|

اقتصاد از دیدگاه فراموقعیتی

فردی را در نظر بگیرید که با کسوف کامل مواجه می‌شود. او با مشاهده این رویداد که ماه تقریبا تمام سطح خورشید را پوشانده، چنین استدلال می‌کند که اندازه ماه و خورشید یکسان است. با فرض اینکه این فرد اطلاعی درباره علم نجوم ندارد، باور او به یکسان‌بودن اندازه خورشید و ماه می‌تواند پذیرفتنی باشد.

اقتصاد از دیدگاه فراموقعیتی

سیدجواد جمالی-کارشناس اقتصادی:‌ فردی را در نظر بگیرید که با کسوف کامل مواجه می‌شود. او با مشاهده این رویداد که ماه تقریبا تمام سطح خورشید را پوشانده، چنین استدلال می‌کند که اندازه ماه و خورشید یکسان است. با فرض اینکه این فرد اطلاعی درباره علم نجوم ندارد، باور او به یکسان‌بودن اندازه خورشید و ماه می‌تواند پذیرفتنی باشد. قرار‌گرفتن در موقعیتی که کسوف رخ داده است، در شکل‌گیری این ذهنیت که سطح خورشید و ماه یکسان‌اند، بی‌تأثیر نیست. به نظر او با توجه به برابربودن ظاهری خورشید و ماه، همان مقدار زمانی که مثلا برای یک بار گردش دور ماه نیاز است، برابر است با زمان لازم برای گردش دور خورشید. حال تصور کنید این فرد هرگز در موقعیت مشاهده کسوف قرار نگیرد؛ دراین‌صورت فهم او، متفاوت از زمانی است که کسوف را رؤیت کرده است. به عبارتی، تغییر وضعیت و استقرار در موقعیت متفاوت، دیدگاه قبلی او مبنی بر یکسان‌بودن اندازه خورشید و ماه را دچار چالش می‌کند. بودن در جایگاهی متمایز، فرضیه برابری خورشید و ماه را باطل می‌کند.

مفهوم توهم عینی را می‌توان برای گزاره فوق استفاده کرد. توهم عینی عبارت است از باور مبتنی بر موقعیتی که فرد در آن موقعیت موضوعی را مشاهده می‌کند، به عبارتی مبتنی است بر موقعیت عینی که فرد را دچار خطا و اشتباه می‌کند و باعث می‌شود او تصویر نادرستی از شرایط موجود داشته باشد. در ادامه این خطر وجود دارد که باوری غلط بر‌اساس وضعیتی که در آن مستقر است، پدیدار شود. تبدیل‌شدن یک عارضه به باور می‌تواند اثرات مخرب ناگواری را به همراه داشته باشد. خلق یک باور نادرست گاهی باعث تعصب در دیدگاه و نپذیرفتن نظر دیگران می‌شود.

مثال فوق درباره یکسان‌دانستن خورشید و ماه را می‌توان در موارد دیگر نیز به کار گرفت. شخصی که تمام عمر خود را در سرمای جان‌فرسای قطب جنوب سپری کرده است، عمیقا به این اعتقاد رسیده است که برف و یخ‌بندان تمام کره زمین را فرا‌گرفته. او هرگز درک درستی از آب‌و‌هوای گرم یا حتی معتدل ندارد. باور او مبنی بر مشاهدات او و موقعیتی است که در آن قرار دارد. مشاهدات به طور اجتناب‌ناپذیری موقعیت‌محورند؛ اما استدلال منطقی و علمی ضرورتی ندارد که فقط بر اطلاعات حاصل از یک موقعیت معین استوار باشد. در اینجا نیازی به آنچه شاید بتوان سنجش فراموقعیتی نامید، وجود دارد؛ یعنی فراتر‌رفتن از مشاهدات موقعیتی که افراد آن را درک کرده‌اند. در‌این‌صورت نگاه به یک موضوع بر ترکیبی از دیدگاه‌های مختلف و از موقعیت‌های متفاوت استوار می‌شود. کاوشی فرا‌موقعیتی، اساس شکل‌گیری و ایجاد دیدگاه فرا‌موقعیتی است.

