آب دیپلماسی همسایگی
سخن از ریشهها و پیوندهای مشترکی است که سالهاست ایران، کشور ما و کشورهای همسایه را گاهی به هم نزدیک و گاهی از هم دور کرده است. پیوندهایی فراسیاسی و فرامرزی که ملتهای ایران و کشورهای همسایه را دارای وجوهات مشترک فراوانی میکند. اما این مفهوم همواره به دلیل زیادهخواهیها و نادیدهگرفتن حقوق اولیه، دچار کدورت و درگیریهایی شده است. آب یکی از مهمترین نیازهای اولیه هر سرزمینی است که در تحکیم یا تیرگی روابط نقش مؤثری دارد.
ساغر شمسی: سخن از ریشهها و پیوندهای مشترکی است که سالهاست ایران، کشور ما و کشورهای همسایه را گاهی به هم نزدیک و گاهی از هم دور کرده است. پیوندهایی فراسیاسی و فرامرزی که ملتهای ایران و کشورهای همسایه را دارای وجوهات مشترک فراوانی میکند. اما این مفهوم همواره به دلیل زیادهخواهیها و نادیدهگرفتن حقوق اولیه، دچار کدورت و درگیریهایی شده است. آب یکی از مهمترین نیازهای اولیه هر سرزمینی است که در تحکیم یا تیرگی روابط نقش مؤثری دارد.
زورگویی در حوزه آب، عنصر پیونددهنده حرکت دایرهوار مخربی است که نهتنها به سرزمینهای پایاب رودخانههای مهم خسارتهای شدیدی وارد میکند بلکه حتی در همان سرزمینهای سرچشمه و در طول مسیر که بندها و سدهای بسیاری روی شاهرگهای اصلی منطقه زده میشود نیز اثرات جبرانناپذیری دارد. تردید و کمکاری برای گرفتن حقابه، مؤلفهای است که به کشور زیادهخواه همسایه اجازه بایستن در غارت منابع آبی را میدهد.
با آنالیز چند شاخص و آمار مهم در باب تنش آبی، پی به آسیبهای بسیار ویرانکننده ازجمله مهاجرت گسترده مردم و همچنین انقراض گونههای ارزشمند منطقه، حمله ریزگردها و هزاران مسئله کوچک و بزرگ دیگر میبریم.
ما نیاز به سیل واکنشها، سیل اضطرارهای رسانهای و درنهایت سیل بیتفاوتی و فراموشی نداریم؛ آنچه سرزمین تشنه ایران بهشدت به آن نیازمند است، تخصصگرایی در حوزه تصمیمگیری مدیریت آب، دیپلماسی قوی و پیگیریهایی در سطح بینالمللی در قبال تخطیهای کشورهای همسایه درخصوص رعایتنکردن حقابه ایران است. گلایهکردن و نارضایتی از وضع موجود، «عملکرد» نیست، بلکه یک «شبهعملکرد» است که فقط سرپوشی است بر احساس استرس ناشی از نیاز به انجامدادن فعالیتی مثمر ثمر. معنازدایی از مکانیسم دفاعی و تقلیلدادن موضوع بسیار جدی آب به نارضایتی در سطح رسانهای، منفعلانه است.
آنچه محیط زیست ایران و بهخصوص موضوع آب بسیار به آن محتاج است، بازگرداندن مفهوم آرمانی و عالی به معنای خودش و خواستن محیطزیستی سالم و پویاست. در حالت موجود، برای اینکه وضعیت وخیم کنونی را چه در شرق ایران (متأثر از تأمیننشدن حقابه هیرمند) و چه در غرب کشور (متأثر از پروژه عظیم و وحشتناک گاپ ترکیه) از مرحله «حفظ وضع موجود» به مرحله بهبود و گرفتن حقابهها برگردانیم، چارهای جز حقخواهی در سطح بینالملل و خواستن وضع آرمانی و عالیبودن نداریم. حفاظت از حقوق بدیهی نیازمند تمرکز در جهت حفظ وضع موجود نیست بلکه خواستن تمام آنچه هست که در گذشته و بدون دخالتهای انسانی در طبیعت اتفاق میافتاده است. سدسازیها و انباشت آب پشت سدها شاید مشکلاتی را در کوتاهمدت حل کند، اما درواقع مانند این است که رگهای اطراف قلب را به عمد دچار انسداد کنیم و انتظار عملکرد صحیحی از قلب و به تبع بدن داشته باشیم. رفتار عجیب کشورهای همسایه درخصوص آب و بیتوجهی به زیست مشترکی که فارغ از مرزها بر پهنه جغرافیایی مشترک با ایران حاکم است، نشان از بیتدبیری و عدم دانش و سواد کافی در حوزه محیط زیست است. ایران و کشورهای همسایه همگی یک «ما» و درون یک جغرافیا و وضعیت هستند و تفکر «گسست» از همسایگان به صرف وجود خطوطی قراردادی، منجر به نابودی محیط زیست منطقه خواهد شد و فقدان دید ارگانیسموار از کوهها، رودخانهها، تالابها و... منطقهای که ما و همسایگانمان در آن ساکن هستیم، تغییرات اقلیمی شدیدی را در پی دارد.
به دلیل اقداماتی مانند بارگذاری سدها و بندهایی که از لحاظ قوانین بینالمللی توجیه قانونی ندارد، درحالحاضر استان سیستان در تنش آبی شدیدی قرار دارد که درصورتیکه روند فعلی برای جلوگیری از ورود حقابه به ایران ادامه پیدا کند، شاهد مهاجرت گستردهتر به سمت حاشیه شهرهای بزرگ ازجمله تهران خواهیم بود. با در نظر گرفتن این موضوع که استان تهران و شهرهای بزرگ و برخوردار، خود درگیر آسیبهایی مانند کمآبی و فرونشست هستند. «هامون» هفتمین تالاب مهم جهان است و برای ادامه زیست خود و گونههای ساکن تالاب و اطراف آن و همچنین بومیهایی که در دو دهه اخیر بیکار و متضرر شدهاند، نیاز به اقدامی فوری از جانب وزارت نیرو و دستگاه دیپلماسی دارد.