|

بخش کشاورزی نیز چشم‌به‌راه تغییر بنیادین

انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم از نظر روانی جامعه ما را در بیم و امیدی بهت‌انگیز فرو برده است. جامعه مدنی کشورمان به‌تدریج و پس از هر دوره‌ای، باور اثرگذاری در سرنوشت خویش از طریق انتخابات را به حاشیه فراموشی سپرده بود.

عبدالحسین طوطیایی پژوهشگر کشاورزی

عبدالحسین  طوطیایی-پژوهشگر کشاورزی:  انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم از نظر روانی جامعه ما را در بیم و امیدی بهت‌انگیز فرو برده است. جامعه مدنی کشورمان به‌تدریج و پس از هر دوره‌ای، باور اثرگذاری در سرنوشت خویش از طریق انتخابات را به حاشیه فراموشی سپرده بود. قرارگرفتن مسعود پزشکیان با پیشینه و شعارهایی متفاوت در جمع برآمدگان غربال شورای نگهبان اما بر این انزوای خودساخته بارقه‌ای از امید زده و بیش از هر چیز بر حیرت آنان افزوده است. جمعی در این انجماد از خوابی یخ‌آلود برخاسته و البته کثیری نیز هنوز در پیله‌ای از نومیدی، همچنان فسرده و چشم به آینده‌ای دور و دراز بسته‌اند. آینده‌ای که بیم آن می‌رود در خلال آن رقیب صاحب ابزار از سایه و پنهان برون آمده و چه‌بسا آخرین رمق‌های این سرزمین کهن را هزینه تخیلات خود کند. اکنون در این بزنگاه، شیشه نگاه جامعه ترک برداشته و در جدل و جدالی پرشمار، نگاهی نگران به رزمایش روبه‌رو هم دارد. رزمایشی که در تلاش تمرین برای خیزشی به سوی نقشه بیراهه است. به عنوان یکی از دانش‌آموختگان کشاورزی کشورم و با بیش از نیم‌قرن سابقه حضور، آرزو و البته سراسر حرمان، بر خود لازم می‌دانم که فریادی برای دگرگونی شجاعانه، ساختارشکن و بنیادین در نجات این حوزه سبز از سرنوشت محتوم زرد آن داشته باشم. حوزه‌ای که در خلال بیش از 70 سال اقتصاد نفت‌آلود و در زیر آرایه‌های پرحجم و انبوهی تابلو به نام وزارت جهاد کشاورزی و دیگر دستگاه‌های اجرائی متصل مدفون شده است. ساختاری که در نقش‌آفرینی‌ای که برایش رقم زدند، از تولیت برای تولیدی پایدار به هبوط سور و سات نوشیدن چای دبش و به بهانه تنظیم بازار سقوط کرده است. سخن دراین‌باره بسیار است و بیم آنکه بسط آن در این هیاهو جز ملال و خستگی نیفزاید. البته اگر این ناله‌های حزین در این عرصه تف‌آلود طنینی نداشته باشد اما بی‌تردید منادیان تغییرات بنیادی هشدارش را از حلقوم خشکیده تالاب و دریاچه‌ها و از تاج زمردین شمال کشور و... که به تاراج بی‌مبالاتی‌ها رفته است، خواهند شنید.

امید آن دارم که در پس این نوید برای دگرگونی، روزی دگرباره نسل‌های آرش‌گونه این سرزمین اهورایی، بر بلندای دماوند همواره سرافزاز تیر نگاه عاشقانه‌شان از شالیزار‌های پرنشاط شمال به سوی زاگرس کبیر و نهایتا بر دل انبوه نخل‌های جنوب بنشیند. نخل‌هایی که همچون پاسداران همیشه دلاور این خطه، پای در آتش اما رخ به طراوتی سبزفام آراسته‌اند.