|

ترازوی افکارعمومی

این روزها نظرسنجی‌های بسیاری منتشر می‌شود که نتایجی گاه متناقض با هم دارند، اما وجه مشترکشان این است که نشان دهند رأی پزشکیان‌ از قالیباف و جلیلی کمتر است. انگار درست‌کردن نظرسنجی هم بخشی از کمپین تبلیغاتی نامزدها شده؛ غافل از آنکه بی‌اعتمادی عمومی، موثق‌ترین نظرسنجی‌ها را هم نزد مردم نامعتبر جلوه می‌دهد.

ترازوی افکارعمومی

این روزها نظرسنجی‌های بسیاری منتشر می‌شود که نتایجی گاه متناقض با هم دارند، اما وجه مشترکشان این است که نشان دهند رأی پزشکیان‌ از قالیباف و جلیلی کمتر است. انگار درست‌کردن نظرسنجی هم بخشی از کمپین تبلیغاتی نامزدها شده؛ غافل از آنکه بی‌اعتمادی عمومی، موثق‌ترین نظرسنجی‌ها را هم نزد مردم نامعتبر جلوه می‌دهد. لابد این بی‌اعتمادی، حاصل سال‌ها بی‌مبالاتی و بی‌صداقتی در تهیه و پخش اخبار و تبلیغات سیاسی است و شوربختانه در چنین شرایطی، مؤسسات معتبری ضرر می‌کنند که در این آشفته‌بازار به اصول علمی و وجدان‌ کاری پایبند مانده باشند. شاید دلیل این نقیصه جدی، انتظارات برخی دولتمردان باشد که خواست‌شان مطلوب عموم مردم نیست، اما با لطایف‌الحیل می‌خواهند آن را خواست واقعی مردم جا بزنند. در ابتدای انقلاب، برخی گروه‌های چپ که قدرت بسیج‌گری یافته بودند و می‌توانستند با هواداران انبوه خود تظاهرات خیابانی راه بیندازند، توهم پشتیبانی اکثریت جامعه از خود را می‌یافتند. آنها وقتی پای صندوق رأی از روحانیت شکست ‌خوردند، نمی‌توانستند نیروهایشان را توجیه کنند که چطور آن همه هوادار کف خیابان داشتند و اکنون در صندوق انتخابات، رأی چندانی ندارند. تصور کنید که 200 هزار نفر در خیابان انقلاب تهران جمع شوند؛ آنها به لحاظ بصری، جمعیت انبوه و بسیار زیادی جلوه می‌کنند، اما در واقع برای شهر 12 میلیون نفری، کمتر از دو درصد مردم‌اند و 98 درصد مردم در آنجا نیستند. سیاست‌مداران، گاه دانسته و گاه ندانسته و توهم‌آمیز، این جمعیت‌های کف خیابانی را «مردم» می‌دانند و برنامه‌هایشان را بر آن اساس پیش می‌برند، اما وقتی در یک افکارسنجی علمی، با آینه واقعیت مواجه می‌شوند، نمی‌توانند بپذیرند و رطب و یابس می‌بافند که آن متولیان نظرسنجی را زیر سؤال ببرند. جالب‌تر اینکه برای خودشان مؤسسه نظرسنجی راه می‌اندازند تا نتایج بهتری‌ کسب‌ کنند. متولیان این مؤسسات هم بلدند چطور فریبکارانه نظرسنجی‌کنند که نتیجه دلخواه آقایان را به دست بیاورند! اگر باور ندارید، کافی است وارد گروه‌های ایتایی شوید و رنگین‌کمانی از انواع نظرسنجی را با نتایج دوست‌داشتنی ببینید. نظرسنجی ترازوی افکار عمومی است و دستکاری در ترازو، وزن را بالاتر نمی‌برد، بلکه اعتماد را زایل و اعتبار ترازو را دچار خدشه می‌کند. اکنون مؤسسات معتبر نظرسنجی در کشور وجود دارند که عموما نتایج نظرسنجی‌ها را محرمانه تلقی می‌کنند و در اختیار عموم قرار نمی‌دهند. یادتان هست که اوایل دهه 80 قاضی