و اینک آخرالزمان!
همه چیز احتمالا از آنجا شروع شد که «نعمت شفیق» رئیس مصریتبار دانشگاه کلمبیا در مجلس نمایندگان آمریکا ایستاد تا درباره وجود آنچه «یهودیستیزی» در این دانشگاه خواند، شهادت دهد. دانشجویان دانشگاه کلمبیا البته همزمان تظاهراتی را علیه کشتار غزه در محوطه دانشگاه سامان داده بودند؛ چیزی که شفیق آن را برنتابید و از پلیس نیویورک خواست دانشجویان را که در محوطه دانشگاه در حال تظاهرات بودند متفرق کند، چراکه معتقد بود دانشجویان «قوانین و سیاستهای دانشگاه را نقض کرده بودند».
همه چیز احتمالا از آنجا شروع شد که «نعمت شفیق» رئیس مصریتبار دانشگاه کلمبیا در مجلس نمایندگان آمریکا ایستاد تا درباره وجود آنچه «یهودیستیزی» در این دانشگاه خواند، شهادت دهد. دانشجویان دانشگاه کلمبیا البته همزمان تظاهراتی را علیه کشتار غزه در محوطه دانشگاه سامان داده بودند؛ چیزی که شفیق آن را برنتابید و از پلیس نیویورک خواست دانشجویان را که در محوطه دانشگاه در حال تظاهرات بودند متفرق کند، چراکه معتقد بود دانشجویان «قوانین و سیاستهای دانشگاه را نقض کرده بودند».
حمله نیروهای پلیس به دانشجویان و دستگیری تعدادی از آنان، جرقه بزرگترین اعتراضات دانشجویی در آمریکا -احتمالا پس از اعتراضات دانشجویی دهه ۶۰ میلادی- را رقم زد. دانشگاههای ییل، نیویورک، ماساچوست، اموری، هاروارد، براون، میشیگان، مینهسوتا، تگزاس، برکلی، کالیفرنیای جنوبی، هومبولت، سیاتل، نورثوسترن، جورج واشنگتن و بسیاری از دانشگاههای دیگر هم به جمع معترضان پیوستند تا اعتراضاتی را شکل دهند که تاکنون با دستگیری بالغ بر ۸۰۰ نفر از استادان و دانشجویان و صحنههایی از شلیک گاز اشکآور به سمت معترضان، بار دیگر تصاویر جنبشهای دانشجویی دهه ۶۰ آمریکا را به یادها بیاورد.
جنبشهایی سلسلهوار و زنجیرهای که از جنبش حقوق مدنی آغاز شد، با جنبش آزادی بیان ادامه یافت و به جنبش دانشجویی ضد جنگ ویتنام منجر شد تا دانشگاههای ایالات متحده در کل دهه ۶۰ میلادی کمتر روز آرامی به خود دیده باشد.
در میانه دهه ۶۰ میلادی، دانشجویان آمریکایی که مست از پیروزی در مبارزاتی بودند که در همراهی با سیاهان و رهبر آنان -مارتین لوترکینگ- به دست آمده بود و جنبش حقوق مدنی نام گرفت، با یک چالش جدید مواجه شدند. دانشگاه برکلی با هدف بر حذر داشتن دانشجویان از فعالیت سیاسی علیه «جنگ سرد»، در سپتامبر ۱۹۶۴ مقرراتی را وضع کرد که تأکید داشت: «هرگونه دفاع از موضوعات سیاسی در محوطه دانشگاه ممنوع است و با هرگونه اقدامی برای آوردن نمایندگان و سخنرانان سیاسی خارج از دانشگاه به شدت برخورد میشود». دو هفته بعد دانشگاه هشت دانشجو را به علت عدم تمکین به قانون جدید احضار کرد و دانشجویان در واکنش به این احضار تحصن کردند. پلیس دانشجویی به نام جک وینبرگ را دستگیر کرد اما دانشجویان ماشین پلیس را محاصره و مأموران را برای ۳۶ ساعت در داخل خودرو حبس کردند. سقف این ماشین پلیس تبدیل به تریبون سخنرانی دانشجویان معترض شد، جایی که ماریو ساویو، رهبر دانشجویان معترض سخنرانیهای آغازین جنبش را آنجا انجام داد. جنبش دانشجویی آزادی بیان که از برکلی به سایر دانشگاههای آمریکا نیز سرایت کرده بود، در سال ۱۹۶۶ و با مذاکره نمایندگان دانشجویان معترض و دولت به لغو محدودیتهای سیاسی در دانشگاه منجر شد اما چنان به عمق جامعه آمریکا رسوخ کرد که حمایت هنرمندانی مثل جان بایز، خواننده و ترانهنویس نامدار اسطورهای موسیقی آمریکا را هم به همراه داشت. او ترانه «ما باید پیروز شویم» را در اوج مبارزات جنبش آزادی بیان دانشجویان آمریکا خواند. با پیوندخوردن جنبش آزادی بیان به مبارزات دانشجویی علیه جنگ ویتنام، هنرمندان بسیاری به اعتراضات ضد جنگ پیوستند.
