|

انفجار خط لوله گاز افتخار ندارد

حوالی ساعت یک صبح روز چهارشنبه ۲۵ بهمن‌ماه بخش‌هایی از خطوط اصلی سراسری گاز کشور در بروجن (استان چهارمحال‌و‌بختیاری) و صفا‌‌شهر (استان فارس) در یک اقدام خراب‌کارانه منفجر شد. در گذشته مواردی از انفجار خطوط لوله انتقال بنزین و گازوئیل گزارش شده بود. بارها شده است که برخی افراد غیرمسئول با هدف رسیدن به بنزین و گازوئیل رایگان اقدام به سوراخ‌کردن یا دست‌کاری خط لوله می‌کردند که گاهی دچار سوانح و در مواردی مرگ‌های دلخراش هم شده بودند. این اقدام نوعی سرقت محسوب می‌شود؛ ولی انگیزه‌ها و اهداف دیگری در بین نیست.

انفجار خط لوله گاز افتخار ندارد

حوالی ساعت یک صبح روز چهارشنبه ۲۵ بهمن‌ماه بخش‌هایی از خطوط اصلی سراسری گاز کشور در بروجن (استان چهارمحال‌و‌بختیاری) و صفا‌‌شهر (استان فارس) در یک اقدام خراب‌کارانه منفجر شد. در گذشته مواردی از انفجار خطوط لوله انتقال بنزین و گازوئیل گزارش شده بود. بارها شده است که برخی افراد غیرمسئول با هدف رسیدن به بنزین و گازوئیل رایگان اقدام به سوراخ‌کردن یا دست‌کاری خط لوله می‌کردند که گاهی دچار سوانح و در مواردی مرگ‌های دلخراش هم شده بودند. این اقدام نوعی سرقت محسوب می‌شود؛ ولی انگیزه‌ها و اهداف دیگری در بین نیست.

اما مورد ۲۵ بهمن رأسا با هدف خراب‌کاری انجام شده و آسیب عمدی فراوانی به کشور وارد کرد. هر شهروند مسئول بلادرنگ این حرکت غیرانسانی را محکوم می‌کند. ابتدا اینکه خطوط لوله انتقال گاز کشور یکی از بی‌دفاع‌ترین تأسیسات موجود هستند. مجموع طول خطوط انتقال گاز کشور حدود ۴۰ هزار کیلومتر است و مشخصا وزارت نفت امکان رصد و کنترل وجب‌ به‌ وجب این گستره طولی بزرگ را ندارد؛ اما در عوض این کار را برعهده مؤلفه‌ای به نام «امنیت عمومی» می‌گذارد تا کار حفظ و حراست از دارایی‌های عمومی را انجام دهد.

ثانیا هر شهروند معمولی کشور و با هر درجه از زاویه یا تخالف با وضع موجود طبعا هرگز هیچ‌گونه موافقتی با آسیب به زیرساخت‌هایی که با پول خودش بنا شده و به او سرویس می‌دهند، نخواهد داشت.

بنابراین این اقدام خراب‌کارانه از همان ابتدا از سوی هم‌وطنان محکوم شد. این محکومیت در چند عرصه به میان جامعه آمد و امکان طرح یافت. عرصه اول مربوط به پرسش از تبعات این اقدام است. افکار عمومی به‌خوبی می‌داند که انفجار یک خط لوله سراسری گاز هیچ افتخاری به همراه ندارد. محروم‌کردن صدها هزار نفر از مردم عادی از گاز و اختلال در زندگی روزمره آنها مایه مباهات نیست. تعطیلی مدارس به خاطر قطع‌شدن گاز هرگز کسی را سربلند نمی‌کند. از کار افتادن تأسیسات گرمایشی مراکز درمانی نه‌تنها مایه تفاخر نیست؛ بلکه نفرت و ناله و نفرین مردم بی‌دفاع را نثار مجریان این اقدام می‌کند.

از سوی دیگر چنانچه خراب‌کاران یادشده به دنبال ایجاد حس ناامنی یا بی‌ثباتی یا اخلال و قطع گاز در شهرهای بزرگ کشور بوده‌اند، آن‌گاه کاملا شکست خوردند. با وجود آنکه انفجار در خطوط اصلی و سراسری رخ داده است اما شبکه گازرسانی کشور در موقعیت نسبتا باثباتی قرار داشت. در برخی مناطق چند استان مانند لرستان، خراسان شمالی، زنجان و کردستان قطعی گاز رخ داد و احتمالا ممکن است تا یکی، دو روز ادامه داشته باشند؛ در هر حال با وجود تصور خراب‌کاران این اقدام نتوانست به آن درجه از اهمیت و مشغولیت ذهنی در نزد مردم عادی تبدیل شود.

واقعیت آن است که دپارتمان‌های پدافند غیرعامل و مدیریت بحران همواره سناریوهای متعددی را برای چنین موقعیت‌هایی پیش‌بینی و تمرین می‌کنند. به همین خاطر است که وزیر نفت گفته از ساعات اولیه انفجار، آرایش شبکه انتقال تغییر یافت.

گویا قدامات خراب‌کارانه برای حذف ۴۰ درصد توان انتقال گاز کشور رخ داد که البته هرگز این هدف محقق نشد و در‌حال‌حاضر شرایط را می‌توان عادی دانست. به هر تقدیر از کار افتادن چرخ تولید کارخانجات یا تعطیلی موقت جایگاه‌های عرضه سی‌ان‌جی چیزی جز اختلال در کسب‌وکار و زندگی مردم نیست. بدون‌تردید هیچ‌کدام از این اقشار نه‌تنها از این دسته اقدامات هرج‌ومرج‌طلبانه حمایت نمی‌کنند بلکه بیزاری و اشمئزاز خود را متوجه همان‌هایی می‌کنند که اینک با این‌گونه اقدامات ویرانگر هزینه‌های گزافی روی دست مردم باقی گذاشتند.