|

آنچه در اوکراین می‌گذرد...

انقلاب پهپادها

شرکت‌های بزرگ فناوری چگونه اوکراین را به آزمایشگاهی برای جنگ با هوش مصنوعی تبدیل می‌کنند؟

جنگ در اوکراین، مقاومت مردم این کشور را به نمایش گذاشته و این کشور را به آزمایشگاهی زنده تبدیل کرده است که در آن می‌توان مدل‌های جدیدی از توسعه اجتماعی را تصور و آزمایش کرد. چه خوب و چه بد، جنگ باعث نوآوری می‌شود.

انقلاب پهپادها

مریم مرامی-کارشناس ارشد علوم شناختی: جنگ در اوکراین، مقاومت مردم این کشور را به نمایش گذاشته و این کشور را به آزمایشگاهی زنده تبدیل کرده است که در آن می‌توان مدل‌های جدیدی از توسعه اجتماعی را تصور و آزمایش کرد. چه خوب و چه بد، جنگ باعث نوآوری می‌شود. و این درباره جنگ روسیه و اوکراین صادق است. در طول این جنگ، استراتژی دفاعی اوکراین به یک آغوش کامل از هوش مصنوعی پیشرفته تبدیل شده است و به‌عنوان یک آزمایشگاه زنده برای جنگ هوش مصنوعی، از فناوری اطلاعات استفاده می‌کند و آن را توسعه می‌دهد تا در مقابل ارتش روسیه بایستد. با کمک ایالات متحده و متحدان اروپایی، اوکراین تا حدی موفق شده تهاجم روسیه را کُند کرده و او را به عقب براند. د‌رحالی‌که تیترها از تأمین تانک و توپ از طرف غرب صحبت می‌کنند، در پشت صحنه، نیروهای اوکراینی به پیشرفت در نرم‌افزار، به‌ویژه امنیت سایبری و هوش مصنوعی توجه دارند. دوئل‌های توپخانه، میادین مین و جنگ خندق مستقیما از جنگ جهانی اول خارج شده‌اند و با این حال، بیشتر آتش توپخانه اوکراین اکنون به وسیله هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی شده و بر روی رایانه‌های تبلتی که از طریق ماهواره به اینترنت متصل هستند، تنظیم می‌شود. نیروهای نظامی در سراسر جهان از نزدیک نبردها را دنبال می‌کنند تا بینش‌هایی درباره جنگ‌های قرن بیست‌ویکم به دست آورند، زیرا می‌دانند که در حال تماشای آزمایشی از فناوری‌هایی هستند که در درگیری‌های آینده فراگیرتر و مهم‌تر می‌شوند. اوکراین، ناوگان متنوعی از هواپیماهای هدایت‌شونده از راه دور، از پهپادهایی که در کف دست قرار می‌گیرند تا پهپادهایی با وزن بیش از هزار پوند را ساخته تا پیشرفت‌های روسیه را پیچیده و ناکام بگذارد. دامنه دائما در حال تکامل این فناوری و استفاده روزافزون از آن، نه‌تنها از پتانسیل پهپادها برای یکسان‌کردن زمین بازی در جنگ روسیه و اوکراین خبر می‌دهد، بلکه توانایی آنها برای تأثیرگذاری بر نحوه درگیری‌های آینده را نشان می‌دهد.

 

