«من شهردارم» ادامه راه «کمپین آرزوها»
به دو دلیل از طرح من شهردارم استقبال میکنم؛ نخست اینکه مدیریت شهری به این باور رسیده که باید شهروندان در مدیریت، برنامهریزی و بودجهریزی شهری مشارکت داشته باشند. استقبال و استفاده از سازوکاری که پیش از این مورد استفاده قرار گرفته و بهکارگیری از تجربهای که در دوره گذشته به صورت محدود تجربه شده و به اهداف اولیهاش رسید و مورد استفاده مدیریت بعدی هم قرار گرفت.
زهرا نژادبهرام: به دو دلیل از طرح من شهردارم استقبال میکنم؛ نخست اینکه مدیریت شهری به این باور رسیده که باید شهروندان در مدیریت، برنامهریزی و بودجهریزی شهری مشارکت داشته باشند. استقبال و استفاده از سازوکاری که پیش از این مورد استفاده قرار گرفته و بهکارگیری از تجربهای که در دوره گذشته به صورت محدود تجربه شده و به اهداف اولیهاش رسید و مورد استفاده مدیریت بعدی هم قرار گرفت. ممکن است اختلالی در این طرح به وجود بیاید یا نتوانیم نظرات واقعی مردم را جلب کنیم، اما اینکه به سمت مردم حرکت کنیم و از آنان درخواست کنیم که دیدگاهها، نظرات، پروژهها، پیشنهادها و انتقادهای خود را مطرح کنند، یک امر بسیار ارزشمند است. در شرایطی زندگی میکنیم که دسترسی به فضای مجازی دستکم بعد از کرونا در شهرمان یک شکل عام پیدا کرده؛ یعنی همه افراد به فضای مجازی دسترسی دارند و دانشآموزان و دانشجویان دو سال درسهایشان را به شکل مجازی خواندند و کارمندان به این شکل کار کردند و برای انجام امور روزمره نیازمند این بودیم که از ظرفیت فضای مجازی استفاده کنیم؛ بنابراین استفاده از این فضا، یعنی باورپذیری به این امر که فضای مجازی میتواند عامل تسهیلکننده و کمککنندهای در جلب و دریافت نظرات مردم باشد ارزشمند است. شهرداری دارای ظرفیتهای بسیار خوبی در امر فضای مجازی است و بیش از هزار کیلومتر فیبر نوری و سایتهای بسیار پرقدرتی دارد و با توجه به گستردگی مویرگیاش در تمام سطوح شهری میتواند از این ظرفیت استفاده کند و نسبت به جلب و تشویق مردم به این سمت که دیدگاهها و نظراتشان را بگویند، اقدام کند. این امر نیازمند دو پیشزمینه بود؛ نخست اینکه مردم آموزش ببینند که چطور میتوانند از این ظرفیت استفاده کنند و تضمینهایی به آنها داده شود؛ یعنی دو عامل اصلی، یکی توانمندسازی آنها در استفاده از این ظرفیت برای اعلام نظراتشان و دوم تضمینهایی بگیرند برای اینکه اگر نظراتی میدهند در چه شرایطی بررسی میشود که هیچوقت این مکانیسم برای مردم تشریح نشده است. این در ادامه طرح قبلی شهر آرزوهای تهران بود. در آن طرح بنای ما بر این بود که امر مشارکت را همهگیرتر کنیم؛ زیرا تصور کردیم فاصله بین شهروندان و مدیریت شهری زیاد است و این امر نمیتواند در بلندمدت مدیریت شهری را در پیشبرد برنامههایش توانمند کند. سطوح توسعهای را در سطوح کلان شهری در اختیار داشتیم؛ مثل زدن پلها، تونلها، مترو و... ولی در لایههای مویرگی یعنی در سطح محلات با این ظرفیت بیگانه بودیم؛ یعنی نتوانسته بودیم توسعه را به سمت محلات انتقال دهیم. طرحهای کوچک و متوسط تلاشی بود برای اینکه توسعه را به درون محلات منتقل کنیم؛ اما نیازمند این بود که بدانیم محلات چه نیازهایی دارند؟ به همین دلیل در سال 98 طرح آرزوهای تهران از سوی کمیسیون شهرسازی ارائه شد و من مسئولیت پیگیریاش را داشتم و در دو محله امیرآباد و یوسفآباد که جزء محلات قدیمی تهراناند به شکل آزمایشی اجرا شد که با دو مشکل جدی روبهرو شدیم؛ یعنی وقایع سال 98 و اختلال اینترنت و اتفاقات مربوط به آلودگی هوا در دوره زمانی که میخواستیم طرح را اجرائی کنیم و از مرحله آزمایشی دربیاوریم و به مرحله عمومیتر بیاوریم مانع این شد که بتوانیم این کار را انجام دهیم و لذا میزان استقبال کم بود؛ زیرا گروه هدفمان مدارس و دانشگاهها بودند. به باور ما مدارس و دانشگاهها قبل از بروز کرونا مکانهایی بودند که بچهها بیشترین آشنایی را با ظرفیتهای مجازی داشتند و میتوانستند آن را به درون خانوادهها منتقل کنند و آینده شهر در اختیار دانشآموزان و دانشجویان بود و به همین خاطر طرح ما روی این دو گروه متمرکز شده بود؛ چون آینده در اختیارشان بود و با توجه به توانمندیهای آنان و توجه به اینکه میتوانند مسائل محلات خود را انتقال دهند، بنای ما بر این بود که به مدارس برویم و آموزشهای لازم را انجام دهیم، در