پیکرکهای سفالی شهر سوخته سیستان
سفال فراوانترین، ارزانترین و متنوعترین کالای مصنوعی محسوب میشود که انسان باستان از دوره نوسنگی به بعد در اختیار داشته است. سفال از آن نظر فراوان است که ماده اولیه آن تقریبا و بدون استثنا در همه جا به میزان فراوان یافت میشود. تهیه گِل رس مستلزم هزینه ناچیزی بوده و متنوع است؛
سعید پارساییان: سفال فراوانترین، ارزانترین و متنوعترین کالای مصنوعی محسوب میشود که انسان باستان از دوره نوسنگی به بعد در اختیار داشته است. سفال از آن نظر فراوان است که ماده اولیه آن تقریبا و بدون استثنا در همه جا به میزان فراوان یافت میشود. تهیه گِل رس مستلزم هزینه ناچیزی بوده و متنوع است؛ همچنین تولید فراوان و مداوم آن با دگرگونیها و نوآوریهایی در شکل و نقش سفال همراه بوده است. دگرگونیهایی که بخشی از آن بر اثر تطور و رشد درونی فرهنگ در طول زمان به وجود میآید و بخش دیگر به علت پیوندهای فرهنگی و اقتصادی با جوامع دور و نزدیک پدیدار میشود. از آنجا که سفالگران عمدتا براساس حس زیباییشناسی سفالها را میساختند، شناخت باستانشناسان نیز از روی احساس مبتنی بر آزمون و خطا انجام میشود.
ریتون تعریف و شکل خاصی ندارد. در فرهنگها و در حفاریهای مختلف نامهای گوناگونی برای ریتون آمده و در حفاریهای باستانشناسی با اشکال متنوعی ظاهر شده است. همچنین ریتون ظرفی است با اشکال متنوع و زیبا که به باور باستانشناسان انسانهای پیش از تاریخ، نخست آن را به تقلید از طبیعت و برای بردن آب به داخل غارها استفاده میکردند. در فرهنگ لغت دهخدا آمده است: «تکوک» چیزی است زرین یا آهنین به شکل گاو، ماهی یا مرغ. در فرهنگ لغت فرس اسدی درباره ریتون میخوانیم: ظرفی باشد که آن را از طلا و نقره یا از گل به صورت جانوران خصوصا شیر سازند. ریتون واژهای یونانی است و به ظرفی گفته میشود که بخش قدامی انسان یا حیوان و از ظرفی به شکل شاخ که در بخش تحتانی به هم متصل میشوند، تشکیل شده است. سابقه هنر ریتونسازی به هزاره چهارم قبل از میلاد یعنی به حدود شش هزار سال قبل بازمیگردد. از هزاره چهارم پیش از میلاد تا قرنهای هفتم و هشتم پیش از میلاد (دوهزارو 800 سال پیش) تعداد ناچیزی ریتون کشف شده است. در طول دوران حکومت مادها، هنر ریتونسازی پیشرفت بسیار کرد. این هنر در دوران هخامنشیان به اوج خود رسید. ریتونها از لحاظ فرم ظاهری سه گونهاند:
- ریتونهایی که در محل اتصال ساغر به بخش قدامی حیوان یا انسان زاویه ۹۰ درجه به خود میگیرند.
- ریتونهایی که ساغر آنها با یک انحنای ملایم به بخش قدامی حیوان متصل میشوند.
- ریتونهایی که ساغر آنها در سر یا گرده حیوان تعبیه شدهاند.
از این نوع ظروف ابتدا در مراسم آیینی-مذهبی استفاده و بهعنوان هدایای ارزشمند به معابد نیز اهدا میشد و در آیینها برای ریختن مایعات خوشبو استفاده میکردند. اغلب در مراسم مذهبی از ریتونهایی با اشکال حیواناتی مانند شیر، ببر، گراز، عقاب، حیوانات افسانهای و شاخدار استفاده میشد و علت ظاهرشدن این حیوانات، در قسمت پایین آن، این است که تصور میشده اشخاص با نوشیدن مایع درون ظرف قدرت جادویی حیوان فوق را به خود منتقل میکنند. به عبارتی ریتون ظرفی برای نیایش و آرامش بوده است و به دلیل ظرافت و فرم زیبایی که داشت، جنبه تزیینی یافت. در مجالس و نیز برای اهدا به معابد و مکانهای مقدس بهعنوان نذورات شناخته میشد. نوشیدن در اینگونه ظروف با اشکال حیوانات قدرت و برتری به آنان میبخشید. ایرانیان در عهد کهن ظروف را به شکل کله جانوران قویبنیه میساختند و بر این باور بودند که ضمن نوشیدن از این جامها زور و قوه جانور به آنان منتقل میشود. گروهی از مجموعه پیکرههای شهر سوخته از سفال ساخته شدهاند. یکی از خصوصیات پیکرههای سفالی آن است که تقریبا همه آنها نخودیرنگ و منقوش هستند و بیشترین آنها متعلق به گاوها هستند. این گروه از پیکرههای سفالی ظروفی هستند که به شکل جانور ساخته شدهاند. این جانوران معمولا در حالت ایستاده و با سری به سوی بالا و پاهای کوتاه نشان داده شدهاند. علت کوتاهی پاهای جانوران ظاهرا به خاطر امکان تحمل سنگینی وزن آنها بوده است. این جانوران منقوش کموبیش با همین نقشمایههای روی ظروف تزیین شدهاند. روی قسمت پشت یا کوهان این جانوران یا گاوان نر حفرهای وجود دارد که به شکل قیفی به داخل بدنه مجوف جانور وارد میشده و اجازه پرکردن آن را با مایعی میداده است.
