینگ هالند این است که رکوردها را با قدرت زیر پا بگذارد و رکوردهای خارق‌العاده را به نام خود در دنیای فوتبال سند بزند. او یکی پس از دیگری رکوردها را می‌شکند. سال گذشته در لیگ برتر انگلستان، سون هیونگ مین و محمد صلاح مشترکا با ۲۳ گل در ۳۸ هفته، به عنوان آقای گلی لیگ جزیره در پایان فصل دست یافتند. اما ارلینگ هالند در هفته بیستم لیگ برتر به تعداد ۲۵ گل رسیده و هنوز ۱۸ بازی دیگر فرصت دارد تا به تعداد گل‌های خود اضافه کند و احتمالا به‌زودی رکورد 34 گل آلن شیرر و اندی‌ کول دو مهاجم سرشناس و اسطوره‌ای سابق لیگ برتر انگلیس را نیز می‌شکند. چندی پیش در مستندی به نام «هالند: تصمیم بزرگ» مهاجم منچسترسیتی بعضی از اجزای عجیب رژیم غذایی خود از جمله دل و جگر را فاش کرد. او گفت: «خوردن غذای باکیفیت که تا حد امکان بومی و محلی باشد، مهم‌ترین نکته است. مردم می‌گویند گوشت برای شما مضر است. اما کدام؟ گوشتی که در مک‌دونالد می‌خورید؟ یا گاو محلی که همان‌جا علف می‌خورد؟ من دل و جگر گاو را می‌خورم». ارلینگ همچنین گفته که روزانه شش هزار کالری در برنامه غذایی خود دریافت می‌کند و اینکه طرفدار دوش آب یخ و استفاده از عینک‌هایی است که نور آبی را فیلتر می‌کند، چون این مورد به خواب راحت او کمک می‌کند. او همچنین در مصاحبه‌ای با نشریه جی‌کیو از علاقه‌اش به لیونل مسی و سرخیو آگوئرو پرده برداشته و گفته بود مراقبه و استراحت بدون استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برایش لازم و مفید بوده است. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل شکوفایی ارلینگ هالند، پیوستن به منچسترسیتی و کار با گواردیولا بوده است. بهترین تصمیمی که تأثیر زیادی در روند فوتبالی‌اش داشته و او احتمالا بهترین دوران ورزشی خودش را سپری می‌کند. با همه این ویژگی‌ها و توانایی‌ها، اما او یک ضعف بسیار بزرگ در ساختار منچسترسیتی دارد که آن هم عدم انطباق مناسب با ساختار سیستم تیمی آن است. از آنجایی که فوتبال به بازی سیستم‌ها تبدیل شده است، حتی بازیکنان دارای استعدادهای خارق‌العاده هم که با ساختار تیم منطبق نشوند، می‌توانند برای یک تیم مبتنی بر سیستم مضر باشند. از دهه 60 فوتبال به بازی سیستم‌ها تبدیل شد و بازیکنان با استعداد ذهنی، فیزیکی و فنی بالا که توانایی انطباق با ساختار تاکتیکی تیم را نداشته باشند، خیلی زود به حاشیه می‌روند. نمونه بازر آن، عدم موفقیت رونالدو در منچستریونایتد با وجود گل‌زنی‌های بسیار زیاد و یا عدم موفقیت ادن آزار در رئال است. شاید مهم‌ترین تفاوت رونالدو و مسی در همین انطباق‌پذیری با سیستم تیم باشد. مهاجمان بزرگ توانایی این را دارند که بازی‌ها را دربیاورند و باعث پیروزی شوند، با این حال می‌توانند مختل‌کننده سیستم تاکتیکی یک تیم هم باشند. درست مثل منچسترسیتی و ارلینگ هالند. شاید داستان سیتی و هالند، داستان همزیستی مسالمت‌آمیز کروکودیل و پرنده‌های روی کروکودیل باشد. تأثیر هالند در روند گل‌زنی سیتی انکارناپذیر است اما از آن طرف باعث شده آمار دریافت گل آنها نیز افزایش یابد و تأثیر نامطلوبی بر گل‌های خورده داشته است. شخصیت بلغمی و تقریبا متزلزل هالند، او را وحشتناک می‌کند. سبک فوتبال پپ گواردیولا همواره تمرکز بر مالکیت توپ بوده است، اما هالند به پاس‌های مستقیم سریع که برخلاف تمایل گواردیولاست، علاقه دارد. عدم مشارکت او در بازی و آمار تعداد پایین لمس توپ در بازی‌ها، نشان‌دهنده خارج‌بودن او از سیستم مدنظر گواردیولاست. او با ثبت تنها 19 لمس توپ در جریان بازی با یونایتد باعث شد بسیاری از هواداران این تیم و کارشناسان نسبت به عدم دخالت او در جریان بازی انتقاد کنند. همچنین این نگرانی به وجود آمد که این بازیکن نمی‌تواند تأثیرگذاری‌ای را که انتظار می‌رفت، روی سایر بازیکنان سیتی داشته باشد. پپ در جریان دربی منچستر، بر سر هالند فریاد زده بود که در جریان بازی باشد. در پایان بازی، گواردیولا در پاسخ به این سؤال که آیا با این ادعا که هالند زیاد در جریان بازی نیست موافق است یا خیر گفت: «در حال حاضر باید برای عبور از دفاع حریفان راهی پیدا کنیم چون وقتی آنها به دفاع عمقی در محوطه جریمه روی می‌آورند، کار سخت می‌شود اما بله باید بگویم که این موضوع تا حدی درست است. او در دیدار برابر یونایتد به اندازه‌ای که لازم و کافی بود لمس توپ داشت اما درست است که وقتی به فضاهای ایجادشده نگاه می‌کنیم باید به دنبال او بگردیم و این بازیکن باید دخالت بیشتری در جریان بازی داشته باشد اما ما برای این کار هم فکری خواهیم کرد». موارد ذکرشده به این معنا نیست که هالند نمی‌تواند در سیتی موفق باشد. تضاد دو دیدگاه متفاوت گاهی می‌تواند مفید و حتی اثربخش باشد. گرچه در فوتبال بر نقش گل‌زن بیش از حد تأکید می‌شود، فقط به این دلیل که یک مهاجم قدرتمند، باعث تغییر نتایج و روند فعالیت تیم می‌شود. یک مهاجم در سطح هالند ممکن است باعث تغییرات آشکار در روند گل‌زنی تیم شوند ولی لزوما تیم را بهتر نمی‌کنند.