عملکرد نرم‌افزار Palantir

در پائولوآلتو جایی که شرکت‌هایی مانند اپل و گوگل حضور دارند، یک شرکت تجزیه و تحلیل داده به نام پالانتیر (Palantir) قرار دارد. الکس کارپ، مدیرعامل این شرکت، اولین رئیس یک شرکت بزرگ غربی بود که سه ماه پس از آغاز جنگ تجاوزکارانه غیرقانونی روسیه، با زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، دیدار کرد. پالانتیر شرکتی است که قبلا نرم‌افزار تجزیه و تحلیل داده‌ها را به اداره مهاجرت و گمرک ایالات متحده (ICE)، اداره تحقیقات فدرال (FBI)، پنتاگون و آژانس‌های اطلاعاتی خارجی ارائه داده است. کارپ که به‌عنوان «فروشنده تسلیحات هوش مصنوعی قرن بیست‌ویکم» نیز شناخته می‌شود، با زلنسکی ملاقات کرد و گفت که آماده ارائه نرم‌افزار مبتنی بر داده‌ها و هوش مصنوعی است که از طریق پالانتیر توسعه داده شده و گفت: ما همکاری خواهیم کرد تا اوکراین بتواند روسیه را شکست دهد. همچنین اظهار کرد که فناوری استفاده‌شده در حال تغییر مزیت رقابتی یک کشور کوچک در مقابل یک دشمن بزرگ است. اوکراین که در وضعیت ناامیدکننده‌ای قرار داشت، در موقعیتی نبود که از هیچ کمکی امتناع کند. به‌ویژه اینکه مقامات دولتی معتقد بودند که جنگ می‌تواند فرصتی برای توسعه بخش فناوری کشورشان باز کند. چهره‌هایی مانند وزیر تحول دیجیتال، میخائیل فدوروف، بازاریابی میدان‌های نبرد اوکراین را به‌عنوان «آزمایشگاهی برای آخرین فناوری نظامی» در پایتخت‌های اروپایی و سیلیکون‌ولی آغاز کرده‌اند. در یک‌سال‌و نیم گذشته از ملاقات کارپ و زلنسکی، پالانتیر عمیقا درگیر جنگی شده است که قبلا هرگز به خود ندیده بود. درحال‌حاضر بیش از شش مؤسسه ازجمله وزارت دفاع اوکراین، وزارت اقتصاد و وزارت آموزش و پرورش از محصولات پالانتیر استفاده می‌کنند. عملکرد اصلی نرم‌افزار پالانتیر تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای، داده‌های منبع باز، فیلم‌های هواپیماهای بدون سرنشین و گزارش‌های جمع‌آوری‌شده بر روی زمین براساس هوش مصنوعی برای ارائه گزینه‌های نظامی به فرماندهان است. اکنون این نرم‌افزار مسئول بیشتر هدف‌گیری‌ها در اوکراین است. مقامات اوکراینی از تجزیه و تحلیل داده‌های رایگان در دسترس پالانتیر، برای پروژه‌هایی استفاده می‌کنند که بسیار فراتر از اطلاعات میدان جنگ است، از‌جمله جمع‌آوری شواهد جنایات جنگی، پاک‌سازی مین‌ها و رسیدگی به پناهندگان و فساد. مقامات دولتی، برای استفاده از ابزار پالانتیر به نام متاکانستلیشن «MetaConstellation» آموزش دیده‌اند که از داده‌های تجاری، از‌جمله تصاویر ماهواره‌ای، برای ایجاد نمایی تقریبا واقعی از فضای نبرد استفاده می‌کند. چنین نرم‌افزاری اطلاعات را با داده‌های تجاری به‌هم‌پیوسته و داده‌های طبقه‌بندی‌شده نظامی، یکپارچه می‌کند تا به فرماندهان زمینی کمک کند دشمنان را بیابند و نحوه حمله به اهداف را تعیین کنند. درحال‌حاضر ارتش اوکراین مهندسان نرم‌افزاری دارد که تا سطح گردان براساس همکاری با شرکت‌های خارجی مستقر شده‌اند. به‌اصطلاح زنجیره کشتار دیجیتال در حال اجرا است. همچنین می‌توان از نرم‌افزار پالانتیر برای پاک‌سازی مین‌ها استفاده کرد. اوکراین با بیش از شش میلیون غیرنظامی در معرض خطر و زمین‌های کشاورزی وسیع غیرقابل استفاده به دلیل مهمات منفجرنشده، کشوری است که بیشترین مین‌های زمینی را در جهان دارد. وزارت دفاع اوکراین در حال کار با پالانتیر برای ایجاد مدلی برای شناسایی مکان‌هایی است که پاک‌سازی مین‌های زمینی باید در اولویت قرار گیرد و همچنین در حال تدوین طرحی 10ساله برای بازگرداندن 80 درصد از زمین‌های آلوده، به کشت است. علاوه بر پالانتیر، دیگر شرکت‌های فناوری نیز ابزارهایی را برای پیروزی اوکراین در جنگ فراهم می‌کنند. یکی از موفق‌ترین ابزارها کلیرویو «Clearview» است که به آن سلاح مخفی اوکراین می‌گویند. درحال‌حاضر هزارو ۵۰۰ مقام از ۱۸ سازمان اوکراینی از کلیرویو برای شناسایی بیش از ۲۳۰ هزار سرباز روسی که در تهاجم نظامی شرکت کرده‌اند، استفاده می‌کنند و آنها را به شواهدی برای اثبات