آیا سینمای ایران همچنان به دنبال افزایش مخاطب با فیلمهای کمدی است؟
سینمایی که دخل و خرجش برابر نیست
سینمای ایران تا پایان سال جاری همچنان با اکران فیلمهای کمدی، رونق سالنهای سینما را حفظ میکند. این تحلیلی است که بسیاری از کارشناسان سینما روی آن اتفاق نظر دارند؛ البته پیشبینی آنها خیلی هم دور از ذهن نیست. بههرحال از این واقعیت نمیتوان بهراحتی چشمپوشی کرد که دستکم در شش ماه نخست سال، عمدتا فیلمهای کمدی نجاتبخش گیشه سینماها بودهاند و همچنان مخاطب به اینگونه فیلمها علاقه بیشتری نشان میدهد.
سینمای ایران تا پایان سال جاری همچنان با اکران فیلمهای کمدی، رونق سالنهای سینما را حفظ میکند. این تحلیلی است که بسیاری از کارشناسان سینما روی آن اتفاق نظر دارند؛ البته پیشبینی آنها خیلی هم دور از ذهن نیست. بههرحال از این واقعیت نمیتوان بهراحتی چشمپوشی کرد که دستکم در شش ماه نخست سال، عمدتا فیلمهای کمدی نجاتبخش گیشه سینماها بودهاند و همچنان مخاطب به اینگونه فیلمها علاقه بیشتری نشان میدهد. این را هم باید اضافه کرد که طی هفتههای آینده فیلمهای کمدی که مدتهاست نوید اکرانشان خبرساز بوده، نمایش داده میشوند و همین موضوع احتمال موفقیت گیشه سینمای کمدی را در شش ماه دوم سال بیشتر میکند. پاسخ به این پرسش که با توجه به عملکرد سینمای ایران در شش ماه نخست سال، میتوان پیشبینی دقیقی از ماههای آینده داشت را از امیرحسین علمالهدی، کارشناس سینما، پیگیر شدیم. او معتقد است با توجه به ژانرهای محدود سینمای ایران، در نیمه دوم سال نیز شاهد فروش خوب سینمای کمدی خواهیم بود.
او میگوید: «پیشبینی این است که در شش ماه دوم سال، سینمای ایران بین هزارو 500 تا هزارو 800 میلیارد تومان فروش داشته باشه و مخاطبی بین 25 تا 28 میلیون نفر به تماشای فیلمهای سینمای ایران بنشینند. البته این فقط یک پیشبینی است و باید دید پاسخ گیشه سینما به اکرانهایش چه خواهد بود».
او با اشاره به فیلمهای اجتماعی که در این مدت مخاطب بیشتری را راهی سالنهای سینما کردهاند، تأکید میکند: «تولید فیلم «مست عشق» مربوط به سال 97 بود و «بیبدن» هم سال گذشته ساخته شد؛ دو فیلمی که در شش ماه نخست سال در کنار آثار کمدی فروش چشمگیری داشتند. متأسفانه دیگر فیلمهای اجتماعی ما آنطورکه باید فروش خوبی نداشتند. البته چند فیلم اجتماعی دیگر هم در شش ماه دوم سال اکران خواهد شد و باید دید مخاطب چه واکنشی به آن فیلمها خواهد داشت. پیشبینی میشود اثر جدید پرویز شهبازی، «رکسانا»، میتواند پربیننده باشد. البته چند فیلم هم در حوزه سینمای اجتماعی توسط کارگردانهای شناختهشده درح ال ساخت است. سعید روستایی یکی از این کارگردانهاست. او که میان نسل جوان طرفداران زیادی دارد، بهزودی ساخت فیلمش را آغاز خواهد کرد. هرچند نمیدانیم او از مرحله پروانه ساخت عبور کرده است یا خیر. امید شمس دیگر کارگردانی است که در حوزه سینمای اجتماعی عملکرد خوبی دارد و آماده ساخت فیلم است. این خبرهایی است که به گوش میرسد و باید دید در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد. اما به اعتقاد من، درحالحاضر مهمترین اتفاقی که سینمای ایران را تهدید میکند، هزینه بالای تولید فیلمهاست. هزینه ساخت یک فیلم اجتماعی با