|

خارجی‌شدن پرستاران ایرانی

به‌تازگی موج مهاجرت پرستاران ایرانی به خارج از کشور اوج گرفته است. مهاجرت تاریخچه و سابقه‌ای دارد بس طولانی، به درازای صد‌ها و شاید هزارها سال. اما آنچه امروز می‌گذرد سرعت‌گرفتن نگران‌کننده مهاجرت افرادی است که کشور به‌شدت محتاج خدمات ایشان است.

خارجی‌شدن پرستاران ایرانی

به‌تازگی موج مهاجرت پرستاران ایرانی به خارج از کشور اوج گرفته است. مهاجرت تاریخچه و سابقه‌ای دارد بس طولانی، به درازای صد‌ها و شاید هزارها سال. اما آنچه امروز می‌گذرد سرعت‌گرفتن نگران‌کننده مهاجرت افرادی است که کشور به‌شدت محتاج خدمات ایشان است. موضوع نوشته حاضر مهاجرت فارغ‌التحصیلان رشته پرستاری است. شاهدان واقعه مدیران بیمارستان‌ها و پرستاران و پزشکان شاغل در بخش خصوصی و مدیران مؤسسات مسئول کشوری هستند از قبیل نظام پرستاری و نظام پزشکی و وزارت بهداشت. هرچند تعداد مهاجران و جزئیات آماری مربوطه در اختیار عموم نیست ولی نشانه‌هایی مهم از این واقعه در دست است. به‌عنوان نمونه از کمبود پرستار باتجربه برای خدمت در بخش‌های مراقبت ویژه می‌توان نام برد. کمبود روزافزون افراد متخصص تا آنجا شدت یافته که در مواردی به کم‌کردن اجباری تعداد تخت‌های مراقبت‌های ویژه یا حتی به تعطیل‌کردن کل بخش منجر شده است. نشانه دیگر را می‌توان در هنگام جست‌وجوی سایت‌ها مشاهده کرد. تعدادی مؤسسه اعلام می‌کنند که تحت شرایطی نسبتا آسان، برای پرستاران داوطلب مهاجرت، شغل مناسب و محل کار مناسب و حقوق مناسب و ویزای کار و اقامت در کشور مقصد را با دریافت مبلغی نه‌چندان زیاد فراهم می‌آورند. در این آگهی‌ها جدول‌هایی شامل نام کشور مهاجرپذیر و نوع کار و حقوق سالانه و نوع قرارداد استخدامی آورده شده است. دایرکنندگان این قبیل مؤسسات کاریابی، ایرانیان دارای تجربه ایجاد تسهیلات مهاجرتی هستند که غالبا به‌ همراه شرکت‌های مشابه در کشور مقصد، کار را به سرانجام می‌رسانند. کثرت این مؤسسات تأمل‌بر‌انگیز و تا حدی نگران‌کننده است. موضوع یادگیری زبان کشور مقصد هم مسئله‌ای است که مورد توجه است. طرفه اینکه سازمان نظام پزشکی و حتی وزارت بهداشت هم برگزاری امتحانات بین‌المللی زبان (از قبیل تافل) را تقبل کرده و متصدی دادن گواهی قبولی در امتحان زبان شده‌اند (در قبال دریافت مبلغی نه‌چندان ارزان). ممالک بسیاری خواهان و پذیرای پرستاران تحصیل‌کرده هستند؛ برای مثال می‌توان کشورهای آمریکای شمالی، کانادا،  آلمان، انگلستان، فرانسه، استرالیا، کشور‌های حوزه جنوبی خلیج فارس و... را نام برد.