اتهامات جنایات جنگی مرتبط می‌کنند. درباره این موضوع، واشنگتن پست (WP) تلاش کرد این جنگ را به‌عنوان نخستین جنگ الگوریتمی در تاریخ بشر توصیف کند، به این‌ گونه که: «انقلابی در جنگ» از طرف اوکراین در جریان است که با ترکیب نرم‌افزارهای پیشرفته ارائه‌شده به وسیله پالانتیر و استارلینک برای تشکیل یک زنجیره کشتار الکترونیکی در میدان نبرد دیجیتال به دست می‌آید و همین‌طور انقلابی به نام زنجیره مرگ واقعی از طریق ترکیب نرم‌افزار توسعه‌یافته به وسیله پالانتیر و حسگرهای همه‌جا حاضر (دوربین‌های بدون سرنشین و...) نصب‌شده در سراسر میدان جنگ، در حال انجام است. البته ماهیت «انقلابی در جنگ»، هواپیماهای بدون سرنشین است. ارتش اوکراین از برنامه دستیابی به هدف که به وسیله پالانتیر توسعه داده شده است، برای انتخاب موشک، توپخانه یا پهپادهای مسلح برای حمله به اهداف روسی که روی صفحه نمایش داده می‌شود، استفاده می‌کند. سپس پهپاد برای ارزیابی آسیب به هدف به پرواز درمی‌آید و این داده‌ها به سیستم بازگردانده می‌شود. واشنگتن پست در این زمینه اظهارنظر کرد و گفت که یک جنگ جادویی یا نبرد دیجیتالی مخفی در حال وقوع است و این راز پیروزی اوکراین در مبارزه با روسیه است. برخی کارشناسان بر این باورند که اگر پهپادها به طور درخورتوجهی مانع ورود به دستیابی و بهره‌برداری از قابلیت‌های نظامی پیشرفته در آینده را کاهش دهند، ارتباط بین ثروت و قدرت که در صد سال گذشته شکل گرفته است، تضعیف یا ناپدید خواهد شد و در نتیجه، انواع مختلفی از آنها وجود خواهد داشت. آن‌گاه بازیگران دولتی و غیردولتی قادر خواهند بود جنگ‌های بزرگی به راه بیندازند. هواپیماهای بدون سرنشین می‌توانند هزینه‌های انسانی و مالی را به میزان درخورتوجهی کاهش دهند و کشورها را در وضعیت جنگ دائمی قرار دهند. اگر این انقلاب پهپادها در جریان باشد، همه کشورها باید سیاست‌های دفاعی خود را به‌شدت بازنگری کنند؛ بنابراین برخی استدلال می‌کنند که نبردهای زمینی در مقیاس بزرگ با نبردهای هواپیماهای بدون سرنشین تسلیحاتی جایگزین می‌شوند. استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ماهیت قدرت ارتش را تغییر می‌دهد و در پایان، ساختار نظامی موجود را تضعیف خواهد کرد. درباره این موضوع، واشنگتن پست در مقاله‌ای با عنوان «جنگ در اوکراین انقلابی در جنگ پهپادی با استفاده از هوش مصنوعی ایجاد می‌کند» گفت که یک پهپاد اوکراینی مجهز به بمب به دلیل حمله رادیویی ارتباط خود را با اپراتور از دست داد، اما به هدف اصابت کرد، یعنی بدون اینکه به زمین بیفتد، با شتاب به سمت هدف پرواز کرد و منهدم شد. این پهپاد که به نرم‌افزار هوش مصنوعی جدید مجهز شده است، می‌تواند روی هدف خود قفل شود، بدون اینکه تحت تأثیر تداخل الکترونیکی که در‌حا‌ل‌حاضر به طور معمول از طرف روسیه استفاده می‌شود، قرار گیرد. عملکرد جدید هوش مصنوعی به پهپادها کمک می‌کند تا مأموریت‌های خود را حتی زمانی که هدف حرکت می‌کند، انجام دهند و این ارتقای درخورتوجهی در مقایسه با پهپادهای موجود است که مختصات خاصی را ردیابی می‌کنند. این فناوری‌های هوش مصنوعی که از طریق تعداد زیادی از شرکت‌های هواپیماهای بدون سرنشین اوکراینی توسعه می‌یابند، یکی از چندین جهش نوآورانه در بازار هواپیماهای بدون سرنشین اوکراین هستند که مرگ‌بار بودن جنگ‌های بدون سرنشین را تسریع و محبوب می‌کنند. اوکراین به دلیل فوریت جنگ، به آزمایشگاه نوآوری فوق‌العاده‌ای تبدیل شده است. هدف از برنامه‌ای که وزیر فدوروف، مسئول ارتش پهپادی اوکراین، بر آن نظارت می‌کند، خنثی‌کردن برتری هوایی و توپخانه‌ای روسیه از طریق حداکثر استفاده از پهپادهای شناسایی و تهاجمی است. این برنامه به شرکت‌های خصوصی در آموزش بیش از ۱۰ هزار اپراتور هواپیماهای بدون سرنشین در طول سال گذشته کمک کرده است و هدف از آن آموزش ۱۰ هزار نفر دیگر در شش ماه آینده است. قدرت هوایی روسیه بیش از ۱۰ برابر اوکراین تخمین زده می‌شود، اما اوکراین به جز در مراحل اولیه درگیری، برتری هوایی را به روسیه واگذار نکرده است.

