عصر نو
قطعا اگر انسان سطحینگری نباشید، تاکنون با خود فکر کردهاید چرا معیارهای زیبایی در جامعه ما در این حد تغییر کرده است. اغلب آقایان از شبیهشدن خانمها به یکدیگر گلهمندند بدون اینکه خود را در این زمینه دخیل بدانند. به جرئت میگویم یکی از دلایل این تمایل به تغییر چهره با آرایش، بوتاکس، جراحیهای زیبایی و... در برخی از دختران و زنان، علاقه نشاندادن برخی از مردان است. البته با احترام به مردانی که همیشه و در هر زمینهای در کنار و همراه زنان بودند و از این غائله مستثنا هستند.
نارین بهجت: قطعا اگر انسان سطحینگری نباشید، تاکنون با خود فکر کردهاید چرا معیارهای زیبایی در جامعه ما در این حد تغییر کرده است. اغلب آقایان از شبیهشدن خانمها به یکدیگر گلهمندند بدون اینکه خود را در این زمینه دخیل بدانند. به جرئت میگویم یکی از دلایل این تمایل به تغییر چهره با آرایش، بوتاکس، جراحیهای زیبایی و... در برخی از دختران و زنان، علاقه نشاندادن برخی از مردان است. البته با احترام به مردانی که همیشه و در هر زمینهای در کنار و همراه زنان بودند و از این غائله مستثنا هستند.
علاقه به زیبا و جوان بودن و مورد توجه قرارگرفتن را که از خصلت طبیعی خانمها و البته هر انسانی است، نمیتوان کتمان کرد. ولی تا چه اندازه؟! و اصلا تعریف از زیبایی چیست؟ این خود مقولهای فراتر است.
اگر بخواهیم به شکل عامِ آن که در جامعه کنونی حکمفرماست بنگریم، ظاهرا چیزی که توجه مردان را بیشتر جلب کند، زیبا خوانده میشود و این فاجعه تنها در جامعهای از دانش و تفکر به دور مانده، رخ میدهد. جامعهای که در آن، کمکم معیار دانش و منش، جایش را با لَوندی و جذابیتهای خاص عوض کرده است. اینکه جذابیت و ایدئالبودن فقط در گرو خواسته و مورد توجه قرارگرفتن دیگران و نگاه ابزاری به زن خلاصه شود، از فقر فرهنگی در بخشی از جامعه و کمبود اتکابهنفس این زنان نشئت میگیرد. البته نباید فراموش کنیم که ریشه اصلی این معضل نیز مصائب موجود در جامعه است. برخی از مردان با اعتمادبهنفس تمام، بدون درنظرگرفتن ظاهر خود، آنچنان تصویر عروسکی از زن برای خود ترسیم میکنند، پیرو آن چیزی که در رسانههای مختلف و در تبلیغات میبینند که دور از واقعیت طبیعی است.
قاعدتا وقتی متقاضی زیاد باشد، تقاضا برای هرگونه تغییر و حتی عملهای زیبایی بهطور نامتعارف بالا میرود و در نتیجه برخی از پزشکان، تأکید میکنم برخی از پزشکان، مجبور به سِریکاری میشوند. چه کسی از پول بدش میآید؟!
متأسفانه در جامعه ما خیلی هم این روند کند پیش نرفت و این تغییر چهرهها همهگیر شد. چون حالا دیگر معیار زیبایی تغییر کرده است و عقبماندن از این قافله، مواجهه با بیتوجهی از سوی دیگران و کمکم گوشهگیری افراد میشود و در نهایت افسردگی.
در اینکه برخی از زنان و دختران نیز چنین تصوری از یک مرد دارند، شکی نیست. البته با تأثر بیشتر باید بگویم موقعیت مالی هم برای طرفین جزئی از ملاکهای اصلی محسوب میشود، بهویژه برای خانمها که مردان از آن شِکوه دارند و البته آن هم خود جای بحث دارد.
