شهر پر از شهردار
جلب مشارکت مردم در اداره امور شهر یکی از وعدههای مشترک همه اعضای شورا و شهرداران تهران است؛ وعدهای که وعدهدهندگان برای اجرای آن طرحی نو درمیاندازند و با آبوتاب از موفقیت و استقبالش از طرف مردم داستانها روایت میکنند.
شرق: جلب مشارکت مردم در اداره امور شهر یکی از وعدههای مشترک همه اعضای شورا و شهرداران تهران است؛ وعدهای که وعدهدهندگان برای اجرای آن طرحی نو درمیاندازند و با آبوتاب از موفقیت و استقبالش از طرف مردم داستانها روایت میکنند. این روزها در میانه ششمین دوره مدیریت شهری پایتخت، تهران در حالی طرح «من شهردارم» را تجربه میکند که وعده اعضای شورای شهر در حمایت قانونی از نهاد شورایاری محلات و فراهمکردن زمینه تداوم فعالیت شورایاران با رأی و انتخاب اهالی محلات به سرانجام نرسید و پرونده تجربه 20ساله فعالیت شورایاران بهعنوان یک حلقه میانی مردمی در فرایند مردمیسازی اداره امور شهر بسته شد. چند روز پیش درحالیکه ناصر امانی، از اعضای شورای ششم با انتشار استوری در یکی از شبکههای اجتماعی از شورایاران خواسته بود تا مهر شورایاری محله را تا پانزدهم دیماه به شهرداری مناطق تحویل دهند، شهرداری تهران از مشارکت بیش از یک میلیون نفر از شهروندان در طرح من شهردارم خبر داد؛ شهرداری تهران در حالی از رکوردشکنی مشارکت شهروندان در بودجهریزی سال 1403 و وجود بیش از یک میلیون شهردار در شهری خبر میداد که این شهر حتی یک شورایار ندارد!
برای مروری بر چندوچون طرحهای ادوار گذشته مدیریت شهری درباره بودجهریزی مشارکتی و اماواگرهای طرح «من شهردارم»، با بهروز شیخرودی، معاون پیشین محاسبات و پایش عملکرد شورای اسلامی شهر تهران، به گفتوگو نشستیم. شیخرودی برخلاف تبلیغات طرح من شهردارم، اراده مدیریت شهری به جلب مشارکت شهروندان در بودجهریزی را محدود به دوره ششم نمیداند. این کارشناس بودجه و مالیه شهری به «شرق» گفت: برخلاف هیجانات رسانهای شهرداری و تمجیدهای شورای شهر از طرح من شهردارم، ایده استفاده از نظر و مشارکت اهالی شهر در دوران پس از انقلاب اسلامی برای اولین بار در دوره اول شورای شهر تهران مطرح شده است. براساس بند 15 ماده 12 مصوبه «تشکیل انجمنهای شورایاری شهر تهران» که چهارم آبان ماه 1378 در دوره اول به تصویب شورای شهر تهران رسیده است، «ارائه نیازها و اولویتهای ساکنان محله به شهرداری منطقه در زمان تنظیم بودجه و برنامههای سالانه در حوزههای مختلف سطح محله» یکی از وظایف و اختیارات نهاد شورایاری محلات برشمرده شده است؛ نهادی که با رأی دیوان عدالت اداری مصوبه برگزاری انتخابات آن ابطال شد و در دوره ششم نیز با وجود وعدههای انتخاباتی آقای چمران و همکارانش نهفقط فعالیتش قانونی نشد؛ بلکه آخرین کورسوهای فعالیت آن نیز خاموش شد. در این شرایط و درحالیکه وعده آقایان در ایام انتخابات شوراها عملی نشده است، ما شاهد آن هستیم که شهرداری از موفقیت طرحش در جلب مشارکت شهروندان برای بودجهریزی مشارکتی خبر میدهد و در مقابل نماینده آقای چمران در ستاد هماهنگی مشارکتهای محلی از شورایاران میخواهد که مهر شورایاری را تحویل دهند و دیگر پیگیر کار شورایاری نباشند! پس از تشکیل انجمنهای شورایاری شهر تهران در همه ادوار شورای شهر به جز دوره دوم میتوان گفت که تلاشهای بسیاری در اجرای بند 15 ماده 12 مصوبه شورایاریها یعنی مشارکت شورایاران بهعنوان نمایندگان اهالی محله در تنظیم بودجه سالانه شهرداری انجام شده است. تلاشهای رسول خادم در دوره سوم، در کنار پیگیریهای مرتضی طلایی و احمد مسجدجامعی در دوره چهارم و سرآخر اقداماتی که در دوره پنجم از سوی محسن هاشمی، مجید فراهانی و محمد سالاری پیگیری شد که منجر به بهثمرنشستن تلاشهای آغازشده از دوره سوم شد، تا ما در سال 1398 برای اولین بار در تاریخ بلدیه تهران شاهد ایجاد ردیف اعتباری مشخصی