مرتضوی‌ چند جامعه‌شناس متخصص را که مؤسسه نظرسنجی داشتند، به جاسوسی متهم کرد و این افراد با هیاهوی بسیار محاکمه و محکوم شدند. اتهام آنها این بود که چرا با مؤسسات بین‌المللی نظرسنجی مثل گالوپ، همکاری‌ کرده و نظر افکار عمومی ایرانیان را نزد بیگانگان فاش‌ کرده‌اند! واقعیت این است که نظرسازی و تقلب در افکارسنجی، متقلبان را به مقصود نمی‌رساند. در دنیای جدید ساخت افکار عمومی الگوی دیگری یافته است. قبلا در فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی افکار عمومی را می‌ساختند، اما یافته‌های جدید دانشمندان علوم ارتباطات حاکی از آن است که فعالیت کاربران شبکه‌های اجتماعی، به گروه‌های خصوصی در پیام‌رسان‌هایی مثل واتس‌اپ، اینستاگرام و تلگرام منتقل شده و محتوای درون شبکه‌های اجتماعی با محتوای رادیکال جایگزین شده است؛ امری که کابوس نظرسازان خواهد بود. قبلا جادوی عجیب شبکه‌های اجتماعی آنلاین، ترکیب تعاملات شخصی با ارتباطات جمعی بود، اما این ترکیب تغییر کرده است؛ اکنون مشاهده آخرین وضعیت دوستان در شبکه‌های اجتماعی، جای خود را به ویدئوهایی از افراد غریبه داده است که شبیه تلویزیون است. پُست‌های عمومی به‌طور فزاینده‌ای به گروه‌های بسته در پیام‌رسان‌ها منتقل می‌شود. ویژگی بارز شبکه‌های اجتماعی جدید این است که دیگر چندان اجتماعی نیستند و با الگوگرفتن از تیک‌تاک، ترکیبی از کلیپ‌هایی را ارائه می‌کنند که توسط هوش مصنوعی انتخاب شده؛ آن هم بر اساس رفتار تماشای کاربر و نه ارتباطات اجتماعی آنها. کاربران فضای مجازی، بیشتر به گروه‌های کوچک در پیام‌رسان‌ها متمایل شده‌اند و این گروه‌ها محیط مناسبی برای پخش اخبار و اطلاعات دروغ‌ شده است. الگوریتم‌های اینستاگرام که توسط رفتار کاربران هدایت می‌شوند، افراطی‌ترین ویدئوها را پخش می‌کنند تا واکنش مخاطب را بگیرند. در گذشته برای اینکه چیزی در یک شبکه اجتماعی وایرال شود، مردم مجبور بودند آن را به اشتراک بگذارند، اما اکنون آنها صرفا با تماشاکردن یک ویدئو، به وایرال‌شدن آن کمک می‌کنند؛ زیرا الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی به محتوایی که بیشترین تعامل را جذب می‌کند، پاداش می‌دهد. این شرایط جدید به کسانی که اطلاعات نادرست می‌دهند، سود می‌رساند؛ چراکه آنها بهتر از هرکس می‌توانند از مخاطب واکنش بگیرند. در وضعیت جدید، محتوایی که با جعل عمیق تولید شده باشد، به‌راحتی وایرال می‌شود. بله ترازوی افکار عمومی، شاهد تغییرات بزرگی شده و شایسته است نظام حکمرانی، سیاست درست و منطبق با واقعیت اتخاذ کند و روش‌های قبلی را کنار بگذارد. به خواست افکار عمومی احترام بگذارد و اجازه دهد آنچه مطلوب واقعی مردم است، به منصه ظهور برسد. دست بالای دست بسیار است و اگر قرار بر دستکاری افکار عمومی با نظرسازی باشد، دیگرانی هستند که بهتر و عمیق‌تر انجام می‌دهند. همیشه باور ما این باشد که نجات و رستگاری در صداقت است.