بیگی در گفتوگو با «شرق»:
حجاب، مسئلهای فرهنگی است نباید امنیتی میشد
مجلس یازدهم تمام شد اما طرحهای جنجالی تعیینتکلیفنشدهاش همچنان سبب نگرانی افکار عمومی است، طرحی مانند صیانت از فضای مجازی یا همان محدودسازی اینترنت یا لایحه حجاب و عفاف. در روزهای پایانی مجلس یازدهم شاهد پیگیری هر دو لایحه در میان نمایندگان رادیکال مجلس بودیم که با شروع به کار مجلس دوازدهم احتمالا طرح صیانت از فضای مجازی در اولویت نباشد و طرح حجاب و عفاف اما منتظر نظر نهایی شورای نگهبان است، البته مجمع تشخیص مصلحت نظام با بخشهایی از این طرح مخالفت کرده که ممکن است در نظر نهایی شورای نگهبانی که این روزها درگیر انتخابات ریاستجمهوری شده تأثیرگذار باشد. در گفتوگوی با احمد علیرضابیگی یکی از نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی به بررسی این لوایح و سرنوشت احتمالیشان پرداختهایم.
مجلس یازدهم تمام شد اما طرحهای جنجالی تعیینتکلیفنشدهاش همچنان سبب نگرانی افکار عمومی است، طرحی مانند صیانت از فضای مجازی یا همان محدودسازی اینترنت یا لایحه حجاب و عفاف. در روزهای پایانی مجلس یازدهم شاهد پیگیری هر دو لایحه در میان نمایندگان رادیکال مجلس بودیم که با شروع به کار مجلس دوازدهم احتمالا طرح صیانت از فضای مجازی در اولویت نباشد و طرح حجاب و عفاف اما منتظر نظر نهایی شورای نگهبان است، البته مجمع تشخیص مصلحت نظام با بخشهایی از این طرح مخالفت کرده که ممکن است در نظر نهایی شورای نگهبانی که این روزها درگیر انتخابات ریاستجمهوری شده تأثیرگذار باشد. در گفتوگوی با احمد علیرضابیگی یکی از نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی به بررسی این لوایح و سرنوشت احتمالیشان پرداختهایم.
درباره طرح صیانت از فضای مجازی و نبود شفافیت و توضیح درخصوص تلاشها برای دستیابی به اطلاعات شخصی افراد از طریق اینترنت ملی و البته طبقهبندی اینترنت و محدودسازی دسترسیها همچنان نگاه منفی اکثریت مردم با این طرح است و اعتمادی به نتیجه مثبت چنین طرحهایی ندارند، بهخصوص که کار و زندگی و معاش بسیاری با این طرح به خطر خواهد افتاد، نظر شما در رابطه با طرح صیانت اینترنت چیست؟
فقدان اعتماد به دستگاههایی که وظیفه حفظ مراقبت از کشور را بر عهده دارند باعث تأسف است. این دستگاهها باید امینترین افراد برای مردم باشند تا مردم ما به آنان اعتماد کنند ولی در واقع احساس ناامنی بین دولت و ملت وجود دارد و این بهطوری است که وقتی دولت رزق مردم در حوزه مشخصی را با چالش همراه میکند، این عمل ایجاد ناامنی میکند. همچنین وقتی دولت درباره زندگی مردم و نحوه تفکر آنان کنجکاوی میکند و به دنبال این است که در اتوبوس چه میکنند و چه فعل و انفعالاتی در حال رخدادن است، مردم از آن احساس ناامنی میکنند. لذا این مصداق بارز فقدان امنیت است. جدای از اینکه مواجههای که با فضای مجازی رخ میدهد، درست است یا درست نیست! اگر دغدغه طراحان این طرح به حداقل رساندن مشکلات مربوط به فضای مجازی بوده باشد، قابل ذکر این است که فیلترشکنها به فراوانی در دسترس مردم قرار گرفتهاند و اعمال محدودیتهایی را که مربوط به فضای مجازی است، با خرید فیلترشکن میتوانند پشت سر بگذارند. پس مشخص میشود که موضوع امنیتی نبوده است یعنی ما مضیقهای برای مردم ایجاد کردهایم و در حال حاضر نیز مردم به سمت خرید فیلترشکن رفتهاند؛ ازاینرو باید خاطرنشان کرد که شرایط نیز همچنان پابرجا بوده و تحصیل درآمد برای عدهای خاص که در حال فروش فیلترشکن هستند به وجود آمده که عدهای از فروش این فیلترشکنها دارای درآمدهای هنگفتی هستند و در گذشته هم ما در حال پیگیری از وزارت ارتباطات بودیم که این فیلترشکنها، فروشش توسط چه کسی صورت میگیرد؟ آیا مالیات میدهند یا خیر؟ نحوه درآمدشان چگونه محاسبه میشود؟ علنا الان در کنار فیشهایی که مردم بابت تلفن همراهشان پرداخت میکنند یک خرید فیلترشکن هم اضافه شده، نکته دیگر این است که شرایط هم همان شرایط قبل است. ضمن اینکه ما این موضوع را هشتادوپنجی کردیم که نتیجه درستی نداشت، اما در نهایت وقتی به صحن بازگشت، منتج به نتیجه دلخواه تندروهای مجلس نشد؛ بنابراین باید گفت اینترنت بهمثابه اکسیژن برای جامعه بوده و برای آن جایگزین وجود ندارد. میزان رسوخ اینترنت در جامعه نشاندهنده پیشرفت آن جامعه است. هر موضوعی که بخواهد این حق را از مردم بگیرد دقیقا اقدام علیه خواست مردم است. از طرفی ما با اعمال محدودیت نیز به جایی نخواهیم رسید.