با عنوان «اعتبارات پروژههای توسعه محلی» باشیم؛ اعتباراتی که براساس مصوبه شورای پنجم باید صرف پروژههایی میشد که اجرای آن در چارچوب صورتجلسهای به تصویب و تأیید اعضای شورایاری محله رسیده است؛ روندی که در تبصرههای متمم بودجه سال 1398 و بودجه سالهای 1399 و 1400 شهرداری تهران بهعنوان یک سند انکارناپذیر وجود دارد؛ اما در دوره ششم این روند به جای ادامه با محوریت شورایاری محلات بهعنوان یک حلقه میانی مردمی دچار تغییراتی شد که امروز نتیجهاش را در ادعای شهرداری مبنی بر وجود بیش از یک میلیون شهردار در تهران میبینیم؛ اما کسی نیست که از آقایان سؤال کند که چطور در تهران شما امورات یک میلیون شهردار را بدون داشتن حتی یک شورایار پیش میبرید؟! چرا این جامعه گسترده مردمی را فقط در چارچوب این طرح دور هم جمع میکنید؟ اگر شما یک میلیون شهردار دارید، چرا در مواجهه با تخلفات ساختمانی، فساد در شهرداری و بسیاری دیگر از موضوعات از توان و ظرفیت این یک میلیون شهردار ادعاییتان استفاده نمیکنید؟! در بودجه سال 1401 شهرداری تهران اعضای شورای ششم وقتی به تبصره پروژههای توسعه محلی رسیدند، در گام اول شورایاری محلات را از مرجع تصویب پروژههای توسعه محلی حذف کردند و مرجع ارائه فهرست پروژهها را شهرداری مناطق تعیین کردند و در گام دوم نیز در بودجه سال 1402 به طرح شهرداری برای حذف شورایاران از فرایند بودجهریزی پروژههای توسعه محلی با بیتوجهی به تصویب تبصره پروژههای توسعه محلی رسمیت بخشیدند و امروز از این طرح که شورای شهر جزئیات و نحوه اجرای آن را تدقیق و تصویب نکرده است، تمجید میکنند.
معاون پیشین محاسبات و پایش عملکرد شورای شهر تهران با اشاره به حواشی رسانهای مطرحشده درباره طرح «من شهردارم»، به «شرق» گفت: آش نمایش تبلیغاتی این طرح آنقدر شور شده که حتی صدای همفکران مدیریت شهری در رسانهها را نیز درآورده است. اگر یکی از روی دلسوزی میآمد و میگفت احتمالا شهرداری از طریق توزیع بلیت رایگان مترو، خدمات تست سلامت، مدارس و... این یک میلیون شهردار ادعاییاش در تهران را دور مدیرانش جمع کرده است، حتما آقایان میگفتند آن طرف یا چشم دیدن موفقیت شهرداری را ندارد یا اینکه برود دوچرخهاش را رکاب بزند؛ اما اینکه شهرداری برای این انتقادات بجا و مسئولانه از درون گفتمان همسو با خودش پاسخی ندارد، نشان میدهد بیشتر از یک جای کار میلنگد! البته مشارکتی که با مشوقهایی مصنوعی و غیرمولد بدون اتکا به فرایند درست مردمیسازی و استفاده از حلقههای میانی مردمی مانند شورایاریها و... فراهم شود، نهایت استفادهاش هم در حد دلخوشی برای برخی مدیران است و دستاورد چندانی برای محله، شهر و اهالی تهران ندارد. پرسش اساسی که در مواجهه با اینهمه شهرداری که زاکانی به بهانه بودجهریزی مشارکتی دور خودش جمع کرده، مطرح میشود، این است که چرا در اجرای مصوبات شورا و قوانین، مصارف بودجه شهرداری در سطح محله را به این شهرداران ارائه نمیدهید؟! مگر یک نفر شهروند فقط با یک بار اعلام رأی و نظر درباره پروژههای محلهاش شهردار میشود؟! اگر راست میگویید، به جای بازی با کلمات و شهردار خواندن یک شهروند، حقوق شهروندی او در شهر را به صورت کامل به رسمیت بشناسید، نه اینکه اهداف، برنامهها و طرحهای مدنظر خودتان را با طرح ادعاهایی مثل تهران فلان میلیون شهردار دارد، مطابق رأی و میل مردم و دارای پشتوانه مردمی جا بزنید! آقایان اگر در اجرای همین طرح صداقت تام و تمام داشتند، به جای آنکه با خدمات رایگان و... شماره تلفن همراه افراد را برای مشارکت در این طرح جمع کنند، به سراغ حلقههای میانی مردمی مانند شورایاریها یا حلقههای مردمی که در این دوره مدیریت شهری مورد توجه ویژه هستند، میرفتند تا پیامهای اعتراض کارکنان شهرداری درباره نحوه اجرای این طرح در کانالهای شبکههای اجتماعی دست به دست نشود.
