|

بازخوانی چند نگاه کلیشه‌ای به نگهداری حیوان خانگی

سبک زندگی غربی یا بخشی از زندگی ایرانی؟

هر‌ازگاهی کشمکش بر سر نگهداری جانوران هم‌زیست خانگی در کشور اوج می‌گیرد. یک سوی افراطی این چالش کسانی هستند که در پی مبارزه با نگهداری جانوران خانگی و البته به دیگر سخن مبارزه با آنچه پیروی از سبک زندگی غربی می‌پندارند، هستند.

‌ هر‌ازگاهی کشمکش بر سر نگهداری جانوران هم‌زیست خانگی در کشور اوج می‌گیرد. یک سوی افراطی این چالش کسانی هستند که در پی مبارزه با نگهداری جانوران خانگی و البته به دیگر سخن مبارزه با آنچه پیروی از سبک زندگی غربی می‌پندارند، هستند. سوی دیگر این مسئله شمار اندکی هستند که بدون آگاهی درست و بایسته از حقوق زیندگان و هم‌زیستان، بدون توجه به حقوق شهروندی همسایگان و با کمترین دانش درباره گونه‌های هم‌زیست خانگی و شرایط پرورش آنها، بر آوردن هر جانوری در هر خانه‌ای پافشاری دارند. در‌این‌میان صدای شمار زیادی از شهروندان که به موضوع آگاه‌تر هستند و در پی تعریف روشن و متعادل از هم‌زیستی و سازگاری سالم برای بهبود شرایط می‌کوشند، به جایی نمی‌رسد.

مسئله کانونی این است که دو سوی این چالش بیش و پیش از اینکه آگاهی بایسته درباره چیستی مسئله داشته باشند، درگیر مبارزه‌ای شده‌اند که شوربختانه قربانی آن جانوران بی‌پناه می‌شوند و هیچ برنده‌ای هم ندارد.

از دیرباز در این سرزمین تبدیل‌کردن موضوع‌های ساده به گره‌های کور و تنش‌های تند روش و رویه گروه‌هایی خاص بوده و هست. تاریخ نشان می‌دهد که با زور هیچ چیزی درونی و پایدار نمی‌شود و یکی از این مسئله‌ها ناهم‌رأیی درباره نگهداری جانوران هم‌زیست خانگی و چگونگی این نگهداری است. همان‌گونه که یک ‌سوی این کشمکش برای ناممکن‌کردن نگهداری جانوران به نکته‌هایی دینی اشاره می‌کند، سخن مدافعان حق انتخاب شهروندان مستند به آیات و روایات و منش بزرگان دین و شریعت است.

برخی افراد برای سخن خود برهان‌پردازی بهداشتی می‌کنند؛ ولی کسانی هم بر این باور هستند که هم‌زیستی می‌تواند با آگاهی و رعایت دستورهای بهداشتی باشد.

به ‌نظر می‌رسد پیش از مقایسه‌کردن استنادها و اعتبارسنجی برهان‌پردازی‌ها باید «مبارزه» تلقی‌کردن مسئله نگهداری جانوران و گیاهان را متوقف کرد.

تا هنگامی که شما در وضعیت مبارزه باشید برای پیروزی دیدگاهتان به آب و آتش خواهید زد ولی اگر به موضوع به‌مثابه یک مسئله نگاه کنید، برایش چاره‌جویی می‌کنید و این چاره‌جویی می‌تواند وضعیتی متعادل و متناسب را پدید آورد.

در یک بازخوانی روشن می‌شود چند نکته در کشمکش‌ها پررنگ بوده است:

- گمانه وارداتی‌بودن سبک زندگی و پیروی از سبک زندگی غربی: پیشینه تمدنی ایرانیان فراتر از هشت‌هزارساله و کهن است. زندگی آدمیان در زمین در کنار و با دیگر زیندگان، گیاهان و جانوران و تک‌یاخته‌ها بوده و هرجا آدمی تمدنی را سروسامان داده، در کنار خود از هم‌زیستی و پرورش برخی گونه‌های گیاهی و جانوری بهره‌مند شده است. در نشانه‌های برجامانده از تمدن‌های پارس و ایران، پیش و پس از پذیرش اسلام، هم‌زیستی آدمی با برخی گونه‌های جانوری ازجمله پرنده، چرنده یا گوشت‌خواران کوچک به‌ چشم می‌خورد.

-طرح جداسازی، بیرون‌راندن و رهاکردن جانوران هم‌زیست آدمی در فضاهای طبیعی بیرون شهر و روستا: در روند تحولی زیستی برخی از گونه‌های هم‌زیست آدمی، از جمله ماکیان و سگ و گربه و گوسفند و مانند اینها، نمی‌توانند در بافت طبیعی و در کنار دیگر جانوران غیراهلی زندگی کنند و زندگی آنان وابسته به هم‌زیستی با آدمی در بافت‌های شهری و روستایی است. ازاین‌رو بیرون‌راندن این جانوران به کشتار عمدی آنها می‌انجامد.

- گمانه نگهداری جانور خانگی جایگزین فرزندپروری: این پنداره یکی از چالش‌بر‌انگیزترین بخش‌های کشمکش‌های کنونی بوده است. هیچ‌گاه نگهداری از گیاه یا جانور یا حتی دیگر کارهای اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی جایگزینی برای تجربه زندگی مشترک زوج و همچنین تجربه فرزندپروری نبوده و نیست. مسئله انتخاب میان فرزند یا جانور هم‌زیست نیست و اگر کسانی چنین برداشتی دارند، چه هواداران نگهداری چه مخالفان، باید در شناخت خود از مسئله بازنگری کنند.

