نیازهای اساسی شهروندان و وظیفه دولتها
سناریوی افزایش قیمت کالاها و خدمات، همانند اسب چهارنعلی در حال تاختن است. تورم و افزایش کالاهای اولیه و ثانویه در شکلی کمسابقه با سبقت از زمان و محاصره حلقههای آن از این هفته به هفته گذشته تفاوت محسوسی دارد. یک حساب سرانگشتی و استنتاج منطقی برای اینکه دریابیم چرا در دام این شکل از تورم افتادهایم، کار چندان پیچیدهای نیست؛

کیکاوس پورایوبی: سناریوی افزایش قیمت کالاها و خدمات، همانند اسب چهارنعلی در حال تاختن است. تورم و افزایش کالاهای اولیه و ثانویه در شکلی کمسابقه با سبقت از زمان و محاصره حلقههای آن از این هفته به هفته گذشته تفاوت محسوسی دارد. یک حساب سرانگشتی و استنتاج منطقی برای اینکه دریابیم چرا در دام این شکل از تورم افتادهایم، کار چندان پیچیدهای نیست؛ البته منظور این یاداشت پرداختن به آن موضوع نیست. برای اثبات مدعای خود یعنی افزایش آثار تورم موضوع را به شکل میدانی که کاملا محسوس است، بررسی میکنیم، مثلا کمتر از دو سال گذشته سبد کالاهای لبنیاتی را میسنجیم؛ یک بطری شیر از ۱۲ الی ۱۵ هزار تومن به ۵۰ تا ۵۵ هزار تومان رشد صعودی داشته است یا یک سطل ماست در مدت چند ماه از ۷۵ هزار تومان به ۱۳۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. بقیه خوراکیها ازجمله گوشت، مرغ، برنج و... با افزایش سرسامآور قیمتها با کاهش مصرف از زندگی روزمره در حال خارجشدن هستند. به همین منوال چیز ثابتی در بازار عرضه دیده نمیشود و شاهد هستیم مردم با نوع مدیریت خود که البته ناخواسته است، چندین کالا و خدمات اساسی را از زندگی خود خارج کردهاند؛ مانند مسافرت، گردشگری، اوقات فراغت و حتی خرید البسه. حال بماند افزایش مشکلات مسکن و بیکاری و... . دراینبین ملاحظه میکنید که بخش سلامت و خوراک در صدر خواستهها و نیازهای مردم است که هیچوقت نمیتوان آنان را از چرخه زندگی حذف کرد؛ هرچند همگی این نیازها پایه و اساس نیازهای انسانی برای رشد و شکوفایی هستند که بنای تمدن روی آنان ساخته شده است. تعریفی که آبراهام مزلو، روانشناس اجتماعی، از سلسله مراتب نیازهای انسان ارائه میدهد، در پنج هرم تقسیمبندی شده است؛ نیازهای فیزیولوژی یا جسمانی که شامل: هوا، غذا، آب، نیازهای جنسی و مسکن، پایه نیازهایی است که انسان را برای شکوفایی و رشد به نیازهای بعدی آماده میکند، در واقع نردبان بالابری است که انسان را برای صعود به ارزشهای دیگر آماده میکند؛ بنابراین دولت در ارتقای شرایط هرم اولیه مزلو هیچگونه مماشاتی نباید داشته باشد. اکنون در وضعیت پیشآمده شرایط اقتصادی، شکی نیست که بخش عمده مشکلات، منشأ در تحریمهای ظالمانهای دارد که از طرف غرب علیه مردم این سرزمین طرح و پهن شده است؛ هرچند هنوز کسانی هستند که نمیخواهند بپذیرند تحریمها اقتصاد کشور را چندین سال به عقب برگردانده است و متأسفانه شاید خواسته یا نخواسته تحریم را نعمت میدانند. در هر حال از امکانات و شرایط موجود بینالمللی فعلا نمیتوانیم استفاده لازم را ببریم. بخش دوم و بسیار مهمتر در داخل کشور جریان دارد. نبود مهارت و فقدان دانش کافی و تجربه کم مدیران، آشفتهبازاری را ایجاد کرده و اوضاع را در مقایسه با گذشته بحرانیتر کرده است. در اینکه تولید و فروش نفت و میعانات نفتی چندین برابر در مقایسه با گذشته افزایش پیدا کرده است، شکی نیست؛ چون اکنون دولتی در آمریکا بر مسند قدرت حاکم است که در مقایسه با رئیسجمهور گذشته سیاست نرمتری را در برابر ایران در پیش گرفته و همچنین با گسترش جنگ روسیه و اوکراین که خود موجب بحران انرژی در جهان است، سیاستِ مدارا را افزایش داده است؛ پس افزایش سیاست صادرات مواد خام کاملا گزینهای صحیح است؛ اما چرا تا این اندازه سفرههای مردم کوچکتر و بیجانتر میشود، علامت سؤال بزرگی است! اَبَربحرانهایی که در بیخ گوش کشور کمین کرده و به دنبال آن آسایش و طیب خاطری که در بخش بزرگی از مدیران دیده میشود، به نگرانیها افزوده میشود. من نمیدانم اوضاع به شکل واقعی رصد و ارزیابی میشود؟ بعید است که مسئولان، اولا اوضاع و شرایط حال مردم را ندانند، در ثانی سنجههای ارزیابی به صورت محرمانه به گوش آنان نرسد. در دنیای پیچیده رسانهها و خبرها هرچقدر هم آدمهای چاپلوسی بخواهند واقعیت را قلب کنند، باز این اطلاعات واقعی به گوش مدیران تصمیمگیر و تصمیمساز رسانده میشود. خلاصه، امیدواری و شور و شعف درباره آینده در وهله اول در رفاه اجتماعی تعریف شده است که بدون آن دیگر مفروضات، تصور
و خیالی بیش نیست.