|

آیا تنبیه می‌تواند تغییر رفتار بیافریند؟

یکی از دغدغه‌های دوران معلمی‌ام یادآوری و هشدار درباره محیط زیست و گرامیداشت آن بود. در کلاس زمانی که احساس می‌کردم بچه‌ها از فرمول‌ها و مفاهیم فیزیک خسته شده‌اند و چشم‌ به راه اندکی آسایش‌اند، از فرصت بهره می‌گرفتم و گاه گریزی به بحث‌های محیط‌زیستی و گفت‌و‌گو درباره پاسداشت و نگهداری آن می‌زدم.

یکی از دغدغه‌های دوران معلمی‌ام یادآوری و هشدار درباره محیط زیست و گرامیداشت آن بود. در کلاس زمانی که احساس می‌کردم بچه‌ها از فرمول‌ها و مفاهیم فیزیک خسته شده‌اند و چشم‌ به راه اندکی آسایش‌اند، از فرصت بهره می‌گرفتم و گاه گریزی به بحث‌های محیط‌زیستی و گفت‌و‌گو درباره پاسداشت و نگهداری آن می‌زدم. در همین راستا نخستین گام پاکیزه نگه‌داشتن کلاس، میز و جمع‌کردن زباله‌ها بود و البته برای گسترش این فرهنگ خودم نیز همراه بودم. روزی به ذهنم رسید که شاید اگر دانش‌آموزی زباله‌ای را به جای انداختن در سطل روی زمین یا درون میز رها کرد، او را وادار کنم تا افزون بر پاکیزه‌کردن دستپخت خود، جاهای دیگر را که فضای عمومی‌تر کلاس بود نیز پاکیزه کند. یکی، دو بار این کار را انجام دادم و بچه‌ها هم با توجه به جایگاه معلمی‌ام، به‌ناچار فرمان‌برداری می‌کردند؛ اما ناخرسندی و احتمالا تحقیرشدگی که در این کار نهفته بود، به شکل آشکاری در چهره، گفتار و رفتار این دانش‌آموزان موج می‌زد و دست‌کم در یک مورد دانش‌آموز تنبیه‌شده پس از پایان کلاس و دور از چشمِ من زباله‌های گردآوری‌شده را از سطل درآورد و در کلاس پخش کرد و... . خوشبختانه در زمانی اندک به نادرست‌بودن کارم پی‌ بردم و به شیوه‌های دیگر و از آن میان همکاری و هم‌اندیشی در این زمینه دست یازدیم. گرچه در دوران دانشگاه و در مطالعاتم بارها خوانده‌ بودم که «تنبیه نمی‌تواند رفتارساز باشد»، اما این تجربه به شکل عملی آن را جلوی چشمانم آورد و به دل و جانم نشاند.

به‌عنوان یک معلم و البته یک شهروند، جامعه را کلاس بزرگ‌تری برای خود و دیگران می‌دانم که در آن همه تا پایان عمر و روزانه از یکدیگر و رخدادهای خوب و بد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... می‌آموزیم و رفتارها و گفتارها و اندیشه‌های‌مان را متناسب با آن سامان می‎‌دهیم. از ‌این‌رو است که در روزهای گذشته برخی احکام دادگاه‌ها برای زنان در پیوند با حجاب را چنان یافتم که خودم در کلاس انجام داده‌ بودم. شستن جسد رفتگان، گماردن افراد به پاکبانی کوچه و خیابان، معرفی آنان به روان‌شناس و... افزون بر کوچک‌شماری عزیزانی که چنین خدمات بزرگ و ارزشمندی را با اندک دریافتی انجام می‌دهند، هرچه در بر‌ داشته باشد، نمی‌تواند تغییر رفتار پدید آورد و دست بر قضا و با توجه به پیچیدگی‌های انسانی، به واکنش‌های لجوجانه می‌انجامد و پیامدهای معکوس در پی خواهد داشت. چه با حجاب اجباری همراه باشیم و چه نباشیم، گمانی نیست که اگر شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سامان داشت، امروز کمترین تنش‌ها را در گستره پوشش داشتیم و ساختار سیاسی مجبور نبود بخش بزرگی از توان سیاسی، اقتصادی و انتظامی خود را در این راستا هزینه کند و در برابر بخش نه‌چندان اندکی از شهروندان خود بایستد و... .

همچنان که تجربه‌های منِ معلم نشان داد، به‌هیچ‌روی با روش‌های تنبیهی تغییر رفتار پدید نمی‌آید. این شیوه‌های تند و احساسی تنها می‌تواند در کوتاه‌مدت و آن هم در جلوی چشمان مأموران پنهان بماند و البته خود را به شکل افراطی‌تر و احتمالا با ریسک بالاتر آشکار خواهد کرد! باید بدانیم که هر رفتار ناسنجیده درباره انسان به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین موجودات جهان، می‌تواند پیامدهای فردی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی در پی داشته باشد؛ همچنان که این پیامدها تا‌کنون هم اندک و کم‌اثر نبوده‌ است. به باور نگارنده کسانی که همچنان به این روش‌ها و اثربخشی‌شان باور دارند و به آن امید بسته‌اند، بد نیست سرنوشت نهادها و رفتار مخالفان آنها در دوران رنسانس را مرور کنند و اندکی ترمز رفتارهای افراطی خود را بکشند؛ شاید هنوز دیر نشده باشد.