|

آینه ۱۱ اسفند و تمنای خودشکنی

رأی‌ها را شمردند، برنده‌ها و بازنده‌ها تعیین شدند و انتخابات به سر آمد. اکنون نوبت آن است که هر کنشگری تصویر خود را در آینه صندوق رأی دریابد و به اصلاح آن همت گمارد. مردمی که صندوق‌ها را نادیده گرفتند، آنهایی که رأی دادند، رسانه‌های مستقل، رسانه‌‌های دولتی، همه تصویر خود را دیدند و وزنشان را فهمیدند.

آینه ۱۱ اسفند و تمنای خودشکنی

رأی‌ها را شمردند، برنده‌ها و بازنده‌ها تعیین شدند و انتخابات به سر آمد. اکنون نوبت آن است که هر کنشگری تصویر خود را در آینه صندوق رأی دریابد و به اصلاح آن همت گمارد. مردمی که صندوق‌ها را نادیده گرفتند، آنهایی که رأی دادند، رسانه‌های مستقل، رسانه‌‌های دولتی، همه تصویر خود را دیدند و وزنشان را فهمیدند.

دموکراسی موهبت بزرگی است که مردم و سیاست‌مداران‌ فرصت می‌یابند مناسبات خود را تنظیم کنند. برخی سیاست‌مداران که وزن خود را می‌دانند، با وضع قانون و قاعده‌ سعی می‌کنند رقیبان خود را از رقابت دور کنند. البته مردم هم بازی خود را دارند.

انتخابات ۱۱ اسفند، نقطه عطفی در تاریخ معاصر و حاوی درس‌‌های بزرگی بود که آینده ایران عزیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هر‌کس دل در گرو این ملک و میهن دارد، باید در آن غور کند و آنچه صلاح و صواب می‌داند، به کار گیرد.

نتایج این انتخابات تاریخی، دلالت‌های روشن اجتماعی دارد. فرسایش سرمایه اجتماعی گروه‌های سیاسی، باید زنگ خطر باشد. نباید با تفسیرها و تحلیل‌های مختلف، روی این واقعیت عریان پرده انداخته شود. رسانه‌ها در اینجا برای روشنگری نقش تاریخی دارند.

اکثریت مردم را اگر نصف به‌علاوه یک بدانیم، باید بگوییم مردم یک کنش مدنی آرام و متمدنانه را به تصویر کشیدند. لازم است این کنش مدنی آرام به رسمیت شناخته و چاره شود و مسئولان پیام آن را دریافت کنند؛ بهتر از این است که انکار شود و بعد مردم به راه دیگری روند و بگویند مسئولان که آن را متوجه نشدند، کاری کنیم تا متوجه شوند.

شاید مشکل آن شهروندانی که رأی ندادند، دقیقا فردای انتخابات بوده است. لابد آنها برایشان جای سؤال بود که اگر انتخابات پرشور باشد و موجب اقتدار ملی شود، فردای انتخابات چه اتفاقی می‌افتد؟

آیا این اقتدار، صرف رفاه، وفاق و پیشرفت کشور می‌شود‌ یا اینکه این اقتدار، امکانی می‌شود در دست صیانتی‌ها، فیلترینگ، قانون حجاب و محدودیت‌‌های اجتماعی و فرهنگی در مقابل مردم؟ این سؤال بزرگ، ذهن توده مردم را مشغول کرده بود. معمولا مردم از گروه‌‌های مرجع حرف‌شنوی دارند. قریب به یک دهه است که مرجعیت سیاسی در کشور بسیار آسیب دیده و جامعه در موضوعات سیاسی تقریبا تابع گروه و جریان خاصی نیست. فقدان مرجعیت در سیاست، رسانه و هر موضوع دیگری یعنی رهاشدن جامعه و جامعه رهاشده مستعد پوپولیسم است. ناامیدی جامعه از جناح‌های سیاسی، چشم‌انداز مبهمی برای آینده کشور تصویر می‌کند.

این انتخابات مظهر بارز چنین وضعیتی بود؛ رقابتی که مبتنی بر ایده یا رویکرد مشخصی نیست، کسی حرف از برنامه نمی‌زند و رقابت‌ها بر سر رویکرد متفاوت در حکمرانی نیست.

در اینجا نقش اصحاب رسانه اهمیت پیدا می‌کند. رسانه‌‌های مستقل وضعیت خود را در آینه انتخابات دیدند و لازم است برای اثرگذاری بر افکار عمومی، شرایط‌شان را بازتنظیم کنند. تقریبا همه رسانه‌‌های داخلی مستقل، مردم را دعوت به مشارکت کردند و پاسخ خود را در ۱۱ اسفند گرفتند. آنها برای روشنگری لازم است با مردم مفاهمه و جبران کنند.

رسانه‌‌های غیر‌مستقل از صداوسیما گرفته تا خبرگزاری‌ها، سایت‌ها و صفحات مجازی، قدرت تأثیرگذاری خود را از آینه انتخابات دریافتند. آنها نیاز به تغییرات بزرگ و عمده دارند. قدم اول آن است که صادق باشند.

متأسفانه از چند دهه پیش یک جریان مطبوعاتی شروع به رشد کرد که با مخاطب صادق نبود و با لطایف‌الحیل در پی‌ ارائه منویات خود به مخاطب بود.

این جریان رشدی غیرطبیعی داشت و در دهه 80 تقریبا همه جای فضای رسانه‌ای دولتی و شبه‌دولتی را در بر گرفت. اگرچه مسئولان اجرائی تصور می‌کردند عنان کار را در دست دارند، اما در واقع خودشان گرفتار جریان‌سازی این شبکه شده بودند.

آنها هر روشی را برای رسیدن به اهدافشان جایز می‌پندارند، برای همین ابایی از تهمت، افترا و انگ در مسیر رسیدن به اهدافشان ندارند. متأسفانه فضای مسموم رسانه‌ای که کشورمان را چنین گرفتار کرده، قاطبه مردم را دچار مسئله کرده است.

مسئولان برای تقویت نظام باید با این جریان خزنده و خطرناک مقابله کنند، پشتیبان رسانه‌‌های مستقل باشند و از روزنامه‌نگاران شجاع حمایت کنند. ناکارآمدی، فساد و تبعیض، رمقی باقی نگذاشته و راه درست مبارزه آن است که در وهله اول صداقت جایگزین شود. فضای رسانه‌ای عمیقا نیاز به پالایش دارد. شاید صاحب‌قلمان جریان موصوف، حتی نیت خیر داشته باشند، اما روش آنها در این مدت، بخشی از مردم را با نظام بیگانه کرده است. آنها خواسته و ناخواسته مردم را در مقابل مسئولان قرار داده‌اند و خلاف‌گویی را در رسانه باب کرده‌اند. تیترهای بعد از انتخابات را ببینید؛ واقعا چه نسبتی با واقعیت دارد؟ مگر می‌شود‌ دم از اخلاق زد و چنین راحت واقعیت را نگفت؟

آنها هر بار که خود را در آینه انتخابات دیدند، آینه شکستند. این بار به خاطر سرنوشت کشور، خود را بشکنند. با مردم صادق باشند. با مسئولان صادق باشند. اجازه دهند مردم آن‌طور که شایسته است زندگی کنند.