هرچه فرد آگاهی و توجه گسترده‌تری به چیستی هستی پیدا کند، لایه‌های بیشتر و سامانه‌های درهم‌تنیده‌تری را درمی‌یابد. کسی که به همسر و فرزندان خود ارج می‌نهد، حق زندگی و هم‌زیستی دیگر زیندگان را با کاهش آلایندگی و تنظیم بهتر مصرف و پیشگیری از ویرانگری رعایت می‌کند و در صورت برخورداری از امکان نگهداری سالم جانوران و گیاهان هم‌زیست فضای عاطفی-روان‌شناختی مناسبی فراهم می‌کند، یک شهروند باورمند، پایبند به قانون، برخوردار از زندگی سالم و سازگار با هستی است.

همان‌گونه که باید گفت راه چاره کاستی‌های مهارتی و عاطفی و ارتباطی افراد هم‌خانه‌شدن با گیاهان و جانوران نیست و نباید در پی شکست تعاملی میان آدم‌ها یا ترس از مسئولیت فرزندآوری به دلیل ناتوانی گفتاری و اسارت جانور یا گیاه در دست آدمی آسیبی به آن وارد شود، باید به این هم اشاره کرد که راه توجیه فوبیا نسبت به جانوران یا تحمیل سلیقه شخصی هم روا نیست.

ما باید برای چاره‌جویی مسئله‌های تعاملی، اجتماعی، خانوادگی و ارتباطی‌مان از رویکردهای تخصصی و علمی کمک بگیریم و می‌توان با تنظیم دستورنامه نگهداری بر پایه حقوق زیستی جانوران و حقوق شهروندی همسایگان، پیش‌شرط‌های گواهی سلامت روان و شرایط محیطی مناسب را تعریف کرد وگرنه با انکار و فرافکنی مسئله‌ها پیچیده‌تر می‌شوند.

-گمانه ترجیح یا جایگزین‌کردن جانوران بر آدم‌ها: چنین گمانه‌ای برآمده از تفکر خطی و تک‌عاملی(سادگی شناختی) است. وضعیت کنونی زمین، زیندگان، آدم‌ها و کشورها پیامد یک عامل یا در رقابت با یک موضوع/آدمی/جانور/گیاه نیست. همان‌گونه که شما همه زندگی شبانه‌روزی‌تان در میان نیازمندان یا برنامه‌های پاکسازی زمین سپری نمی‌شود، بلکه بخشی از زمان هفتگی خود یا بودجه شخصی، خانوادگی، یا سازمانی‌تان را به کمک به نیازمندان، کار داوطلبانه یا سرکشی به دیگران برنامه‌ریزی می‌کنید، ممکن است بر پایه انتخاب و علاقه‌تان نگهداری از گیاهان یا جانور هم‌زیست خانگی را هم در زندگی خود بگنجانید.

اگر کار اجتماعی زندگی عادی و کار شما را به‌هم بریزد به معنای ناکارایی و مسئله‌ای است. به همین نسبت اگر نگهداری گیاه یا جانور، کار و زندگی سالم فرد را به‌هم ریخته باشد، نشانه مسئله و نیازمند چاره‌جویی است. اگر چنین نیست، این می‌تواند یک انتخاب فردی در کنار دیگر جنبه‌های زندگی و بدون مزاحمت برای جنبه‌های تعاملی اجتماعی و داوطلبانه باشد.

-گمانه هرکسی هرگونه جانوری را هر زمان و هرکجا بخواهد می‌تواند بیاورد: چنین رویکردی هم برآمده از کم‌توانی شناختی و خودمحوری است. همه گونه‌های جانوری هم‌زیست خانگی آدمی نیستند. زیندگان (گیاه یا جانور، اسباب‌بازی یا پرکننده کاستی‌ها و ناتوانی‌های آدم‌ها نیستند و باید بر حقوق زیستی آنان پافشاری کرد. اگر به‌دور از ستیز با یکدیگر به قانون‌مند‌کردن نگهداری با توجه متعادل به حقوق زیستی جانور/گیاه و حقوق شهروندی و قوانین همسایگی بپردازیم، روشن خواهد شد که برای نگهداری گونه‌های مختلف چه پیش‌شرط‌های مکانی، متراژ مناسب، خدمات، بایسته‌های بهداشتی و درمانی و رواداری‌های همسایگی لازم است. 

نگهداری برخی گونه‌های درشت‌جثه، کمیاب و نیازمند فضاهای آزاد گسترده در آپارتمان‌های کوچک پیامدهای گوناگون برای همسایگان، فرد نگه‌دارنده و جانور به‌همراه دارد و بیش از آنکه تعاملی مثبت باشد، مسئله‌ای تنش‌زا خواهد بود.

آنچه در بندهای پیشین گفته شد اشاره‌هایی به برخی از برجسته‌ترین اختلاف‌ها بود. باید باز هم پافشاری کرد که برای گذار درست از چالش‌ها و چاره‌جویی مسئله‌های اجتماعی و ناهمانندی‌های سبک زندگی جنگ و ستیز راه سودمندی نیست.

در هیچ کشور توسعه‌یافته‌ای هم وضعیت نگهداری زیندگان با انکار یا فشار یا رهاشدگی همراه نیست. تنظیم و تدوین روادارانه مقررات می‌تواند کمک کند به‌دور از رویکرد ستیزه‌گرانه، نگهداری از گونه‌های هم‌زیست خانگی تعریف و قانون‌مند شود ولی نگهداری از جانداران در خانه بی‌ضابطه و سلیقه‌ای و نافی حقوق جانداران و حقوق همسایگان نباشد، پیش‌شرط‌ها و صلاحیت‌های مشخصی بررسی شوند و چگونگی نگهداری با ارتباط مؤثر با صنوف تخصصی مرتبط به‌ویژه دامپزشکان دام کوچک خانگی پایش شود.