وسواسهای خاصی که کارگردانهای این حوزه در آثارشان اعمال میکنند و دستکم بین دو تا سه ماه برای فیلمبرداری آن زمان صرف میشود، کمتر از 50، 60 میلیارد تومان نیست. فیلمهایی که عمدتا با دو تا سه هنرپیشه تولید میشود و این نشان میدهد که بازار ایران به معنای اقتصاد سینما قابلیت برگشت سرمایه این فیلمها را نخواهد داشت». علمالهدی در بخش دیگری از صحبتهایش اشاره میکند: «در کنار ساخت فیلمهای اجتماعی که معمولا مبالغ بالایی صرف ساخت آنها میشود، فیلمهای کمدی عمدتا فیلمهای ارزانقیمتتری هستند؛ چراکه سرعت ساخت آنها بیشتر است. با این حساب، فیلمهای اجتماعی نمیتوانند صرفا به بازارهای داخلی اتکا کنند. قطعا باید راهکارهای بهتری برای تعامل با بازارهای خارجی داشته باشیم. در این میان بحث اقتصاد کشور و مسائل کلیتری در میان است که فقط مختص سینما هم نیست. ما در حوزه اقتصاد به بازار خارج نیاز داریم و سینما هم در این مورد مستثنا نیست. بخشی از موانع پیشروی سینمای اجتماعی هم به موضوعات ممیزی و سانسور مربوط است. بالاخره سینمای ایران مسائل و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و نباید فقط به فروش چند فیلم کمدی دلخوش بود. وقتی میتوان از موفقیت سینمای ایران صحبت کرد، که تمامی تفکرها در آن فعالیت کنند». علمالهدی معتقد است که وقتی تنوع ژانرها به رسمیت شناخته شود، میتوانیم شاهد رقابت درستی در سینما باشیم. او میگوید: «زمانی که فیلم «مطرب» اکران شد، نزدیک 45 میلیارد تومان فروش داشت و همان زمان با یک فاصله زمانی فیلم سعید روستایی 35 میلیارد تومان فروش داشت. این نشان میدهد که باید همزمان به سینمای کمدی و سینمای مطالبهگر به یک اندازه توجه نشان داد. ضمن اینکه برای رونق سینما باید آداب جهانی سینما را رعایت کنیم و باید دستکم 30، 40 درصد فضای رسمی در اختیار فیلم خارجی باشد که آن هم البته تا اطلاع ثانوی بهدلیل تحریم و سانسور دستیافتنی نیست».
او در بخش دیگری از صحبتهایش به تغییر مدیریت سینمایی اشاره میکند و میگوید: «بههرحال با نگاهی که الان در ساختار وزارت فرهنگ میبینیم، به نظر میرسد فعالیت سینمای اجتماعی راحتتر پیش خواهد رفت. ولی باید دید که آیا وزارت ارشاد میتواند به صورت جدی دربرابر فشار نهادهایی که این چند سال به سینما ورود کردهاند بایستد؟ فراموش نکنیم که وزارت ارشاد برای مسائل مرتبط با سینما بهتنهایی تصمیمگیرنده نیست. ما نهادها و فضاهایی خارج از وزارت ارشاد داریم که آنها اگر همراهی نکنند، سینمای اجتماعی ما میتواند بار دیگر با اماواگر مواجه شود. این هنر مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که مقابل نهادهایی که نظرات خارج از سینما میدهند بایستد. وزارت ارشاد باید بپذیرد که برای توسعه پایدار باید به همه ژانرها اجازه تنفس و زیست بدهد و بعد از اینکه فیلمها ساخته شد پای مجوز نمایش آنها بماند. ساخت فیلمهای کمدی اتفاق بدی نیست. طبیعتا اگر فیلمهای کمدی ما حرفی برای گفتن داشته باشند، جایگاه ویژهتری خواهند داشت. امیدوارم سینمای اجتماعی رونق بگیرد. باید این موضوع را در نظر گرفت که برای سینمایی که میخواهد از اندیشه حرف بزند، جذب سرمایه سخت است و این یکی از موانع جدی امروز سینمای هنری و مستقل ماست».