فناوریهای نوین چگونه به جبران جاماندگی ایران کمک خواهند کرد
هوش مصنوعی و دانشگاه ایرانی
ایران، سرزمین عزیزمان، تاریخ بلندبالا و پر فراز و فرودی دارد. این کشور، کشور بود زمانی که هنوز بسیاری از کشورها وجود خارجی نداشتند و دولت داشت زمانی که مفهوم دولت-ملت در جهان تعریف درستی نداشت.
ایران، سرزمین عزیزمان، تاریخ بلندبالا و پر فراز و فرودی دارد. این کشور، کشور بود زمانی که هنوز بسیاری از کشورها وجود خارجی نداشتند و دولت داشت زمانی که مفهوم دولت-ملت در جهان تعریف درستی نداشت. کشور ما همواره با چالشهایی سترگ روبهرو بوده است. از بحران آب گرفته تا بحران نداشتن فناوریهای همپایه با کشورهای توسعهیافته. اگر بگوییم مهمترین یا یکی از مهمترین پرسشهایی که جامعه ایران، بهطور کلی و جامعه دانشگاهی بهطور ویژه با آن روبهروست، مسئله توسعهنیافتگی ایران است. پیشینه این پرسش به حدود 200 سال پیش بازمیگردد؛ آن زمان که بزرگمرد توسعهخواه کشورمان، عباس میرزا نایبالسلطنه، از مشاور فرانسویاش پرسید راز پیشرفت آنان و جاماندن ایران در چیست. این پرسش از 200 سال پیش تاکنون کماکان پابرجاست و بسیاری، پس از عباس میرزا کوشیدهاند به آن پاسخ دهند. پاسخدهندگان این پرسش، از شهید حمام فین کاشان؛ میرزا تقیخان امیرکبیر گرفته تا استادان دانشگاه ملایر هستند که هر یک از منظری در پی چارهجوییاند. برخی از صاحبنظران، اقتصاد را عامل توسعهنیافتگی میدانند و برخی شرایط جغرافیایی و سامانههای حکمرانی و یورشهای پیدرپی به این کشور را. برخی دلایل تاریخی برمیشمارند و برخی حتی خلقوخو را دلیل آن میدانند. عقبماندگی صنعتی و جاماندن از قطار فناوری هم از عاملهایی است که بسیاری از متخصصان توسعه بر آن اصرار دارند. وجه اشتراک همه این عزیزان هم این است که سزاوار نیست کشوری همچون ایران با آن پیشینه تمدنی و فرهنگی در صدر ننشیند و جایگاهی والا نداشته باشد. ایران اگرچه در بازههایی از تاریخ، خوش درخشیده و دانشمندان نامبرداری همچون ابنسینا و غیاثالدین جمشید کاشانی و ابوریحان بیرونی و صدها نفر دیگر را به جهان دانش شناسانده؛ اما پس از آن شکوفایی، دورهای از افول را داشته و تجربهای همچون نوزایی اروپا را نداشته است. افسوسمندانه در انقلابهای صنعتی پس از نوزایی هم ایران حضور چشمگیری نداشته و بیشتر ایرانیان بااستعداد که در مراکز علمی جهان بودند، حضور داشتند و سبب شدهاند نام ایران شنیده شود. فرصتهای پیشین از دست رفته و حالا بار دیگر فرصتی درخشان به دست آمده تا ایران بتواند خوش بدرخشد. آن فرصت طلایی پدیده «هوش مصنوعی» است. در این مجال کوتاه قصد ندارم به چیستی هوش مصنوعی بپردازم؛ بلکه میخواهم بگویم هوش مصنوعی فرصت درخشانی است که میتواند کشور ما را نیرو ببخشد و تحول بیافریند. به زبان ساده، اگر امروز عباسمیرزا به میان ما بازگردد و بگوید، برای جاماندگی علمی و فنی کشور چه پاسخی یافتید، جامعه دانشگاهی میتواند یکصدا بگوید، سرمایهگذاری و پژوهش هدفمند در هوش مصنوعی یکی از پاسخهای خوب است. در تاریخ حکمرانی و کشورداری، انگشتشمارند فرصتهایی که همزمان پدیدهای ظهور کند که هم کیفیت حکمرانی را و هم جامعه دانشگاهی را تحت تأثیر قرار دهد و بردار این دو را تا این اندازه همسو و همجهت کند. دو برداری که منافع ملی و توسعهیافتگی را نشانه رفته است. پدیده هوش مصنوعی یک فرصت طلایی است که امروز در دستان ماست. هوش مصنوعی گستره وسیعی از کارهای پژوهشی و عملی است که میتواند از چند سو به حل مسائل ایران امروز یاری برساند. اگرچه زایشگاه هوش مصنوعی در جهان ریاضیات بوده؛ امروزه تا حوزههای علوم انسانی هم نفوذ کرده است. بخشهای مختلفی از جامعه در سطوح گوناگونی درگیر هوش مصنوعی هستند که گاه آگاهانه است و گاه ناآگاهانه؛ اما با توجه به شرایط و امکانات امروز ایران، دانشگاهها بهینهترین و آمادهترین بستر را برای کارهای پژوهشی در حوزه هوش مصنوعی دارند. در اینجا میخواهم به چند نکته مهم از ضرورت و اهمیت سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، در دانشگاهها اشاره کنم.