پهپادهای هوش مصنوعی چقدر تکامل یافته‌اند؟

وزارت دفاع اوکراین، فناوری پارازیت روسی را با شرکت‌های هواپیماهای بدون سرنشین به اشتراک می‌گذارد و به آنها کمک می‌کند تا پیچیده‌ترین سلاح‌های جنگ الکترونیک جهان را آزمایش کنند. این امتیازی است که بیشتر شرکت‌های هواپیماهای بدون سرنشین در کشورهای دیگر حتی نمی‌توانند به آن فکر کنند. در غرب، پارازیت‌ها را نمی‌توان برای آزمایش محصول راه‌اندازی کرد. این نیاز به مجوز خاصی دارد و حتی در صورت وجود مجوز، فقط در یک منطقه کنترل‌شده مجاز است، به همین دلیل، جنگ در اوکراین به عنوان منطقه‌ای که فرصتی واقعی برای توسعه راه‌حل‌هایی در سطح جهانی ارائه می‌دهد، ارزیابی می‌شود. روسیه که به اهمیت پهپادهای تهاجمی در این جنگ پی برده، به‌تازگی با ایجاد واحد پهپاد خود و معرفی پارازیت‌های جدید به میدان، شروع به واکنش کرده است. ارزیابی می‌شود که روسیه با استفاده از پهپادهای انتحاری مانند ZALA Lancet تولید داخل و شاهد ایرانی در خنثی‌کردن ضدحمله اوکراین موفق بوده است. اوکراین می‌گوید هزار پهپاد در ماه از دست می‌دهد، اما برآوردهای دیگر آن را ۱۰ هزار در ماه می‌داند. با در نظر گرفتن این اعداد، افزایش تولید پهپاد در اوکراین، جایی که بزرگ‌ترین جنگ هواپیماهای بدون سرنشین در تاریخ در حال وقوع است، به یک اولویت فوری تبدیل می‌شود. با این حال، برخی از کارشناسان می‌گویند: اینکه بگوییم انقلابی در جنگ هواپیماهای بدون سرنشین با استفاده از هوش مصنوعی در اوکراین رخ داده، زود است. اگرچه پهپادهای شناسایی به افزایش کارایی توپخانه کمک کرده‌اند، پهپادهای تهاجمی به دلیل محدودیت‌های خاص تبدیل به «تغییردهنده بازی» نشده‌اند و نرم‌افزار مبتنی بر هوش مصنوعی هنوز در دست توسعه است. برخی ادعا می‌کنند که در نتیجه آزمایش واقعی در خط مقدم، پهپادهای اوکراین و روسیه مبتنی بر هوش مصنوعی نتوانسته‌اند تأثیر قاطعی داشته باشند. در همین راستا، مرکز امنیت جدید آمریکا (CNAS) در گزارشی با عنوان «تکامل، نه انقلاب» نوشت که پهپادهایی مانند لانست روسیه دارای قابلیت شناسایی هدف و درگیری مستقل هستند، اما این ادعاها تأیید نشده است. از آنجایی که اوکراین و روسیه از انواع مختلفی از پهپادها استفاده می‌کنند که همه‌جا در خط مقدم حضور دارند، برخی ناظران به این نتیجه رسیده‌اند که هواپیماهای بدون سرنشین به طور کلی ماهیت جنگ را تغییر داده‌اند و عاملی کلیدی هستند که تصمیم می‌گیرند چه کسی در درگیری پیروز شود. درحالی‌که پهپادها اساسا ماهیت جنگ را تغییر نداده‌اند و تعیین نمی‌کنند که چه کسی در این جنگ برنده یا بازنده خواهد شد. باوجوداین، هواپیماهای بدون سرنشین در حال تغییر نحوه مبارزه نیروهای اوکراینی و روسی در سطح تاکتیکی هستند و بر تمام میدان‌های نبرد آینده تأثیر خواهند گذاشت. هواپیماهای بدون سرنشین در واقع میدان نبرد در اوکراین را با ارائه قابلیت‌های قابل دسترس و مقرون به صرفه در مقیاسی که قبلا وجود نداشت، متحول کرده‌اند. آنها تمرکز نیروها، دستیابی به غافلگیری و انجام عملیات تهاجمی را دشوار می‌کنند. در حالی که پهپادها نسبت به هواپیماهای سرنشین‌دار دوام بیشتری ندارند، اما امکان پذیرش ریسک بیشتر را فراهم می‌کنند. علاوه بر این، پهپادها در صورت ارزان‌بودن و فراوان‌بودن لازم نیست زنده بمانند، زیرا می‌توانند با بازسازی به انعطاف‌پذیری دست یابند. در حالی که پهپادها، نیروی هوایی مقرون‌به‌صرفه‌ای را ارائه می‌دهند، نه جایگزین نیروهای هوایی سنتی شده‌اند و نه توانسته‌اند برتری هوایی به دست آورند. به عبارتی، دسترسی