|

ضعف عملکرد مدیران نظام آموزشی

تحلیل نتایج ضعیف ایران در آزمون‌های تیمز سال ۲۰۲۳ از چالش‌برانگیزترین مباحث روز آموزش و پرورش شده است، چراکه افت عملکرد ایران در سال ۲۰۲۳ نسبت به ۲۰۱۹، به نوعی گزارشی از حال ناخوش نظام آموزشی کشور است، مسئله‌ای که یک کارشناس و پژوهشگر نظام آموزشی، علل مختلفی برای آن بیان می‌کند.

ضعف عملکرد مدیران نظام آموزشی

تحلیل نتایج ضعیف ایران در آزمون‌های تیمز سال ۲۰۲۳ از چالش‌برانگیزترین مباحث روز آموزش و پرورش شده است، چراکه افت عملکرد ایران در سال ۲۰۲۳ نسبت به ۲۰۱۹، به نوعی گزارشی از حال ناخوش نظام آموزشی کشور است، مسئله‌ای که یک کارشناس و پژوهشگر نظام آموزشی، علل مختلفی برای آن بیان می‌کند. حجت‌الله بنیادی، پژوهشگر نظام آموزشی و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن بیان اینکه نتایج آزمون‌های بین‌المللی در واقع نشان‌دهنده عملکرد و کارنامه مدیران و برنامه‌ریزان نظام آموزشی و سازمان‌ها و نهادهای مختلف مرتبط در درون وزارت آموزش و پرورش و سایر دستگاه‌هاست، می‌گوید در یک تحلیل ابتدایی نتایج این آزمون‌ها بیشتر متأثر از ضعف عملکرد نهادها، سازمان‌ها و بخش‌های مختلف است.

به گفته او، اگر فرض کنیم دامنه زمانی مشخص‌شدن اثر هر تغییر در برنامه‌ها و فرایندهای آموزشی در نتایج آزمون تیمز و پرلز برای پایه هشتم ۱۰ سال قبل‌تر و برای پایه چهارم شش سال قبل‌تر از زمان آزمون باشد؛ همچنین این محدوده زمانی را برای تأثیر در نتایج امتحانات نهایی پایه دوازدهم، ۱۴ سال قبل‌تر فرض کنیم، آنگاه ما می‌توانیم نتایج کنونی آزمون‌های تیمز، پرلز و امتحانات نهایی را متأثر از تغییرات، برنامه‌ها و اقدامات مهم آموزش و پرورش و جامعه در ۱۴ سال قبل یعنی از سال 1388- 1389 تا ۱۴۰۲- ۱۴۰۳ بدانیم.

این پژوهشگر با نگاهی اجمالی مهم‌ترین تغییرات، برنامه‌ها و عوامل مرتبط و اثرگذار بر عملکرد دانش‌آموزان در آزمون‌های تیمز و پرلز را که در این بازه زمانی در آموزش و پرورش رخ داده است، این‌گونه نام برد:

 تصویب قانون تعیین تکلیف معلمان حق‌التدریس، آموزشیاران نهضت، مربیان پیش‌دبستانی، معلمان مهرآفرین در سال ۱۳۸۸ و تصویب بیش از ۱۱ اصلاحیه و الحاقیه برای آن که سبب شد عده قابل توجهی از افراد بدون داشتن حداقل‌های لازم (سن، تحصیلات، شایستگی‌های پایه و...) استخدام شوند.

 تغییر عجولانه ساختار نظام آموزشی مغایر با اهداف سند و تغییر مدارس پنج پایه ابتدایی به شش پایه.

 اتخاذ رویه‌های نادرست در تأمین و تربیت معلم مورد نیاز برای تغییر ساختار دوره‌های آموزشی و اجبار و الزام معلمان دوره راهنمایی برای تدریس در دوره ابتدایی.

 بی‌سامان‌شدن و حتی تعطیلی برنامه‌های ارتقای مهارت‌های حرفه‌ای (دوره‌های ضمن خدمت) معلمان و معلق‌ماندن آن بین دانشگاه فرهنگیان و بخش ستادی.

 پویانبودن، ایستایی و سکون سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در به‌روزرسانی محتوا و روش‌های آموزشی متناسب با نیازهای دانش‌آموزان و پیشرفت‌های بین‌المللی.

 ضعف عملکرد و ناتوانی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی (پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش- مرکز مطالعات تیمز و پرلز) در تحلیل و ارائه گزارش پژوهشی دقیق از عوامل و تغییرات مرتبط با نتایج و سهم هریک از آنها.

 ضعف در برنامه‌ریزی منابع انسانی و ساخت‌وساز مدارس و در نتیجه افزایش تراکم کلاسی بسیار بیشتر از حدود مقررشده و معیارهای جهانی.

 استخدام و اعزام به کلاس بیش از ۲۰۰ هزار معلم از طریق آزمون‌های استخدامی پر عیب و نقص و بدون طی‌کردن دوره‌های آموزشی حداقلی.

 وعده‌های تحقق‌نایافته مختلف و پر زرق و برق برای بهبود وضعیت معیشت و رفاه معلمان و آثار منفی‌ عدم تحقق این وعده‌ها بر کاهش انگیزه معلمان.

 افزایش تورم سالانه و کاهش قدرت خرید و توان مالی معلمان در کنار عقب‌ماندن معلمان از کاروان افزایش حقوق سایر کارکنان دولت.

 وعده‌ها و مصوبات مختلف برای اجرای رتبه‌بندی معلمان از سال ۱۳۹۲ و تصویب قانونی ناقص و ضعیف آن در سال ۱۴۰۰ و نهایتا اجرای ناصحیح آن در سال ۱۴۰۱ و اثرات منفی این روند بر انگیزه معلمان.