1- پژوهیدن در دانشگاه بهمراتب کمهزینهتر از سفارش کار پژوهشی به مراکز و نهادهای خصوصی است که با دریافت پول به مراتب چندین برابر هزینه صرفشده در دانشگاه، کاری را پیش میبرند.
2- فراهمکردن امکان سرمایهگذاری در هوش مصنوعی در دانشگاهها سبب تقویت پل نه چندان مستحکم دانشگاه و صنعت در کشور خواهد شد. از یاد نبریم که توسعه صنعتی کشور به شدت به پیوند میان دانشگاه و صنعت گره خورده است.
3- سرمایهگذاری دانشگاهی در هوش مصنوعی میتواند فاصلههای فنی و دانشی میان ایران و کشورهای توسعهیافته را تا حد ممکن پر کند.
4- هر کشوری برای ورود به ریل توسعه، بیش از هر چیز نیازمند نیروی کاری و نیروی پژوهشی است. ایران با داشتن نهادهای آموزشیِ دانشگاهی زیاد و نیز نیروی جوان دانشجو، میتواند از این ظرفیت کمنظیر نهایت استفاده را ببرد و با برنامهریزی دقیق، نقشه راهی را ترسیم کند تا بتواند در هوش مصنوعی و کاربردهای آن در جایگاه شایستهای بایستد. از یاد نبریم که جوانان دانشجوی کشور گنجینهای بیمانند هستند که باید قدردان وجودشان باشیم. توسعهیافتگی بدون وجود متخصصان توسعهیافته معنا ندارد و جوانان امروز ایران، پرچمدار مدیریت کشور در جهانی هستند که متحول شده است و فناوریهایی مبتنی بر هوش مصنوعی در آن پیشتاز.
5- هزینهکردن روی هوش مصنوعی و پروژههای مرتبط با آن در واقع سرمایهگذاری است. همانطورکه در صنعت کلاسیک هزینهکردن و ساخت یک مجتمع پتروشیمی، سرمایهگذاری امن برای سوددهی اقتصاد کلان کشور است، هوش مصنوعی نیز چنین است.
6- جهان امروز در آستانه تبدیلشدن به دهکدهای کوچک است که در آن روابط اقتصادی و سیاسی میان ملتها و دولتها از اولویتی دوچندان برخوردار است. در این میان هوش مصنوعی که جای پای خود را از ریاضیات تا دیپلماسی باز کرده است، میتواند در گشایش ارتباطی میان ایران و جهان مؤثر واقع شود. از یاد نبریم که ایران کشوری بزرگ است. چیزی در حدود 1.1 درصد از جمعیت جهان را دارد و اندکی کمتر از 10 درصد منابع جهان. بهرهمندی بهینه از این منابع نیازمند سرمایهگذاری در زمینههایی مانند هوش مصنوعی است که هم نیروی پژوهشی آن را در اختیار داریم و هم مراکز دانشگاهی. ما در جایی از جهان زندگی میکنیم که رقابت بر سر صادرات انرژی بالاست و پیروزی در این رقابت نیازمند سیاستگذاریهای فناورانه نوین است.
7- برای ورود به عرصه هوش مصنوعی، نباید نگاهمان را به چند پژوهشکده و دانشگاههای بزرگ پایتخت محدود کنیم. باید به این باور برسیم که تمام جوانان کشور و تمام دانشگاههای کشور این توان را دارند که گوشهای از کار را دست بگیرند و چرخدندهای هرچند کوچک از برنامه کلان هوش مصنوعی کشور شوند.
8- آخرین نکتهای که باید اشاره کنم انعطافپذیری در تدوین راهبرد هوش مصنوعی در کشور است. همچنین باید از طرحهای کلان پیشین کشور مثلا کلانطرح نانوتکنولوژی درس بگیریم و نقاط آسیب را شناسایی کنیم تا در برنامهریزی برای نقشه راه هوش مصنوعی کمترین خطا رخ دهد.
در پایان آرزو دارم ایران عزیزمان هر روز بالندهتر از دیروز باشد و با سرمایهگذاری هوشمندانه در پدیده هوش مصنوعی بتواند به حل بحرانها و خلق فرصتها دست بزند. از یاد نبریم که دانشگاهها و جامعه دانشگاهی موتور محرک توسعه کشور هستند. سزاوار است هم نهاد دانشگاه و هم نهاد حکمرانی دست در دست هم این فرصت طلایی را قدر بدانند و ارج نهند. چنین فرصتهایی گاهی به دشواری پیش میآید و باید به آن به دیده منافع ملی نگریست.