باگ سیاستهای «هوای پاک»
برای ما پایتختنشینان که به آسمان خاکستری و هوای آلوده در روزهای سرد سال خو گرفتهایم، بهبود کیفیت هوا به کلافی پیچیده و سردرگم میماند که گویی هرگز باز نخواهد شد. با وجود آنکه از نخستین برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران در سال 1379 بیش از 20 سال میگذرد، همچنان برنامههای اصلی کاهش آلودگی هوای پایتخت حول همان محورهایی است که در نخستین برنامه مطرح بودهاند
شینا انصاری-مدیرکل سابق محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران: برای ما پایتختنشینان که به آسمان خاکستری و هوای آلوده در روزهای سرد سال خو گرفتهایم، بهبود کیفیت هوا به کلافی پیچیده و سردرگم میماند که گویی هرگز باز نخواهد شد. با وجود آنکه از نخستین برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران در سال 1379 بیش از 20 سال میگذرد، همچنان برنامههای اصلی کاهش آلودگی هوای پایتخت حول همان محورهایی است که در نخستین برنامه مطرح بودهاند. در این دو دهه علاوه بر قوانین بالادستی در آلودگی هوا، آییننامههای متعددی با تمرکز بر موضوع آلودگی هوای تهران به تصویب رسید و متأسفانه بخش زیادی از مصوبات عقیم ماند. با وجود برخی اقدامات محدود برای بهبود کیفیت هوای تهران در این مدت، آنچه در عمل مشاهده شده، این است که به واسطه کثرت بارگذاریهای جمعیت، صنعت و خودرو در تهران، با اندک ناسازگاری شرایط جوی، همچون سکون و پایداری هوا در فصل سرد سال، فرصت خودپالایی، تهویه طبیعی و تنفس پایتخت از آن دریغ شده است.
در دو، سه سال اخیر استفاده واحدهای نیروگاهی و صنعتی از سوختهای نامناسب نیز بر نگرانیها افزوده است. با وجود آنکه استفاده از سوختهای فسیلی سنگین نظیر مازوت یا گازوئیل با گوگرد بالا بارها در مصوبات دولت ازجمله آییننامه ماده 2 قانون هوای پاک منع شده است، بااینحال، مصرف سوختهای با کیفیت نامطلوب با توجیهات مختلف ازجمله افت فشار گاز و شرایط متأثر از تحریم، موجب طرح این پرسش شده که تصویب قوانین بدون در نظر گرفتن بستر هموار اجرائی آن، آیا حاصل کوچکانگاشتن مسئله آلودگی هوا در کشور نیست؟ وضع قوانین با حضور همه دستگاههای متولی در حوزه آلودگی هوا طی ماهها (و بعضا چندین سال) کار کارشناسی و با تأیید همه بخشهای مرتبط برای اجرای آنها و سپس بیاعتنایی و فراموشی تکالیف و تعهدات الزامآور در قانون، جز عدم کفایت دستگاههای مسئول چه نشان دیگری دارد؟ «مسئله آلودگی هوا» بهعنوان یک مسئله شاخص محیطزیستی در تهران و سایر کلانشهرهای کشور، موضوعی غامض ولی
حلنشدنی نیست.
آلودگی هوا راهکارهایی معین دارد که باید در ظرف زمانی منطقی در محورهای مختلف همچون توسعه حملونقل عمومی، بهبود کیفیت سوخت، ارتقای استاندارد خودروها، از رده خارجکردن خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده، کنترل آلودگی صنایع و سایر منابع ثابت در طول ایام سال با اولویت در دستور کار نهادهای متولی قرار گیرد. تقلیلدادن اهمیت این مسئله و توجهات موقت و مقطعی به آن، صرفا در شرایط هشدار و اضطرار با راهکارهایی عاجل و ضربتی مانند توقف فعالیتها، محدودیت تردد خودروها و حتی تعطیلی شهر، نمیتواند محملی اثرگذار را برای مدیریت آلودگی هوا فراهم کند.
تا زمانی که «سیاستهای هوای پاک» فاقد اهمیت و اولویت درخور برای مجموعه تصمیمگیران باشد، صرف وجود قوانین بهخودیخود نمیتواند موجب حل مسئله شود و نبود اهمیت و ضرورت موضوع، موجب اجرای ضعیف یا عدم اجرا و در یک کلام ناکارآمدی میشود. بسندهکردن به راهکارهای کوتاهمدت و اضطراری نمیتواند پاسخی درخور، مناسب و پایدار برای رفع مشکل آلودگی هوا پیشروی ما نهد و مادامی که آلودگی هوا بهمثابه یک مسئله فرابخشی فاقد حرکت متناسب دستگاهها در چارچوب برنامهها و سیاستهای بالادستی باشد، در بر همین پاشنه میچرخد و مدیریت آلودگی هوا به باد و باران حواله داده میشود.