لایحه عفاف و حجاب هم از لوایح جنجالی و البته مورد نقد جدی افکار عمومی در مجلس یازدهم بود، درباره تبعات اجراشدن تصمیمات رادیکالهای مجلس یازدهم برای مقوله حجاب چه نظری دارید و فکر میکنید این مسئله فرهنگی چگونه باید مورد توجه قرار گیرد؟
فرهنگ عفاف و حجاب مورد پذیرفتهشده اجتماعی است، اما نحوه مواجهه با مردم مهم است، اگر ما مسئله حجاب و عفاف را با قدرت نیروی انتظامی به وجود بیاوریم و این موضوع را تبدیل کنیم به راهی برای ابراز اعتراض بخشی از مردم، که اگر این موارد را کنار هم قرار دهیم به یک مقوله سیاسی و امنیتی تبدیل میشود. چه بسا که بحث عفاف و حجاب نیز در کشور ما تبدیل به یک موضوع امنیتی شده تا یک موضوع فرهنگی و اجتماعی.
زیرساختهای لازم هم از لحاظ فرهنگی وجود ندارد و فقط در این زمینه بعد سختافزاری مورد توجه است و توسط قوه قهریه در تلاشاند این موضوع را توسعه بدهند. عملا این مدل رفتارها ظرف چهار دهه گذشته جواب نداده است؛ زیرا 1- برای توسعه فرهنگ حجاب و عفاف نیازمند توجه دولت به زیرساختها هستیم و 2- نوع مواجهه با موضوع حجاب را به نحوی جرمانگارانه تصویر کردند که اگر کسی این جریمهها را پرداخت کند میتواند بیحجاب باشد حتی مؤمنین هم با توجه به اینکه این حجاب را در حد قوانین و تخلفات راهنمایی رانندگی تقلیل دادهاند حتما راضی نیستند، بهعلاوه با توجه به سیاسیشدن این موضوع هرگونه راه اعتراض بسته شده و بعضی برای نشاندادن اعتراض خودشان اینگونه رفتار میکنند که صرفا اعتراض خود را نشان دهند و از طرفی امروزه صحنههای رقتباری را در کشور شاهد هستیم، از برخورد نیروی انتظامی با مردم که دستمایه تبلیغات بیگانگان قرار میگیرد و سوهان روح مردم شده است، در حالی که انرژیای که به این صورت برای موضوع حجاب و عفاف گذاشته شده، در قیاس با سایر مواردی که اولویت در زندگی مردم است که از جمله آن میتوان به امنیت اشاره کرد و درثانی باید گفت این کار کار پلیسی نیست درحالیکه فراجا نیرویش را گذاشته و لازم به ذکر است که پلیس وظایف خطیری دارد، مثل حفظ جان، مال و ناموس مردم. مسلما بحث حجاب و عفاف نمیتواند اولویت پلیس قرار گیرد، اما باید اولویت نهادهای فرهنگی کشور باشد، پلیس الان اولویت خود را حجاب و عفاف گذاشته، در حالی که باید اولویت خود را مسائل مهمتر میگذاشت. با توجه به اینکه در این مقوله پلیس در اصطکاک بالاتری با مردم قرار دارد، موفقیتش نیز کم میشود و عملا موفقیت پلیس در این است که اصطکاک کمتری با مردم داشته باشد؛ ازاینرو عفاف و حجاب هم بهگونهای شده که اصطکاک بین مردم و پلیس بیشتر شده و این مسائل بر مهارت و عملکرد پلیس هم تأثیر میگذارد. بنابراین ما نیازمند کار گسترده فرهنگی و وجود زیرساختهای لازم درخصوص حجاب و عفاف و طرح صیانت از فضای مجازی هستیم.