و مقرون به صرفه بودن پهپادها قابلیت‌های جدیدی را در مقیاسی ایجاد می‌کند که قبلا وجود نداشت، اما این هواپیماهای بدون سرنشین نیستند که به‌تنهایی میدان نبرد را متحول می‌کنند بلکه ترکیب تعداد زیادی از سیستم‌های تسلیحاتی مرتبط با یکدیگر است که واقعا مخرب است. از این رو، تأثیر کلی هواپیماهای بدون سرنشین بیشتر تکاملی بوده تا انقلابی. در بیشتر موارد پهپادهای اوکراینی و روسی همچنان توسط انسان کنترل می‌شوند و از آنجایی که پهپادها به شبکه گسترده‌ای متصل نیستند و مقیاس و کشندگی کمی دارند، کارایی آنها محدود است، با وجود بسیاری از عناوین درباره پهپادهای خودگردان روسیه و اوکراین، بحث‌ها درباره هوش مصنوعی و خودمختاری عموما دقیق نیستند و در نتیجه تصورات نادرستی درباره سطح و نوع خودمختاری موجود در میدان جنگ ایجاد می‌کنند. اکثریت قریب به اتفاق هواپیماهای بدون سرنشین در جنگ در اوکراین از راه دور هدایت می‌شوند و انسان‌ها رابطی هستند که به صورت دستی اقدامات چندین پهپاد را هماهنگ می‌کنند؛ بنابراین هیچ گروه پهپادی واقعی یا استقلال همکاری وجود ندارد. پهپادها معمولا به صورت پشته‌ای با هم کار می‌کنند و خلبانان از طریق چت متنی در یک شبکه نبرد مجازی یا از طریق تلفن‌های همراه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. یعنی سلاح‌های بدون خدمه هنوز انسان‌محور هستند. البته بسیاری از پهپادهای نظامی و تجاری به طور مستقل وظایف مهم مانند برخاستن و فرود خودکار را انجام می‌دهند و نرم‌افزار جلوگیری از برخورد را در خود دارند. هرچند این نوع از قابلیت‌های خودمختار بسیار مهم هستند، اما با پهپادهای کاملا خودمختار که به طور مستقل تصمیم می‌گیرند چه کسی، چه چیزی و چه زمانی بکشند، بسیار فاصله دارند. همه این نوآوری‌های هواپیماهای بدون سرنشین به‌طور جداگانه پیشرفت‌های قابل‌توجهی هستند، اما حتی در مجموع، آنها منجر به انقلاب نمی‌شوند. انقلاب‌ها در امور نظامی باید به طور اساسی ماهیت و هدایت یک درگیری را با افزایش چشمگیر در پتانسیل رزمی و اثربخشی نظامی نیروهای مسلح تغییر دهند. انقلاب‌ها در امور نظامی چنان مخرب هستند که سلاح‌های قدیمی، شیوه‌های مبارزه و ساختارهای سازمانی را کهنه می‌کنند؛ بنابراین، انقلاب‌ها به چیزی بیش از پذیرش گسترده فناوری‌های جدید نیاز دارند. علاوه بر این، نظامیان باید مفاهیم عملیاتی جدیدی را توسعه دهند، قابلیت‌های جدید را در سیستم‌های نظامی گسترده‌تر ادغام کنند و فرهنگ و ساختار سازمانی خود را تطبیق دهند. جای تعجب نیست که این نوع تغییر عمده، زمان می‌برد. به تازگی ولودیمیر زلنسکی از ایجاد یک سرویس پهپاد اختصاصی در اوکراین خبر داد که می‌تواند منادی یک انقلاب باشد. با این حال، این امر به دور از قطعیت است. از آنجایی که پهپادها در جنگ اوکراین زمانی بیشترین تأثیر را داشته‌اند که با قابلیت‌های دیگر ترکیب شوند، ایجاد یک سرویس خاص می‌تواند موانع بیشتری را برای ادغام مؤثر هواپیماهای بدون سرنشین با سایر سلاح‌ها ایجاد کند. از بسیاری جهات، این یک بحث آکادمیک است در مورد اینکه چه چیزی یک انقلاب در امور نظامی را تشکیل می‌دهد و به نکات و مسائل بزرگ‌تری اشاره دارد که دسترسی و مقرون به صرفه بودن پهپادهای نظامی و هواپیماهای بدون سرنشین تجاری ارزان‌قیمت که جنگ را در سطح تاکتیکی در اوکراین تغییر می‌دهند، بی‌اهمیت است. اما مهم است که درباره تأثیر هیچ‌یک از فناوری‌ها یا سیستم‌های تسلیحاتی اغراق نکنیم، زیرا هیچ گلوله نقره‌ای فناوری وجود ندارد که در این درگیری برای اوکراین پیروزی ایجاد کند.