متأسفانه اغلب فیلمهای سخیف بهاصطلاح طنزی که در ایران ساخته میشوند، به این مقوله دامن میزنند. نشاندادن زنانی با آرایشهای فراوان و لباسهای مندرآوردی و اداهای مشمئزکننده که تنها دغدغهشان جلب توجه مردانی از هر قماش است تا بتوانند آنها را اغوا کنند و با آنها ازدواج کنند. گویی تنها راه زندهماندن و زندگیکردن، ازدواجکردن به هر قیمتی است. مصیبتبارتر نقش مردان دوزنه یا متأهلی است که به همسران خود خیانت میکنند. البته این خیانتها هم همه یکطرفه هستند؛ زیرا علاوه بر صادرنکردن مجوز برای ساخت، مردبودن سازنده فیلم، عامل دیگری برای این نگاه یکطرفه است. در اینگونه فیلمها نگاه ابزاری به زن بیشتر تبلیغکننده است تا بازدارنده یا آموزنده. این کجسلیقگی علاوه بر بدبینکردن زنان و منصرفشدن دختران از ازدواج، باعث ازبینرفتن قبح قضیه و عادتکردن به دیدن و شنیدن این نبایدِ خانمانسوز میشود.
نمونه دیگر، نشاندادن مردهای سنبالایی است که عاشق دختران جوان میشوند و فیلم به خوبی و خوشی به پایان میرسد ولی اگر در فیلم یا سریالی که مشابهش را زیاد دیدهایم، زن مسنی با پسر جوانی ارتباط برقرار کند، صد درصد آن زن را زنی احمق و پیگیر نشان میدهند که همیشه آن پسر جوان در حال یافتن راه فرار است. موضوعات نخنمایی که ظاهرا تمامی هم ندارند. گویی زن فقط باید جوان باشد تا مورد احترام و توجه قرار گیرد و مردان هرگز پیر نمیشوند و اگر هم بشوند، نسبت به زنِ همسنشان برتری دارند. همین دیدگاه است که پسران چه آشنا و چه غریبه به خود اجازه میدهند به زنانی که حتی کمی از خود بزرگتر هستند، با متلکهای مختلف اهانت کنند.
تنها چیزی که در ساخت اینگونه فیلمها مدنظر قرار گرفته نمیشود، تأثیر مخرب آن بر جامعه است. کسی که فقط نوک بینی خود را ببیند و فقط فکر منافع مالی یا بهتصویرکشیدن ذهن بیمار خود باشد، میتواند چنین فاجعهای را خلق کند. غافل از اینکه این کنشها، واکنشهایی به همراه دارد. شِکوه مردان و پسران از خیانت زنان و دختران که از گذشته پررنگتر شده است، جواب همان یکهتازیهاست؛ بدون توجه به آنکه زنان حساستر و شکنندهتر هستند.
با نمایشدادن داستانهایی با اینگونه مضامین به مرور زمان توهم خودبرتربینی برخی مردان نسبت به زنان ایجاد میشود. برای اثبات چنین ادعایی فقط کافی است به ساخت جُکها، کلیپها و... در شبکههای مجازی و غیرمجازی از سوی آقایان توجه کنید. در این آثار ماندگار، همیشه زنان غرغرو بهاصطلاح خودشان گیربده و آویزان هستند.
چه میدانید این دادهها حتی گاهی بهطور نامحسوس، به مرور زمان، چه اثری بر روح و روان و غرور زنان میگذارد و این بار نه فقط قشر خاصِ نامبرده در این مطلب بلکه بر همه زنان و دختران این سرزمین؛ زیرا حالا دیگر مخاطب و بیننده این آثار شگفتانگیز فقط عدهای خاص نیستند بلکه کل جامعهاند که از آن تغذیه میکنند. نتیجه بدآموزی و الگو قراردادن آن برای پسران نسل بعدتر هم بماند که خود، این چرخه را نهتنها ادامهدار بلکه فاجعهبارتر میکند.
باید در نظر گرفته شود که دیدن و شنیدن این مطالب، زنان را به بمب در حال انفجاری تبدیل میکند که هر لحظه آماده منفجرشدن و در نهایت تلافیکردناند که قاعدتا ویرانیاش اول دامنگیر مردان میشود. فقط توجه داشته باشید که این زنان، خواهران و مادران خودتان هستند و دختران، همان همسران آینده و مادران فردا خواهند بود.