|

حق ایران

مدتی است برخی افراد ادعاهایی درباره ایران مطرح می‌کنند. کسانی که چنین ادعاهایی دارند یا عموما از نظر پیشینه علمی و جایگاه اجتماعی درخور اعتنا نیستند یا مغرض‌اند؛ مشابه آنچه این روزها، درباره گاهشمار خیامی که قرن‌هاست در ایران رواج دارد و دست‌کم از دوره ناصری تاکنون، در بسیاری از کشورهای همسایه نیز مشتری داشته و در دسترس بوده است.

حق ایران

مدتی است برخی افراد ادعاهایی درباره ایران مطرح می‌کنند. کسانی که چنین ادعاهایی دارند یا عموما از نظر پیشینه علمی و جایگاه اجتماعی درخور اعتنا نیستند یا مغرض‌اند؛ مشابه آنچه این روزها، درباره گاهشمار خیامی که قرن‌هاست در ایران رواج دارد و دست‌کم از دوره ناصری تاکنون، در بسیاری از کشورهای همسایه نیز مشتری داشته و در دسترس بوده است. مرحوم علامه قزوینی در نامه‌ای از پاریس به دوستش خواسته است که همین تقویم‌های سنتی ممهور به مهر عبدالغفار، معلم ریاضی دارالفنون، برایش فرستاده شود.

در روایت این تقویم جدید، از نظامی‌ گنجوی به‌ منزله شاعر ملی جمهوری آذربایجان امروز و ارّان دیروز یاد شده است و همچنین، مولانا جلال‌الدین بلخی را شاعر همسایه دیگری معرفی کرده که وزیر خارجه آن در همین ایام، ایران را نصیحت کرده است که «سنگ‌اندازی» نکند. ریشه بسیاری از آنها به این برمی‌گردد که آموزش‌های سطوح مختلف به‌ نحوی نبوده است که ایران اهمیت شایسته خود را پیدا کند و دانش‌آموختگان در برابر سخنان سست و بی‌پایه قدرت نقادی داشته باشند. ایران مفهومی کهن است؛ آن‌قدر کهن که تقریبا هیچ‌یک از مجموعه‌های پیرامونی آن در چنین اندازه‌ای نیستند و در آغاز، شاید بیشتر آنها از اقوام ایرانی بوده‌اند، نه یک کشور. البته این را هم بگوییم که ایران مانند برخی از کشورهای جهان از آغاز، از اقوام مختلف تشکیل شده است و خود آن اقوام در پایگیری مفهوم ایران و زبان فارسی نقشی اساسی داشته‌اند.

به‌ هر حال‌ کثرت زبان‌ها و گویش‌ها و اقوام و مذاهب، نه‌تنها مانع شکل‌گیری ایران و زبان فارسی نبوده، بلکه به گسترش آن کمک کرده است. خدا رحمت کند مرحوم استاد حسن انوشه را که مجموعه‌ای ارزشمند از دانش‌نامه زبان فارسی در نقاط دوردست فراهم آورد؛ از جمله در جهان عرب، در حوزه بالکان و در شبه‌قاره هند در سه جلد. گذشته از موضوع اصلی این آثار، آنچه در نظر نخست جلب توجه می‌کند، اهتمام خاص همه ایرانیان در انتقال زبان فارسی به این مناطق بوده است. ایرانی از هر قومی که بوده و چه در این مناطق منصبی داشته‌ چه نه، زبان فارسی را با خود به آنجا برده است. درواقع توانایی ظرفیت‌ها و اعتبار زبان فارسی هم به گونه‌ای بوده که اقتضای این کار را داشته است و آن‌قدر این کوشش گسترده و ریشه‌دار بوده که نمی‌توان در ‌حال ‌حاضر حق مطلب را ادا کرد. به همین سبب، برای چنین موضوعی لازم است دانش‌نامه‌های اختصاصی تألیف و کار پیشینیان تکمیل شود. استاد احمد منزوی، نخستین برگزیده کتاب جهانی سال، نزدیک نیم‌قرن عمر خود را بر سر شناسایی میراث زبان فارسی در جهان نهاد و فیش‌های او هنوز به طور کامل طبقه‌بندی و آماده‌سازی و منتشر نشده است و تازه پس از ایشان، ده‌ها جلد فهرست جدید نسخه‌های خطی منتشر شده و بسیاری از کتابخانه‌ها نسخه‌های خود را روی سایت‌ها قرار داده‌اند. در حوزه ادبیات فارسی در شبه‌قاره، چه به‌ صورت نظم و چه به شیوه نثر، ایران جایگاهی ویژه دارد و این نشان می‌دهد که ایرانیان با وجود ترک وطن حق ایران را فراموش نکرده‌اند. این امر فقط شامل واژگان و دستور زبان نمی‌شود، بلکه زبان نوعی تربیت ذهنی را هم در خود دارد. ازاین‌رو بسیاری از همین فارسی‌زبانان با ذهن ایرانی می‌اندیشند. برای نمونه مکتب تاریخ‌نگاری هند که به شیوه مورخان ایرانی نوشته شده، روایت تاریخ با نگاه ایرانی است. منهاج سراج، مؤلف طبقات ناصری از سده ششم، در کتاب خود بارها از نام مملکت ایران، دیار ایران و ممالک ایران سخن به میان آورده است.

به‌ هر حال انکار ایران به هر شکل و ترتیبی اگر از روی غرض نباشد، از ناآگاهی است. بی‌گمان هنوز هم مانند گذشته اگر کسانی به هر دلیل از وطن دور بمانند، باز هم به فکر ایران و ایرانی و زبان فارسی‌اند. هرچند این مانع آن نیست که زبان مادری و زبان‌های دیگر کشورها را هرچه بیشتر بیاموزند که همه اینها به غنای فرهنگ این مرز‌و‌بوم و چهارراه تمدنی خواهد افزود. این روزها مصادف است با بیستمین سال تأسیس بنیاد ابن‌سینا. می‌دانیم ابن‌سینا در آن روزگار، دانش‌نامه علایی را نوشت. علاءالدوله، حاکم ری، از دوست‌داران‌ علم و فاضل‌ترین افراد آل‌بویه بود. ابن‌سینا در این اثر فارسی، بیش از 200 واژه جدید برای موضوعات مختلف علمی وضع کرد و مرحوم دکتر معین در جلد مقدمه لغت‌نامه دهخدا «لغات فارسی ابن‌سینا و تأثیر آنها در ادبیات» به آن پرداخته است. بنیاد ابن‌سینا، که استاد سید‌عبدالله انوار از بنیان‌گذاران آن بود و آثاری ارزشمند از ایشان به چاپ رسانیده، خوب است به تصحیح کامل این کتاب نیز اهتمام کند تا نشان دهد که زبان فارسی تا چه حد در نظر فیلسوف و حکیم بلندمرتبه‌ای مانند او عزیز و ارجمند بوده است. استاد معین در ادامه همین مقاله، از هزار واژه فارسی ساخته ابن‌سینا در آثار او سخن به میان می‌آورد. با این نگاه می‌توان ابن‌سینا را بنیان‌گذار فکر فرهنگستان زبان فارسی در ایران دانست. معین از دیگر بزرگانی مانند خواجه نصیرالدین طوسی و افضل‌الدین (بابا افضل) کاشانی و غزالی نام می‌برد و می‌گوید که واژگان فارسی ساخته آنها می‌تواند نشان‌دهنده کوشش آن بزرگان برای تطبیق‌دادن زبان فارسی با علم روز باشد.