Clearview، سلاح مخفی دولت اوکراین

برخی به این نکته اشاره می‌کنند که به جای هواپیماهای بدون سرنشین، فناوری تشخیص چهره است که تغییرات واقعا انقلابی را در میدان نبرد اوکراین ایجاد می‌کند. لئونید تیمچنکو، معاون وزیر کشور اوکراین که از زمان آغاز تهاجم روسیه به مدت یک ماه خود را در دفتر کارش محبوس کرد، با یک ابزار تشخیص چهره از شرکت فناوری آمریکایی کلیرویو (Clearview)، به بررسی هزاران فیلم و تصویر از سربازان روسی در حال ورود به خاک کشورش پرداخت. نتایج فوق‌العاده شگفت‌انگیز بود. نرم‌افزار Clearview AI عکس‌های سربازان روسی را شناسایی کرد و بلافاصله آنها را به نام، زادگاه و پروفایل رسانه‌های اجتماعی (SNS) مرتبط کرد. حتی عکس‌های سربازانی که با چشمان بسته جان خود را از دست داده‌اند یا قسمت‌هایی از صورت‌ آنها سوخته، تشخیص داده شده است. به این ترتیب تیمچنکو توانست هر روز صدها روس را پیدا کند که با سلاح به اوکراین حمله می‌کردند. به گفته تیمچنکو، کلیرویو به سلاح مخفی دولت اوکراین تبدیل شده است. مقامات اوکراینی از کلیرویو برای شناسایی متجاوزان در پست‌های بازرسی، رسیدگی به شکایات شهروندانی که شناسنامه خود را گم کرده‌اند، شناسایی و پیگرد قانونی اعضای شبه‌نظامیان طرفدار روسیه و همکاران اوکراینی‌ و حتی ردیابی بیش از ۱۹۰ کودک ربوده‌شده اوکراینی استفاده می‌کنند. جنگ روسیه و اوکراین را می‌توان اولین درگیری دانست که در آن از نرم‌افزار تشخیص چهره تقویت‌شده با هوش مصنوعی، در مقیاس قابل توجهی استفاده شده است. مشارکت بین دولت اوکراین و کلیرویو به نفع هر دو طرف بوده است. کلیرویو که مشکوک به نقض حقوق حریم خصوصی بود، ابزارهای هوش مصنوعی را به صورت رایگان در اختیار اوکراین قرار داد تا عملکرد مثبت فناوری تشخیص چهره را ارتقا دهد. شرکت کلیرویو که در سال ۲۰۱۷ تأسیس شد و در ابتدا در مخفی‌کاری نسبی فعالیت می‌کرد، با توسعه الگوریتمی که می‌تواند افراد را با دقت ۹۹.۸۵ درصد بر اساس داده‌های جمع‌آوری‌شده از اینترنت طی چندین سال شناسایی کند، بزرگ‌ترین پایگاه داده تشخیص چهره جهان را ساخته است. تا سال ۲۰۱۸، کلیرویو بی‌سر‌و‌صدا دسترسی به پایگاه داده خود را به بیش از ۶۰۰ سازمان مجری قانون و دولت فدرال، از‌جمله اداره مهاجرت و گمرک ایالات متحده (ICE) و FBI می‌فروخت. با‌این‌حال، در سال ۲۰۲۰، وجود این شرکت، اندازه پایگاه داده آن‌ و استفاده از آن توسط سازمان‌های مجری قانون از طریق یک مقاله افشاگرانه در نیویورک‌تایمز فاش شد و آن را به یک «نافرمان فناوری» تبدیل کرد. منتقدان به‌شدت از کلیرویو