شرایط پذیرش هم داشتن مدرک تحصیلی معتبر کشور مبدأ و قبول‌شدن در امتحان زبان خارجی به‌ویژه مکالمه آن زبان است (مثلا داشتن تافل بین 6.5 تا 7). متوسط حقوق سالانه بین 40 تا 60 هزار دلار بازای 40 ساعت کار در هفته است. طبق اعلان‌های آگهی‌شده، ظرفیت پذیرش پرستار ممالک میهمان‌پذیر در سال جاری حدود 50 هزار نفر است. مسئولان بهداشت و درمان این ممالک نوشته‌اند که در 

70 سال گذشته هیچ‌گاه سیستم‌های بهداشتی و درمانی این ممالک تا این حد محتاج و گرفتار کمبود پرستار آموزش‌دیده و کاردان نبوده‌اند. در حال حاضر حدود 20 تا 30 در‌صد کل پرستاران شاغل در مؤسسات درمانی ممالک فوق، مهاجر خارجی هستند. دو نکته هم درباره این گروه قابل توجه است؛ اول اینکه اکثریت ایشان اهل فیلیپین هستند و دوم اینکه غالبا از خدمات این قشر حرفه‌ای تحصیل‌کرده و سخت‌کوش قدردانی و تحسین می‌شود. در ابتدای نوشته اشاره شد که موج نگران‌کننده‌ای از مهاجرت پرستاران ایرانی به خارج از کشور در حال اوج‌گیری است. در ادامه به دلایل احتمالی بروز این واقعه و بررسی عواقب و راه‌های احتمالی مقابله با آن خواهیم پرداخت. دانش‌آموخته پرستاری بعد از پایان تحصیلات به گروه صاحبان حرفه می‌پیوندد. حرفه‌ای که مورد احتیاج تمام جوامع است، به‌ویژه جوامعی که در آنها بودجه‌های هنگفت صرف تأمین بهداشت و سلامت می‌شود. جوامعی که گردانندگان و سیاست‌مداران آن مجبور هستند در مواقع مقتضی وعده ارتقای خدمات بهداشتی - درمانی بدهند و در نهایت تمام یا قسمتی از وعده داده‌شده را به فعل دربیاورند. چنین روندی منجر به مغناطیسی‌شدن جامعه برای پرورش پرستار و در صورت مکفی‌نبودن آن، منجر به پدیده «جذب از خارج» می‌شود. مغناطیس بزرگ به منظور رسیدن به هدف جذب براده‌های آهن، احتیاجات پرستاران مهاجر را بررسی و دسته‌بندی و تأمین می‌کند. شغل مناسب، درآمد مکفی، احترام حرفه‌ای و سایر ملزومات یک زندگی مطلوب از قبیل مسکن، خودرو، بیمه سلامت و امکانات گسترده تحصیلات فرزندان همراه مقداری زرق و برق. و چنین است که براده، جذب مغناطیس می‌شود. با گذشت زمان، پرستار مهاجر جذب جامعه میهمان‌پذیر می‌شود و به دعوت از والدین و سایر بستگان نزدیک برای پیوستن به گروه مهاجران می‌پردازد. بقیه سناریو را همه می‌دانیم. فروش منزل آبا و اجدادی و فروش منزل مسکونی و بازکردن حساب بانکی و انتقال پول‌ها به‌صورت ارز به کانادا و... «چنان‌که افتد و دانی». در ربع قرن گذشته ریل‌گذاری و سیاست خاصی به‌منظور برگرداندن این قشر فرهیخته و ارزشمند به وطن مألوف انجام نشده و در صورت وجود، محسوس عوام نبوده است. می‌ماند جلوگیری از موج مهاجرت.

روش‌های مبسوط علمی و اجتماعی جلوگیری از این مهاجرت زیانمند امری نیست که از دید خواص، به‌ویژه اکابر تصمیم‌گیران سیاست‌های بهداشتی - درمانی کلان کشور پوشیده و مخفی مانده باشد. با درنظرگرفتن اشراف بسیط ایشان به امور فوق، این فرضیه مطرح می‌شود که شاید به نظر ایشان و به‌طور کلی، موضوح مهاجرت پرستاران لزومی به توجه جدی ندارد؛ زیرا امری است طبیعی بدون داشتن موجبات نگرانی. تأیید نظر فوق موکول به یک تحقیق مستقل بدون هیچ‌گونه پیش‌قضاوتی از جانب مراجع معتبر پژوهشی کشور است. هرچند با حمایت معاونت ریاست‌جمهوری و دانشگاه صنعتی شریف مؤسسه «رصدخانه مهاجرت ایران» تأسیس شده که می‌تواند متولی طرح پژوهشی بررسی مهاجرت پرستاران ایران باشد.

* استاد فارماکولوژی دانشگاه تهران