در کاوشهای شهر سوخته تعدادی از قطعات این جانوران به دست آمده است؛ اما سه عدد از آنها از بقیه کاملتر و سالمتر هستند. یکی از این ظروف به طول ۶/۲۴ و پهنای ۱۶/۶ که از بقیه سالمتر باقی مانده و قسمتهای مختلف بدن آن (سر، بدن، پا و...) به صورت جداگانه ساخته شده و پیش از گذاشتن در کوره به هم متصل شدهاند و تنها حفره روی بدن این جانور سوراخی است که در روی پشت آن یا در حقیقت کوهان آن تعبیه شده است. حفرههای موجود در روی کوهان این ظرف و دیگر پیکرههای شبیه به آن دارای دهانه بازی هستند که از آنها احتمالا به شکل قیف و آبریز استفاده میشده است. به نظر میرسد از این پیکرهها در مراسمهای مذهبی و آیینی استفاده میشده است. پیکره دیگری از ساختمان شماره یک به دست آمده که از جهات بسیاری شبیه پیکره پیشگفته است، با این تفاوت که سر آن شکسته و دهانه حفره یا قیف نیز شکسته و از بین رفته است؛ اما بدنه آن با خطوط و نوارهای زیگزاگی تزئین شده است.
تفاوت دیگر این دو پیکره در آن است که نقوش روی کمر و پشت آن از بین رفته و پاهای آن نیز شکسته است و نقوش روی بدنه نوارهای پهن افقی و زیگزاگی عمودی است. تزئینات این پیکره شبیه اشیای سفالین جنوب ترکمنستان است که به سفالهای دوره اول استقرار شهر سوخته شباهت فراوانی دارد و به مرحله ۹ یا مرحله گذر هشت دوره دوم استقرار در شهر سوخته نسبت داده شده است.
دو ظرف جانوریشکل دیگر، به شکل گاو نیز از کاوشها به دست آمدهاند. یکی از تفاوتهای اساسی این دو پیکره دیگر با ظروف/ پیکرههای پیشگفته در آن است که ساده و غیرمنقوش هستند. تفاوت دیگر آنها در جنس و ماده سازنده آنهاست. درحالیکه پیکرههای پیشگفته با سفال ساخته شدهاند. به نظر میرسد این دو پیکره دیگر از گل پخته (Terracotta) ساخته شده باشند و از سوی دیگر درحالیکه در پیکرههای دیگر سر جانوران تقریبا رو به بالاست. در این دو پیکره سر جانوران به پایین خم شده یا به روبهرو را نگاه میکند. این پیکرهها در دیگر موارد شبیه دیگر پیکرههای سفالی جانور شکل هستند. هر دو پیکرهها نخودیرنگ هستند و روی کوهان خود حفرهای دارند که بالاتر از سطح کوهان و دایرهشکل هستند. یکی از پیکرهها ناقص و شکسته است؛ درحالیکه در پیکره دومی تنها گوشهای آن از بین رفته و شکسته است. سیستان بهویژه منطقه هامون هیرمند در دوران پیش از تاریخ و آغاز تاریخی و دستکم تا دوران هخامنشیان یکی از مراکز پرورش گاو بوده است. با توجه به خشکسالیهای پیدرپی این منطقه در سالهای اخیر و تا حدودی نابودی کشاورزی و دامداری در دشت سیستان با این حال میتوان در بخشهایی پرورش گاو اصیل سیستانی را به صورت سنتی و بیشتر در منازل روستایی شاهد بود.
صرف نظر از نیروی این جانور و نقش آن در راحتترشدن زندگی مردمان باستان میتوان به باورهای اساطیری به این حیوان در چرخه مرگ و زندگی نیز توجه داشت. در واقع گاو سرمایهای کامل بود که هم در دوران زیستن برای کارهای کشاورزی، جابهجایی بار، استفاده از شیر آن برای تغذیه و مدفوعش بهعنوان سوخت اجاق و کوره و احتمالا کشاورزی و پس از کشتار آن از گوشت و پوست و استخوانهایش مورد توجه و استفاده بوده؛ بنابراین جانوری بوده که برای جامعه شهر سوخته اهمیت بسیاری داشته است. پیشینیان ما ظروف را به شکل کله جانوران قویبنیه میساختند که بیشتر در محیط طبیعی اطرافشان میزیستهاند و بر این باور بودند که با نوشیدن از این جامها زور و قوه جانور به آنها منتقل میشود. شاید این باور نیز برای مردمان شهر سوخته هم بوده است.
نکته درخورتوجه درباره ظرف پیکرکهای سفالی این است که همه آنها ناقص و شکسته بودهاند. این سمبلهای خدایان پس از انجام وظیفه برای صاحبان خود و بهویژه زمانی که نذر و نیاز صاحب را بر آورده نمیکردند، شکسته و به گوشهای پرتاب میشدند؛ زیرا کاربرد آنها خاتمه یافته بوده است. شاید اینگونه نیز بتوان بیان کرد که پس از برآوردهشدن حاجات و نذر، صاحب ظرف آن را با شکستن، قربانی ادای نذر خود کرده و اینگونه سپاسگزاری خود را در برابر برآوردهشدن حاجت ادا میکرده است. با توجه به تعداد اندک بهدستآمده از این ظرف پیکرکها در کاوشهای شهر سوخته به احتمال زیاد بتوان گفت از این ظروف برای استفاده در مراسمها و آیینهای مذهبی مهم استفاده میشده است و کمتر جنبه روزمرگی و دائمی داشته است.