انتقاد کردند و آن را وحشتناک و دیستوپیایی نامیدند. از آن زمان، کلیرویو با شکایت‌های قانونی، جریمه‌ها‌ و دستورات توقف از سوی شرکت‌هایی که داده‌ها را جمع‌آوری کرده‌اند، گرفتار شده است. کلیرویو در استرالیا، فرانسه، یونان، ایتالیا و بریتانیا غیرقانونی تلقی می‌شود و متهم به نقض قوانین حفظ حریم خصوصی داده‌های اتحادیه اروپا‌ست که فروش دسترسی به پایگاه داده به شرکت‌های خصوصی ایالات متحده را ممنوع می‌کند. اما در حالی که کلیرویو اذعان می‌کند مورد انتقاد گروه‌های حفظ حریم خصوصی قرار گرفته است، بر سهم خود در اهداف عمومی مانند ردیابی کودکان آزاردهنده، نجات قربانیان قاچاق انسان و حتی شناسایی شورشیانی که در سال ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره ایالات متحده حمله کردند، تأکید می‌کند. کلیرویو از زمان حمله روسیه به اوکراین در ایجاد مشارکت با دولت اوکراین موفق بوده است. اوکراینی‌ها از کلیرویو برای اهداف مختلف استفاده می‌کنند. برای مثال، وزارت امور داخله اوکراین در واکنش به تبلیغات روسیه در مورد تعداد زیاد تلفات در اوکراین، وب‌سایتی به زبان روسی به نام «بدون ضرر» «Porter.net» راه‌اندازی کرد و به کمک کلیرویو، بانک اطلاعاتی از کشته‌شدگان روس ایجاد شد. جست‌وجوی نام در این وب‌سایت، شما را به اطلاعات منبع باز در رسانه‌های اجتماعی روسیه متصل می‌کند تا خانواده‌ها بتوانند دریابند که آیا سربازان در عملیات کشته شده‌اند یا خیر. تا ۱۳ نوامبر سال گذشته، بیش از ۷۱ هزار روس در اینجا شناسایی شده‌اند. اوکراین همچنین اعلام کرد ‌کلیرویو روند جمع‌آوری شواهد برای محاکمه جنایتکاران جنگی را تسریع کرده است. تا همین اواخر، دادستانی اوکراین قادر به تأیید هویت اعضای نیروهای دفاع شخصی کریمه (شبه‌نظامیان مسلحی که به روسیه در اشغال شبه‌جزیره کریمه کمک کردند)‌ نبودند، اما اکنون هویت حدود ۷۰ نفر را با استفاده از کلیرویو شناسایی کرده‌اند. مقامات می‌توانند آنها را به محض ورود به خاک اوکراین دستگیر کنند. دادستانی از این ابزار برای ردیابی کودکان اوکراینی هم استفاده کرده که به زور از یتیم‌خانه‌ها و پناهگاه‌های موقت خارج شده بودند‌ و کودکانی را یافتند که طبق گزارش‌ها توسط خانواده‌های روسی به فرزندخواندگی گرفته شده بودند یا به اردوگاه‌های بازآموزی فرستاده شده بودند. ابزار هوش مصنوعی کلیرویو از تصاویر جمع‌آوری‌شده از رسانه‌های اجتماعی روسیه هم استفاده کرده است؛ از‌جمله عکس‌های خانوادگی‌ برای شناسایی ۱۹۸ کودک گم‌شده و تأیید اینکه آنها در روسیه یا سرزمین‌های تحت اشغال روسیه هستند.