عین حال تضمینهای لازم را هم بدهیم که اگر این طرحها مورد توجه اهالی محله هم قرار گیرد اجرائی شود. وقتی اجرای آزمایشی را در محله یوسفآباد انجام دادیم، از سه طرح بیشترین استقبال شده بود و این سه طرح را با کمک شهرداری منطقه اجرائی کردیم؛ بودجهای تحت عنوان پروژههای خرد و کوچک و متوسط مقیاس پیشبینی شده بود و شهروندان این محلات دیدند پیشنهادهایی که دادند، عملیاتی شده است. هرچند بخشی از پیشنهادها با توجه به شرایط خاصی که شهرداری داشت قابل اجرا نبود، ولی بخشهایی که قابل اجرا بود با کمک مردم عملیاتی شد و در محله امیرآباد هم همینگونه بود. برای همین میگویم طرح من شهردارم نیازمند توانمندسازی شهروندان است. اینکه گروه هدف داشته باشیم و اگر این توانمندسازی از طریق مدارس و دانشگاهها صورت بگیرد بیشترین بازخورد را خواهیم داشت. آنچه نیاز محلات است، در آینده مکان زیست دانشآموزانی که امروز دانشآموز و فردا دانشجو هستند، است. لذا هم باید گروه هدف مشخص شود و هم توانمندسازی صورت بگیرد و تضمینهای لازم به اهالی داده شود که اگر از طرح شما از طرف اهالی محل بیشترین استقبال صورت بگیرد، یقینا اجرائی خواهد شد. مردم بدانند که در بودجه شهرداری برای این نوع طرحها، ردیف بودجه خاصی در نظر گرفته شده و باید بدانند این بودجه در اختیار شهرداران منطقه است، تحت عنوان بودجه ناشی از طرحهای من شهردارم، آرزوهای تهران یا هر عنوانی که باشد و این یعنی پیشزمینه برای عملیاتیشدن بیشتر. ولی به خاطر اینکه این زمینهها در آن فراهم نشده، گروه هدف تعییننشده، توانمندسازی صورت نگرفته و تضمینهای کافی به مردم داده نشده، به نظر میرسد استقبال مردمی زیادی از آن نشده و برای اینکه طرح را به جواب برسانیم، مجبور شدیم از ظرفیتهای دیگری استفاده کنیم، ازجمله کارمندان شهرداری و کسانی که به سراهای محلات و مراکز درمانی شهرداری در مناطق 22گانه مراجعه میکنند و اینها باعث شده طرح به شکل نمایشی دربیاید تا اینکه بخواهد به شکل واقعی نظرات مردم را به دست بیاورد. این رفتارها، این طرح را از هدفش منحرف میکند؛ اما میشود اصلاحش کرد و چیز غریبی نیست. متأسفانه در سعی و خطا قرار میگیریم و خوب است که از نظرات کارشناسان اجتماعی استفاده شود. شهرداری ادارهای به نام اداره کل اجتماعی و معاونتی به نام معاونت اجتماعی دارد که تمام این ظرفیتها در اختیارشان است و در عین حال ارتباط خیلی نزدیکی با مدارس دارد؛ به خاطر اینکه در نوسازی و بهبود شرایط آنها اقداماتی انجام میدهد و میتواند از این ظرفیت استفاده کند و وارد مدارس شود و این اپلیکیشن را به دانشآموزان آموزش دهد و از آنان بخواهد به خانوادههایشان بگویند این ظرفیتها را داریم و میتوانیم از آنها استفاده کنیم. امروزه بچهها پیشران خانوادهها هستند؛ به دلیل اینکه هم اطلاعاتشان بیشتر است و هم با هوشمندی که شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به وجود آورده، خیلی پیشروتر از خانوادهها حرکت میکنند. آقای زاکانی، شهردار تهران که عضو هیئت امنای دانشگاه تهران است، خوب است در کلاسها از رشتههای مختلف با هماهنگیهایی که صورت میگیرد، کارشناسان حوزه آیتی شهرداری به دانشگاهها بروند و با پایلوت دانشگاه تهران شروع کنند و به دانشجویان آموزش دهند که میتوانند از این ظرفیت برای محلاتشان استفاده کنند. عدهای از این دانشجویان در خوابگاهها زندگی میکنند و عده زیادی نیز در داخل محلات پراکنده به شکل خانههای دستهجمعی زندگی میکنند یا اهالی آن محلات هستند و میتوانند ظرفیت بسیار خوبی برای بررسی مشکلات محله باشند.
شهرداری میتواند در لایحه بودجه تأکید کند ردیف بودجه برای پروژههای خرد و متوسط است که ما قبلا در نظر گرفته بودیم و دو هزار میلیارد در نظر گرفته بودیم برای پروژههای خرد و متوسط که در اختیار شهرداران مناطق قرار بگیرد تا با استفاده از اپلیکیشن شهردار من که مردم نظراتشان را گفتند، آنها را عملیاتی کنند. باید مکانیزمش را کاملا برای مردم تشریح و تفهیم کنند تا بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند و ما این کار را در آن دو محله انجام دادیم. روند اجرائیشدن این طرح آن زمان با کمک همکارانم در کمیسیون شهرسازی و کمیته شهرسازی مستندسازی شده که میتواند راهنمایی برای مجریان این طرح در ادامه راه باشد.
*عضو شورای پنجم شهر تهران