|

درباره تصویری که انسیه خزعلی از زنان سینمای ایران ترسیم کرد

گنجی که زیر سؤال رفت

چند روز پیش نشستی با عنوان نشست تخصصی «زن و سینمای بین‌الملل» که از سلسله نشست‌های تخصصی با محوریت جایگاه زن در سینمای جهان است، برگزار شد. این نشست با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی از طرف تشکل زنان انقلاب اسلامی برگزار شد و قرار بود فرصتی برای بحث و تبادل نظر درباره موضوعاتی از قبیل سینمای بین‌الملل، جایگاه زن در سینمای ایران و جهان و همچنین چگونگی شکل‌دهی سینمای حوزه مقاومت اسلامی، منطقه‌ای و بین‌المللی باشد.

گنجی که زیر سؤال رفت
گیسو فغفوری دبیر صفحه آخر روزنامه شرق

 چند روز پیش نشستی با عنوان نشست تخصصی «زن و سینمای بین‌الملل» که از سلسله نشست‌های تخصصی با محوریت جایگاه زن در سینمای جهان است، برگزار شد. این نشست با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی از طرف تشکل زنان انقلاب اسلامی برگزار شد و قرار بود فرصتی برای بحث و تبادل نظر درباره موضوعاتی از قبیل سینمای بین‌الملل، جایگاه زن در سینمای ایران و جهان و همچنین چگونگی شکل‌دهی سینمای حوزه مقاومت اسلامی، منطقه‌ای و بین‌المللی باشد. در این نشست انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده و سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی سخنانی را بیان کردند که با آنچه در همه این سال‌ها درباره چهره سینمای ایران در جهان شنیده‌ایم و دیده‌ایم، متفاوت است.

البته سخنان «جوادی» مدیر‌عامل فارابی و «خزعلی» معاون امور زنان و خانواده از زاویه دید و شیوه جدید نظارت بر حضور زنان در سینمای ایران حکایت دارد و باید منتظر ماند تا تأثیرات این تغییرات عیان شود.

فرش قرمز برای افراد معتقد

جوادی با گلایه از نظریه‌پردازان حوزه‌های علوم معارفی و اسلامی گفت: «غرب می‌داند درباره زنان چه می‌خواهد بگوید، ما هم می‌دانیم چه می‌خواهیم نگوییم؛ اما اینکه چه باید بگوییم را کسی تبیین نکرده، آن زن امروزی مسلمان قابل فهم برای نوجوان و جوانی را که سینمای انقلاب اسلامی باید برای جهانیان ترسیم کند، چه شاخص‌ها و ترازی دارد، کسی ملموس و عینی نساخته است». البته این مسئول با وجود اینکه در عرصه سینما سابقه چندانی ندارد، فضای آینده را چنین ترسیم کرد: «بسیاری از موضوعات را نمی‌توان تزریقی و اجباری به هنرمند اجبار کرد» و خبر داد: «در این حوزه باید افراد معتقد و باورمند ورود کنند تا منشأ اثر شوند». او مشخصات افرادی را که باید ورود کنند، چنین توصیف کرد: «حدود سنی سینمای بعد از انقلاب که ۴۰سالگی را رد کرده است، این مهم فرصتی است برای روی کار آمدن نسل جدید تا دغدغه‌مند و با شناختی بیشتر از جهان اسلام حرف جدید بزند. همچنین از این منظر می‌توان گفت در یک مقطع تاریخی در راستای تربیت و رشد نسلی نو از بانوان مسلمان فیلم‌ساز هستیم تا بتوانند حرف‌های جدیدی بزنند».

دستور معاون به سینماگران

آن‌طور که روابط‌عمومی گزارش این نشست را منتشر کرده است، انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری، نیز با بیان اینکه هنوز نتوانسته‌ایم در فیلم و سینما به بازنمایی زنان قوی بپردازیم، تأکید کرد: «ما همواره زنانی را نشان داده‌ایم که ضعیف هستند و نقص دارند؛ درحالی‌که این موضوع درباره اغلب زنان ایرانی و مسلمان صدق نمی‌کند».

او اظهار کرد: «وضعیت زنان ما در دوران مختلف از‌جمله در طول انقلاب و دفاع مقدس مثال‌زدنی است؛ بنابراین نیاز است تا امروز تصاویری مصداقی‌تر و حقیقی‌تری از زن مسلمان و ایران نشان دهیم؛ تصاویری که نماینده شجاعت حضور آنها در مقاطع گوناگون باشد».

گنج بی‌نظیر

این سخنان در حالی مطرح می‌شود که با مرور آثار مهم سینمای ایران می‌توان ایمان داشت که شجاعت، تفاوت، قوی‌بودن، تلاش بسیار و... همه جزء شاخصه‌هایی است که در این 40 سال از زنان در سینمای ایران به تصویر کشیده شده است.