پیامدهای میدان نبرد اوکراین

جان آلن، یک ژنرال تفنگ‌داران دریایی ایالات متحده، جنگ مبتنی بر هوش مصنوعی را که در آن تصمیم‌گیری انسانی کم یا اصلا دخیل نیست، «فوق‌ جنگ» نامید. رابرت ورک، معاون سابق وزیر دفاع ایالات متحده، پدیده‌ای را که در آن سلاح‌های خودمختار و سیستم‌های خودمختار به ‌طور مستقل بسته به موقعیت، مسیر عمل را انتخاب می‌کنند، «جنگ الگوریتمی» نامید. آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی ایالات متحده (دارپا) اصطلاح «جنگ موزاییکی» را برای اشاره به ترکیب پلتفرم‌های موجود و سیستم‌های بدون سرنشین برای به دست آوردن مزیت در میدان جنگ ابداع کرد. اخیرا ژنرال جک شاناهان، سپهبد بازنشسته نیروی هوایی‌ که مرکز هوش مصنوعی مشترک را تأسیس کرد، دیدگاهی ارائه کرد که نرم‌افزار به بخش مهمی از معماری دفاعی مورد نیاز برای سیستم جنگی نسل بعدی تبدیل می‌شود و اصطلاح «جنگ تعریف‌شده نرم‌افزاری» را پیشنهاد کرد. وجه مشترک این مفاهیم جدید، چشم‌انداز یک میدان نبرد شبکه‌ای است که در آن داده‌ها با سرعت نور حرکت می‌کنند‌ تا نه‌تنها حسگرها را به تیراندازان متصل کنند، بلکه کل نیروها و سکوهای مستقر را نیز به هم متصل کنند. اینها سناریوهای جنگی آینده هستند که نه‌تنها به دلیل تأثیر پیشرفت سریع توسعه فناوری، بلکه به دلیل ترس‌های مربوط به رقابت ژئوپلیتیکی و آنچه رقبای نزدیک به هم ممکن است در آینده نزدیک بتوانند به کار گیرند، پیش‌بینی شده است‌. واضح است که جنگ در اوکراین این دیدگاه آینده‌نگر را به واقعیت نزدیک‌تر کرده است. می‌توان گفت که این تضاد بستر آزمایشی جدیدی برای هوش مصنوعی است که قبلا در تاریخ سابقه نداشته است. برخی پس از باروت و سلاح‌های هسته‌ای، سیستم‌های تسلیحاتی هوش مصنوعی را «انقلاب سوم در جنگ» نامیده‌اند. آیا آن انقلاب در برابر چشمان ما آشکار می‌شود؟ آیا اوکراین نشانه تغییر ماهیت جنگ است؟ برای تغییر ماهیت جنگ هنوز فاصله هست، اما به نظر می‌رسد اوکراین آزمایشگاهی است که شکل بعدی جنگ در آن ایجاد می‌شود. این یک آزمایشگاه در حاشیه نیست، بلکه یک تلاش بی‌وقفه و بی‌سابقه مرکزی برای تنظیم، تطبیق و بهبود سیستم‌های مجهز به هوش مصنوعی یا تقویت‌شده با هوش مصنوعی برای استقرار فوری است. این تلاش، راه را برای جنگ هوش مصنوعی در آینده هموار می‌کند. همچنین هوش مصنوعی نقش مهمی در جنگ الکترونیک و رمزگذاری دارد. به‌عنوان مثال، شرکت آمریکایی پرایمر ابزارهای هوش مصنوعی را در ارتش اوکراین برای تجزیه و تحلیل ارتباطات رادیویی رمزگذاری‌نشده روسیه مستقر کرد. اوکراین داده‌های ارتباط سیمی و بی‌سیم رهگیری‌شده روسیه را با استفاده از پلتفرم پرایمر تجزیه و تحلیل کرد. براساس الگوهایی در نحوه صحبت‌کردن سربازان روسی، امکان شناسایی اطلاعات مهم درمورد زمان حرکت نیروها، مکان، مسیر و وضعیت تدارکات، انبارهای مهمات و همچنین روحیه، احساسات و اثربخشی رهبری سربازان وجود داشت. از جهاتی می‌توان گفت آنچه در میدان‌های نبرد اوکراین اتفاق می‌افتد، یک پارادوکس غم‌انگیز است. با ادامه درگیری، افراد زیادی هر روز جان خود را به شیوه‌های وحشتناکی از دست می‌دهند، اما سیستم‌های هوش مصنوعی با داده‌های به دست آمده از میدان‌های جنگ واقعی آموزش می‌بینند و مسلح می‌شوند، نه برای توقف رنج و پایان‌دادن به جنگ، بلکه به منظور مبارزه مؤثرتر در جنگ‌های هوش مصنوعی که در آینده رخ خواهد داد. این به ما پیامدهای استراتژیک زیر را ارائه می‌دهد:

 ما باید راه‌هایی برای ادغام هوش مصنوعی در عملیات نظامی فراتر از سیستم‌های تسلیحاتی یا اقدامات امنیتی پیدا کنیم.

 نیازمند گسترش و تقویت مشارکت‌های دولتی و خصوصی هستیم. همکاری بین دولت اوکراین و شرکت‌های نظامی و فناوری مانند پالانتیر و کلیرویو سودمندی بالقوه مشارکت عمومی و خصوصی در توسعه فناوری دفاعی را نشان می‌دهد.

 نیازمند طرحی هستیم برای پاسخ به جنگ شناختی با استفاده از هوش مصنوعی. همچنین بررسی فعالانه استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تمرین حمله و دفاع در جنگ شناختی که شامل جنگ روانی، جنگ سایبری، جنگ افکار عمومی و جنگ الکترونیک می‌شود.

 استفاده از ابزارهایی مانند «پرایمر» در آماده‌سازی برای حوادث احتمالی. این امر به‌ویژه در شناسایی نقاط قوت و ضعف دشمن از طریق تجزیه و تحلیل داده‌های ارتباطی سیمی و بی‌سیم رمزگذاری‌نشده‌ مفید است.

 سخن آخر

با گذشت زمان، همان‌طور که پهپادها خودمختارتر می‌شوند و به‌ طور گسترده با سایر سلاح‌ها در ارتباط هستند، ممکن است دکترین و سازمان‌های نظامی را تغییر دهند و واقعا انقلابی در جنگ ایجاد کنند. اما تاکنون در اوکراین، جنگ هواپیماهای بدون سرنشین یک تحول بوده است، نه یک انقلاب. واضح است که هواپیماهای بدون سرنشین به تنهایی تعیین نمی‌کنند ‌چه کسی در این درگیری پیروز می‌شود، اما مطمئنا نقش برجسته‌ای در جنگ جاری در اوکراین و سایر میدان‌های نبرد در آینده خواهند داشت.