این کارشناس بودجه و مالیه شهری در ادامه با اشاره به مصوبه شورای ششم درباره مشارکتهای محلهای شهروندان، به خبرنگار «شرق» گفت: اعضای شورای ششم و بهویژه شخص آقای چمران وقتی که از این طرح شهرداری تعریف و تمجید میکنند، به این سؤال پاسخ بدهند که چرا اجرای «نظامنامه مشارکت محلهای شهروندان در مدیریت شهری» که خودشان آن را در 21 تیرماه 1401 تصویب کردند، تا 27 تیرماه 1402 معطل نگه داشتند؟! چرا بعد از یک سال از تصویب مصوبه و با اصلاح مصوبه و تعیین چمران بهعنوان رئیس ستاد هماهنگی مشارکتهای محلهای بالاخره این ستاد از بحران انتخاب رئیس درآمد و کارش را شروع کرد؟! آقایان طوری از جلب مشارکت و جمعکردن بیش از یک میلیون شهردار خبر میدهند که انگار اتفاقاتی مثل توخالی درآمدن وعده قانونیکردن فعالیت شورایاریها یا یک سال معطل نگهداشتن تشکیل ستاد هماهنگی مشارکتهای محلهای و متوقفماندن اجرای نظامنامه مشارکت محلهای شهروندان در مدیریت شهری پیش چشم شهروندان و شورایاران این شهر رخ نداده است!
شیخرودی در ادامه با اشاره به تکلیف تعیینشده از سوی شورای ششم برای شهرداری درباره گزارشگری بودجه به شهروندان افزود: مطابق ماده 7 مصوبه نظامنامه مشارکت محلهای شهروندان در مدیریت شهری که در شورای ششم با امضای آقای چمران برای اجرا به شهرداری ابلاغ شده است، شهرداری تهران موظف شده است در راستای حفظ حق دسترسی شهروندان به اطلاعات عمومی، ایجاد شفافیت و ترویج آگاهی عمومی در میان شهروندان گزارش پیشرفت برنامههای توسعه محله و نحوه هزینهکرد بودجه سنواتی هر محله، حداکثر تا شش ماه پس از اتمام سال مالی را در سامانههای در دسترس شهروندان منتشر کند. اینکه در اجرای این مصوبه تا امروز شهرداری تهران هنوز «گزارش پیشرفت برنامههای توسعه محله» و «نحوه هزینهکرد بودجه سنواتی هر محله» را منتشر نکرده است، نشان از آن دارد که احتمالا شهرداری فقط به نمایش رأیگرفتن از شهروندان برای متکی بر آرای مردم بودن اقداماتش در سطح محله باور دارد و هیچ اعتقادی به گزارشگری درباره پیشرفت برنامه توسعه محله و اعلام نحوه هزینهکرد بودجه محله و آگاهی شهروندان از ابعاد مالی و اجرائی اقدامات شهرداری در سطح محلهشان ندارد؛ زیرا اگر این اعتقاد را داشت، بعد از یک سال ما در کنار اقدام نمایشی برای جمعکردن شهردار در سطح شهر، شاهد اجرای این تکلیف در شهرداری میبودیم. شهرداری نهتنها این تکلیف را انجام نداده است؛ بلکه حتی قدمی برای اجرای تکلیفش در بند 3 ماده 7 این نظامنامه مبنی بر انتشار اسناد و مستندات پشتیبان توسعه و برنامهریزی محلات، تراز مالی حساب توسعه محلهای، گزارش پیشرفت برنامههای توسعه محله و دیگر اسناد و مدارک مرتبط را بر روی سامانه شفافیت برنداشته است؛ اما در مقابل برای رکوردشکنی بین محلات، نواحی و مناطق شهرداری، لیگ ثبت تعداد مشارکت و پیداکردن شهردار راه انداخته است! البته در این لیگ اعضای شورای شهر بهعنوان وکلای منتخب شهروندان به جای آنکه به وظیفه تقنینی و نظارتی خود بپردازند، در قامت تماشاگر و هوادار به جای تذکر و پیگیری تشویق و تمجید را در دستور کار خود قرار دادهاند. شورای ششم اگر به دنبال مشارکت واقعی مردم در بودجهریزی سالانه شهرداری بود، به جای انفعال باید در قامت یک تنظیمگر شهری به وظیفه سیاستگذاری صحیح خود عمل میکرد و چگونگی، جزئیات و نحوه اجرای بودجهریزی مشارکتی را در چارچوب یک مصوبه تصویب و شهرداری را ملزم به اجرای آن میکرد؛ البته از برخی اعضای شورای ششم که یک سال اجرای مصوبه خودشان را معطل نگه داشتند و درباره اجرانکردن تکالیف شهرداری در اجرای آن مصوبه خود را بیتفاوت نشان میدهند، بیش از تشویق و تمجید نمیتوان انتظار بیشتری داشت!