این را می‌توان با مرور آثار سینمای ایران که در جهان جوایز متعددی برده‌اند و و تصویری که از زنان ایرانی در مقاطع مختلف خلق شده است، دریافت! با نگاهی به اسامی فیلم‌هایی مانند «به همین سادگی»، «از کرخه تا راین»، «کافه ترانزیت»، «میم مثل مادر»، «من ترانه 15 سال دارم»، «بوی پیراهن یوسف»، « بادیگارد»، «روبان قرمز»، « آژانس شیشه‌ای»، «شهر زیبا»، «بانوی اردیبهشت»، «گیلانه»، «نرگس»، «ناهید»، «سوت پایان»، «دو زن»، «قصه‌ها»، «بمانی» و «لیلا» این سؤال پیش می‌آید که کدام‌یک از این آثار به خدشه چهره زن ایرانی امروزی پرداخته‌اند یا سیمای زن ایرانی را آن‌چنان که هست، ترسیم نکرده‌اند؟ یا مستندهای زیادی را که درباره کارآفرینی زنان و تلاش‌های آنان برای تغییر در جامعه ساخته‌ شده، آیا می‌توان نادیده گرفت؛ مستندهایی مانند «بانوی گل سرخ» یا «توران خانوم» یا «همه درختان من» و... فهرستی بی‌شمار است از زنانی که برای اولین بار آتش‌نشان شدند یا زنانی که به سراغ نجاری و... رفتند و راه‌های جدیدی را ساختند و هموار کردند.

آیا خانم خزعلی که در این نشست حضور داشت و معتقد بود که «هنوز نتوانسته‌ایم در فیلم و سینما به بازنمایی زنان قوی بپردازیم» این آثار را دیده‌اند؟ یا هنگامی که مدیر‌عامل بنیاد فارابی آرزو می‌کند: «فرصت مناسبی برای بازنمایی خلاقانه چهره زنان ایجاد شود» منظور از بازنمایی خلاقانه چیست؟ البته نمی‌توان انتظار داشت که به‌زودی شاهد آن چیزی که ایدئال این مسئولان است، باشیم؛ ولی می‌توانیم درخواست کنیم دست‌کم مروری بر نام و خلاصه آثار مطرح سینمای ایران داشته باشند.

سخنانی را که در این نشست از جانب مسئولان بیان شده، می‌توان از سه منظر ارزیابی کرد و از هر جهت ایجاد نگرانی می‌کند:

اول آنکه این مسئولان گرامی سینمای ایران را در این سال‌ها دنبال نکرده‌اند و به تماشای آثار سینمای ایران چه در بخش مستند، چه در بخش سینمایی ننشسته‌اند که خوب این خود نشان‌دهنده خطر بزرگی است و حتی دیگر جایی برای این سؤال باقی نمی‌گذارد که بپرسیم آخرین فیلم‌هایی که دیده‌اند، چه بوده است؛ چرا‌که آنان درباره 40 سال سینمای ایران سخن می‌گویند.

دوم اینکه مسئولان حاضر در این نشست فیلم‌های این 40 سال را بررسی کرده‌اند و بر‌اساس‌آن به این نتیجه رسیده‌اند. در‌این‌صورت با وجود گنج بی‌نظیر سینمای ایران که همراه با توجه به زنان موفق ایرانی و نمایش چهره متفاوت و پیشرو زنان بوده و توانسته در جهان مورد توجه قرار بگیرد، یک نگرانی مهم پیش می‌آید؛ نگرانی بابت اینکه آیا آنان این تلاش‌ها و این فیلم‌ها را که در حافظه تاریخی مردم ایران و جهان ثبت شده، نفی می‌کنند؟ آیا آنان قصد زیر سؤال بردن جایگاه زنان در سینمای ایران را دارند؛ آن‌هم چهره‌ای که توانسته از سوی جهان مورد توجه و ستایش قرار بگیرد؟

وقتی سخنان معاون زنان و خانواده و مدیر‌عامل فارابی را مرور کنیم، شاید در نگاه اول فقط سخنانی باشد که در این نشست‌ها گفته می‌شود و بعد برای انتشار روانه رسانه‌ها می‌شود؛ اما برخی جمله‌ها واقعا هشداردهنده هستند. مثلا این جمله خانم خزعلی که گفته‌اند: «ما همواره زنانی را نشان داده‌ایم که ضعیف هستند و نقص دارند».

این زنان سینمای ایران که از نظر خانم خزعلی زنانی ضعیف هستند، کدام زنان هستند؟ شاید منظورشان همین زنانی هستند که در فیلم‌های طنز و کمدی نشان داده می‌شوند؛ فیلم‌هایی که این روزها بر پرده سینماهای ایران قرار دارد و اتفاقا اکثر تهیه‌کنندگان آنها از معتمدان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. در‌این‌صورت ذکر این نکته هم مهم است که این فیلم‌ها حتی از سوی مردم و مخاطبان نیز مورد استقبال قرار نمی‌گیرند و اکثر آنها برای مصارفی غیر از غنی‌کردن سینمای ایران ساخته می‌شوند، چه برسد به اینکه در سینمای جهان مورد توجه قرار بگیرند یا حتی عرضه شوند و منتقد و جشنواره‌ای پذیرای آنها باشد.