اعتراضاتی که اوج آن در حادثه حمله گارد ملی اوهایو به دانشجویان معترض و رقمزدن حادثه کشتار دانشگاه کنت دیده شد.
یک روز پس از آنکه نیکسون، رئیسجمهور ایالات متحده اعلام کرد که نیروهای آمریکایی به داخل کامبودیا در کامبوج پیشروی کردهاند تا مخفیگاههای نیروهای ویتنام شمالی را نابود کنند، ۵۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه کنت در روز جمعه اول می۱۹۷۰ دست به اعتراض علیه جنگ ویتنام زده و شعارهایی را علیه نیکسون که با وعده پایان جنگ ویتنام به قدرت رسیده بود، سر دادند.
این تجمع، آغاز اعتراضاتی سهروزه در این دانشگاه بود که با حمله گارد ملی و کشتهشدن چهار دانشجو و مجروحشدن دهها دانشجوی دیگر پایان یافت. شلیک به دهان، شلیک به سینه و شلیک به گردن دلیل مرگ دانشجویان اعلام شد اما در دادگاههایی که بعد از این حادثه برای بررسی آن تشکیل شد، همه متهمان از تمام اتهامات تبرئه شدند. این کشتار در تاریخ جنبش دانشجویی آمریکا، جایگاهی چنان نمادین یافت که پیکرهای با نام «ابراهیم و اسحاق» به یاد این کشتار در دانشگاه پرینستون نصب شد. در نهایت دولت نیکسون تحت فشار معترضان داخلی و مخالفتهای روزافزون علیه جنگ، سرانجام مجبور شد از ویتنام خارج شده و رسما جنگ را پایان دهد.
رئیسجمهوری که علاوه بر جنگ ویتنام، دستور تحویل اسلحه و تجهیزات به اسرائیل در طول «جنگ یوم کیپور» را داده بود، پایان ریاستجمهوری خود را ندید و در اواخر سال ۱۹۷۳، بعد از رسوایی واترگیت، اولین رئیسجمهور آمریکا شد که استعفا داد تا معاونش «جرالد فورد» که پس از استعفای او به ریاست مهوری رسیده بود، او را مورد «عفو ریاستجمهوری» قرار دهد.
حالا، 55 سال بعد و در میانه سال ۲۰۲۴ میلادی، این اولین بار است که دانشگاههای آمریکا صحنه اعتراضات علیه یک موضوع بینالمللی دیگر است: جنگ غزه.
اعتراضاتی که مانند مشابه خود در دهه ۷۰ میلادی، با سرکوب و خشونت نیروهای نظامی مواجه شده است. همانگونه که ۵۵ سال پیش سخنان نیکسون، آتش اعتراضات دانشجویی را شعلهورتر کرد، اینبار هم بایدن، با بیان این جمله که «یهودستیزی ناپسند است و جایی در آمریکا ندارد» به خشم دانشجویان معترض دامن زد. بهویژه آنکه این سخنان، پس از آن بیان میشد که نتانیاهو دانشجویان معترض را «اوباش یهودستیز» خواند که دانشگاههای برتر آمریکا را «تصرف کردهاند و خواستار نابودی اسرائیل هستند». نتانیاهو میداند نسلی که جنبشهای دانشجویی دهه ۶۰ آمریکا را راهبری کرد، حالا به چهرههای مهم تصمیمساز در عرصه سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده تبدیل شدهاند و خشم او در مورد معترضان امروز، میتواند از هراس فردایی باشد که این به تعبیر او «اوباش یهودیستیز» از دل «دانشگاههای برتر» به عرصه سیاست و تصمیمگیری در آمریکا وارد خواهند شد و تصاویر هولناک این روزهای غزه را به یاد خواهند داشت.
و اینک، باید منتظر ماند و دید که آیا جنبش اعتراضی اخیر دانشجویان آمریکا علیه کشتار غزه (که احتمالا با نزدیکی به مراسم فارغالتحصیلی در دانشگاهها در دو هفته آتی گسترش نیز خواهد یافت)، مانند نمونه تاریخی آن یعنی اعتراضات دانشجویی بر ضد جنگ ویتنام (یا حتی نمونه متأخری مثل جنبش دانشجویی دهه ۸۰ آمریکا ضد آپارتاید آفریقای جنوبی که سیاستهای ایالات متحده در ارتباط با رژیم آپارتاید را تغییری بنیادکن داد) به تغییر جدی در سیاست خارجی ایالات متحده منجر خواهد شد یا خیر.
هرچند پاسخ به این پرسش هرچه که باشد، نفس به چالش کشیدهشدن خط قرمز سیاست خارجی آمریکا در حمایت راهبردی از اسرائیل نزد افکار عمومی به صورت خیابانی و پیش چشم رسانهها و کشیدهشدن اعتراضهای ضد اسرائیلی به عرصه عمومی خود موفقیت بزرگی برای دانشجویان و چالشی جدی برای دولتها در ایالات متحده خواهد بود. بهویژه آنکه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا و رقابت دوشادوش ترامپ و بایدن، این اعتراضات و تأثیر آن بر رأیدهندگان جوان یا مسلمان مردد، میتواند ضربهای کاری برای بایدن باشد.