رنج قربانی را جدی بگیریم
آزار جنسی با رنج بسیار قربانی همراه است که این افراد نیاز به همیاری و همدلی دارد. سلامتپاد در این مقاله به طور کامل به این موضوع اشاره کرده که در ادامه میخوانید.
آزار جنسی با رنج بسیار قربانی همراه است که این افراد نیاز به همیاری و همدلی دارد. سلامتپاد در این مقاله به طور کامل به این موضوع اشاره کرده که در ادامه میخوانید.
به طور کل هر نوع خشونت و تجاوز جنسی میتواند این حس را به عزیزمان القا کند که نمیتواند زندگیاش را کنترل کند. بسیار مهم است که بتوانیم به قربانی تجاوز جنسی کمک کنیم تا دوباره بتواند مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد و به استقلال شخصیتی برسد.
بهتر است این حس را در عزیزمان ایجاد نکنیم که داریم بهجای او تصمیم میگیریم. بهجای آن از او حمایت کنیم که دوباره به زندگی عادیشان برگردند، امکانات خود را دوباره بسنجد و بر بازیابی تواناییش تمرکز کرده و سعی کند قدرت شخصیتی خود را بهبود ببخشد.
به تصمیمات آنها احترام بگذاریم
قربانیان تجاوز جنسی بهتر از هرکسی میدانند که احساسشان پس از واقعه چگونه است. آنها بهتر از هرکسی میدانند که چهچیزی برایشان بهتر است. پس دلگرمی بزرگی برای آنان، این خواهد بود که به تصمیمهایشان احترام بگذاریم.
چطور با شکستهایمان مواجه شویم؟
رازهای قربانی جنسی را پیش خود نگه داریم
رازهای عزیزمان داستانی برای تعریفکردن برای دیگران نیستند. بهتر است بدون اجازه آنها سرگذشتشان را برای دیگران تعریف نکنیم. احساس غالب قربانیان تجاوز جنسی شرم و خجالت و ترحم به خود است. بنابراین مهم است که اگر به ما اعتماد کردند به اعتمادشان خدشهای وارد نکنیم. به اشتراک گذاشتن جزئیات تجربه قربانی با دیگران فقط این زخمها را عمیقتر میکند. به عزیزتان این فرصت را بدهید تا خودش تصمیم بگیرد چهکسی بداند چه اتفاقی افتاده است.
روایت قربانی تجاوز جنسی را زیر سؤال نبریم
بسیاری از ما وقتی روایت قربانی تجاوز یا آزار جنسی را میشنویم، بسیار متأثر میشویم و دلمان میخواست که این اتفاق هرگز برای کسی نمیافتاد. ممکن است هنگام روایت یا پس از آن سؤالاتی از قربانی بپرسیم که او را آزار بدهد؛ سؤالاتی مانند: «چرا فرار نکردی؟» یا «چرا رفتی اونجا؟». این پرسشها بسیار قربانی را آزار میدهد و اعتمادش را نسبت به ما از بین میبرد. بهتر است سعی کنیم صبور باشیم و هیجاناتمان را کنترل کنیم تا روایت عزیزانمان را زیر سؤال نبریم.
در اتفاقات گذشته گیر نیفتیم
علائم خطر را در عزیزمان تشخیص بدهیم
قربانیان تجاوز و آزار جنسی دستخوش احساسات متفاوتی میشوند و تجربه هرکس با دیگری متفاوت است. بسیار مهم خواهد بود که بدانیم چه احساساتی در عزیزمان ممکن است به آنها آسیب برساند. مثلا اگر به نظر میرسد که عزیزمان مدام گریه میکند، در مورد ناامیدی و مرگ حرف میزند، یا تمایل به فعالیتهای مورد علاقه خود را از دست داده، ممکن است دچار خودکشی یا افسردگی بشود. در این صورت حتما از مشاور، مشورت بگیریم.
تجربه کسانی که مورد تجاوز قرار گرفتند
این بسیار باعث خوشبختی است که دوست داریم به عزیز رنجدیدهمان کمک کنیم، اما نباید به زندگی ما آسیب بزند. نباید تمام زندگیمان را تعطیل کنیم. این امر به عزیزمان نیز آسیب میزند و ممکن است او را درگیر عذاب وجدان کند. پس مرزها را مشخص کنیم و مسئولیتهای خود را فدای این شرایط نکنیم و تعادل را در زندگیمان برقرار کنیم. ما میتوانیم همراه صبور و خوبی باشیم اما مشاور نیستیم.