عقل جهانداری
کتاب «روایت فرهنگ رجایی از مسئله توسعه در ایران» از مجموعه «گفتوگوهای توسعه» چنانکه از عنوانش پیداست، به دیدگاههای فرهنگ رجایی درباره مقوله توسعه میپردازد.
شرق: کتاب «روایت فرهنگ رجایی از مسئله توسعه در ایران» از مجموعه «گفتوگوهای توسعه» چنانکه از عنوانش پیداست، به دیدگاههای فرهنگ رجایی درباره مقوله توسعه میپردازد. این کتاب را مختار نوری زیر نظر محسن رنانی تدوین کرده است و در آن نشان میدهد که مسئله اصلی رجایی منطبق با ادبیات رایج در حوزه علوم اجتماعی همان توسعه و پیشرفت است، اما او با بیان نگرش خاص خود و ذیل نظریه یا چشمانداز قانون عقل جهانداری به این موضوع نگریسته است. فرهنگ رجایی، متولد 1331، نویسنده، مترجم و پژوهشگر علوم سیاسی و علوم انسانی است که تاکنون آثار متعددی از او منتشر شده است. رجایی چهرهای چندوجهی دارد و در عرصههای مختلفی به پژوهش، تألیف و ترجمه دست زده است. مسئله توسعه در ایران یکی از دغدغههای رجایی بوده و این موضوعی است که در کتاب «روایت فرهنگ» مورد توجه بوده است. در مقدمه این اثر نیز تأکید شده که رجایی دغدغه توسعه/جهانداری ایران بر مبنای هویت را در سرلوحه کاری و تحقیقاتی خود قرار داده است. کتاب «روایت فرهنگ» به سیاق دیگر کتابهای گفتوگوهای توسعه که در انتشارات کتاب «شرق» منتشر میشود، به بازخوانی اندیشه فرهنگ رجایی در زمینه توسعه پرداخته و بر پایه گفتوگو با خود او شکل گرفته است. «روایت فرهنگ» در چهار بخش تدوین شده است: بخش اول با عنوان «متن روایت» به جز مقدمه و نتیجهگیری شامل این فصلها است: «زندگینامه مرد تمدناندیش»، «جایگاه و نسبت اندیشه رجایی با توسعهنویسی ایرانی»، «مفاهیم مرتبط با توسعه/جهانداری در منظومه فکری فرهنگ»، «توسعه/جهانداری چه نیست و چه هست؟»، «شکوفایی فردی و شهروندی»، «مدنیت اجتماعی و قانون عقل جهانداری»، «روایت فرهنگ رجایی در ترازوی سنجش و ارزیابی». دیگر بخشهای کتاب «روایت فرهنگ» هم عبارتاند از: «گفتوگوهای روایت»، «نقشه ذهنی صاحبنظر» و «دیدگاه یا نقد نویسنده راجع به روایت». محسن رنانی که دبیر علمی این مجموعه است، در پیشگفتاری که برای این کتاب نوشته، تأکید کرده که روایت رجایی تا حد زیادی متمایز از دیگر الگوهای موجود در توسعهنویسی ایرانی است. روایت رجایی از توسعه را میتوان روایت «فرهنگ از فرهنگ» نامید. او توسعه را تکامل «عقل جهانداری» میداند و برای آن سه پایه شامل مُلک یا دولت، تدبیر و مصلحت در نظر میگیرد. رنانی فهم خود از نگاه رجایی به مسئله توسعه در ایران را اینگونه طرح کرده است: «توسعه عبارت است از استقرار دولتی که فرایندهای تدبیرش به گونهای تنظیم شود که از دل آن مصلحت بیرون آید. به عبارت دیگر، برای رجایی توسعه عبارت است از سیستمی (ملک یا دولت) که فرایندهایش (نظام تدبیر) به گونهای شکل گرفته باشد که از دل آن منفعت جمعی (مصلحت) بیرون بیاید؛ یعنی ساختاری داریم (دولت) که سازوکارهایی دارد (بوروکراسی یا نظام تدبیر) که از درون آن محصولی از جنس منافع جمعی (مصلحت) تولید میشود». رنانی همچنین تأکید دارد که برای رجایی، توسعه نه پدیدهای مدرن، بلکه پدیدهای تکاملی است که از عصر باستان شروع شده است اما امروز به بار نشسته و ثمر داده است. نویسنده کتاب نیز معتقد است که فرهنگ رجایی بیش از هر چیز متفکری توسعهاندیش است. توسعهای هویتمبنا، اخلاقی، متوازن و همهشمول که فراتر از هر هدفی مقولات مهمی مانند زندگیآفرینی، شکوفایی و خیر عمومی را در دستور کار دارد. او مینویسد: «روایت حاضر معطوف به اندیشه متفکری است که نیمسده از عمر ارزشمند خود را صرف اندیشیدن به انسان و در سطحی فراتر تمدن بشری کرده است. اندیشمند نامآشنایی مانند فرهنگ رجایی که در طول دهههای یادشده تحولات و چالشهای فکری، سیاسی و فرهنگی مختلفی را از سر گذرانده است». رجایی برای رهایی از نابسامانی و نبود توازن، از تعابیر «جهانداری» و «قانون عقل جهانداری» استادش حمید عنایت وام میگیرد تا راهی برای عبور از مشکلات معاصر جامعه ایرانی بگشاید. از این رو است که رجایی، مسئله توسعه را با مفهوم قانون عقل جهانداری تعریف میکند.