سازمان‌های بین‌المللی به طور متناوب آمار اقتصادی کشورهای سراسر جهان را منتشر می‌کنند. این آمارها بیانگر وضعیت کشورها در قیاس با یکدیگر است. شاخص جینی که نشان‌دهنده میزان شکاف طبقاتی است، به طور مکرر از طرف سازمان ملل اعلام می‌شود. براساس‌این به طور متوسط رتبه ایران درباره شاخص جینی بین سال‌های 2010-2021 در میان 156 کشور مطالعه‌شده در جایگاه 112 است؛ یعنی ایران جزء کشورهای با شکاف طبقاتی بالا محسوب می‌شود. بر‌اساس آخرین آمار اعلام‌شده از طرف بانک جهانی، ایران در سال 2023 در میان 10 کشور دارنده نرخ تورم بالا در سراسر جهان قرار گرفته است. بنا بر اعلام انستیتو فریزر در زمینه آزادی اقتصادی، ایران در زمره آخرین کشورها با رتبه 160 قرار گرفته است. به‌علاوه از میان 14 کشور بررسی‌شده حاضر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، ایران رتبه آخر را به خود اختصاص داده است. مؤسسه لگاتوم در گزارش اخیر خود جایگاه کشورها را بر‌اساس شاخص رفاه لگاتوم تعیین کرده است. شاخص رفاه لگاتوم بر‌اساس 9 زیر‌شاخص و 89 متغیر تعریف شده است. اهم زیر‌شاخص‌های مربوط به شاخص رفاه عبارت‌اند از شاخص محیط سرمایه‌گذاری، شاخص حکومت‌داری، رکن سرمایه اجتماعی، رکن سلامت و بهداشت، شاخص امنیت در اقتصاد و شاخص رقابت‌پذیری در اقتصاد. مؤسسه لگاتوم با بررسی این شاخص‌ها در میان 142 کشور، ایران را در پله 126 شاخص رفاه قرار داده است. آنچه بدیهی است، این است که ایران به لحاظ متغیرهای اقتصادی در شرایط مطلوبی قرار ندارد. افزایش سطح عمومی قیمت‌ها، منفی‌شدن نرخ تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران، خروج دست‌کم سالانه 10 میلیارد سرمایه از کشور، تشدید مهاجرت نیروی انسانی در چند سال گذشته و... همگی نگرانی‌هایی جدی را برای آینده اقتصاد ایران منعکس می‌کنند. حال در این شرایط برخی مسئولان اقتصادی به طور متناوب از بهبود و پیشرفت اقتصاد کشور یاد می‌کنند. این مسئولان همواره شرایط را به گونه‌ای ترسیم می‌کنند که وضعیت اقتصادی ایران در زمره بهترین کشورهای منطقه و حتی جهان قرار دارد و موجبات غبطه دیگر کشورها را برانگیخته است. نوع نگرش و نگاه آنها به مسائل اقتصادی، بسیار متفاوت از گزارش‌هایی است که مؤسسات بین‌المللی اظهار می‌کنند. گاهی دیدگاه برخی مسئولان بسیار متمایز از نظر کارشناسان و حتی عامه مردم است. به عبارتی آنچه در واقعیت نمایان است، با آنچه برخی دولتمردان اعتقاد دارند، تناسب ندارد. شاید دلیل این مشکل را بتوان در تفاوت در موقعیتی که افراد قرار دارند، توصیف کرد. 

همان‌طورکه اگر فردی در موقعیت کسوف قرار گیرد و در آن شرایط اندازه ماه و خورشید را یکسان می‌پندارد (که اساسا این پندار اشتباه است) و این فرد برای تصحیح خطای خود نیاز دارد تا در یک موقعیت دیگر مستقر شود. لازم است تا مسئولان اقتصادی نیز خود را در موقعیت دیگری (منظور موقعیتی است که مردم قرار دارند) بگمارند و سپس دیدگاه خود را درباره شرایط اقتصادی بیان کنند. شخصی واحد می‌تواند در موقعیت‌های متفاوت قرار گیرد و مشاهداتی غیرمشابه داشته باشد. همان‌طورکه قبلا اشاره شد، مشاهدات به نحوی اجتناب‌ناپذیر موقعیت‌محورند؛ اما استدلال علمی ضرورتی ندارد که فقط بر اطلاعات حاصل از یک موقعیت استوار باشد. در اینجا نیازی به آنچه شاید بتوان سنجش فراموقعیتی نامید، وجود دارد؛ یعنی فراتر‌رفتن از مشاهدات موقعیتی مختلف.

آنچه در‌حال‌حاضر اقتصاد ایران نیاز دارد، قرار‌گرفتن صاحب‌منصبان اقتصادی در وضعیت فراموقعیتی است تا امکان سنجش صحیح از اقتصاد برای آنها فراهم شود. استقرار در جایگاهی متفاوت (جایگاه مردم) شرایطی را مهیا می‌کند تا تصمیم‌گیرندگان اقتصادی ارزیابی شایسته و درستی درباره شرایط فعلی اقتصاد کشور داشته باشند.